دکتر قاسم پورحسن به مناسبت سالروز بزرگداشت سهروردی درمورد تأثیر وی در فلسفه اسلامی به خبرنگار مهر گفت: جهان اسلام پس از نقدهایی که غزالی به فلسفه وارد کرد نخستین واکنش به او را سهروردی انجام داد و زودتر از ابن رشد از طریق گفتگوهایی که غزالی با امام فخر رازی در مراغه داشت آرای غزالی را به چالش کشید و معتقد بود که آرای غزالی حیات عقلی تمدن اسلامی و ایرانی را از بین میبرد
وی افزود: خردی در حکمت اشراقی است که خرد ایرانی است و سهروردی ضمن دفاع از آرای ابن سینا و فارابی و حیات عقلی مسلمین معتقد است که حکمت اشراق باید گسستی با حکمت یونانی داشته باشد. به همین سبب جایگاه سهروردی در فلسفه جایگاه ممتاز و برجستهای است و آن روی آوردن مجدد به مواریث ایرانی و شرقی است. سهروردی همه را به مطالعه و جستجوی تفکر شرقی دعوت میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: اهمیت سهروردی تنها در تأسیس حکمت اشراق نیست بلکه علاوه بر دفاع از حیات عقلی و فلسفی تلاش میکند به تفکر شرقی و ایرانی بازگشته و از هویت ایرانی دفاع میکند.
پورحسن در مورد وجه شاخص فلسفه سهروردی نیز گفت: مهمترین آن هویت ایرانی است، سهروردی جانانه از تفکر شیعی و ایرانی دفاع میکند تا مرز کشته شدن همانند عین القضاة از این مسئله دفاع به عمل میآورد. سهروردی نه تنها به تفکیک عالم به نور و ظلمت قائل بود بلکه جوامع را هم در دو دسته نور و ظلمت تقسیم بندی میکرد. جامعه مبتنی بر نور به عقیده او جوامع مبتنی بر تفکر شیعی و اشراقی هستند. وی معتقد بود جوامعی که فاقد حکمت اشراق هستند نمیتوانند به سمت نور هدایت شوند و انسان در آن نجات نمییابد و جامعه رستگار نمیشود.
استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در مورد معنویت در فلسفه سهروردی نیز گفت: اشراق که پایهای ترین و بنیادی ترین عنصر در تفکر سهروردی است بدون معنویت قابل فهم نیست. البته معنویتی که در حوزه حیات مبتنی بر خرد ارزیابی میشود. این معنویت هم بر بنیادهای عقل و هم بنیادهای دین و اخلاق استوار است. این معنویت ، تنها معنویت بدون تکالیف و شریعت نیست معنویتی است که خرد، شریعت و حکمت با هم عجین شدهاند.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه یادآورشد:به همین جهت سهروردی معتقد است هر تفکری که خالی از این عناصر باشد یا تفکر نمینامیم یا تفکر ناقص مینامیم که نمیتواند به یک جامعه صحیح و مطلوب ختم شود. بنابراین معنویت را باید در درون تفکر سهروردی ارزیابی کنیم. عنصر مهم چنین معنویتی اخلاق مداری و عدالت مداری ایرانی است و بخشی از آن تفکر فلسفی و حکمت ذوقی و بحثی است.
.
.