مروری بر مباحث گذشته
گفته شد که ماه مبارک رمضان، ماه تلاوت کلام الهی است که از مصدر وحی نازل شده و ماه راز و نیاز عبد با ربّ و اظهار تقاضای او از ربّ است، چه در قالب دعاهای مأثوره باشد و چه دعاهای غیر مأثوره.
دعا از افضل اعمال در ماه مبارک رمضان است. بحث ما در مورد روش دعا کردن نسبت به دیگران بود و اقسامی را برای این روش تصویر کردیم و عرض کردیم که بهترین قسم، آن دعایی است که «خالصاً مخلصاً لوجه الله» برای غیر باشد؛ یعنی تقاضای او از من یا خدمتی که او به من یا وابستگان من و یا جامعه کرده، هیچکدام مورد نظرم نباشد. البته همه اقسام دعا برای غیر خوب است، اما بهترینش این قسم است.
دعا در مورد مؤمنین بهطور کلی در بیان انبیا
حالا میخواهیم وارد بحث مضامین دعاهای مأثوره و بعد هم انتخاب انسان در این مضامین شویم. در باب مضامین دعاهای مأثوره عرض کردم چه در قرآن و چه در روایات، اولین مضمون «غفران» است؛ آنهم به این صورت که داعی ابتدا برای خودش و بعد برای دیگران غفران بخواهد. در باب تقدیم و تأخیر که در گذشته مطرح کردم به یک جهتِ تقدیم خود در مسئله غفران اشاره کردم و دیگر آن را تکرار نمیکنم.
در این جلسه میخواهم مطلبی را عنوان کنم که چه بسا در ذهن بعضیها هم آمده باشد و آن مطلب این است که ما در باب روش دعا کردن از نظر مضمون، یکوقت نسبت به متوسطین از مؤمنین بحث میکنیم، یکوقت به طور کلی در مورد انسانهایی که مؤمن بالله هستند، بحث میکنیم. بحث ما در مورد قسمت دوم است، یعنی گسترده است.
در آیاتی که قبلاً به آنها اشاره کردیم و الآن آنها را به عنوان یادآوری تکرار میکنم، تعبیرات پیامبران را میبینیم؛ مثلاً حضرت موسی(علیهالسلام) پیغمبر مرسَلِ خدا میگوید: «رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِأَخی وَ أَدْخِلْنا فی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمین»(سوره الاعراف، آیه 151) در سوره ابراهیم دارد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ»(سوره ابراهیم، آیه 41) یا از زبان حضرت نوح دارد: «رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِنات»(سوره نوح، آیه 28) یا از پیغمبر اکرم(ص) اینطور روایت شده است که فرمودند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِأُمَّتِی اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِأُمَّتِی أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ»(بحارالأنوار، ج21، ص210) اینها تعبیرات انبیای مرسَل است.
استغفار روزانه پیغمبر اکرم
حالا میخواهم اشکالی را مطرح میکنم؛ ما در روایات متعدّده تعبیر استغفار را در مورد پیغمبر اکرم داریم که من اینها را مطرح میکنم. در روایتی دارد: «کََانَ رَسُولُاللهِیَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً یَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ وَ کَذَلِکَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ صَالِحُ أَصْحَابِه»(وسائلالشیعة، ج16، ص81) هم پیغمبر اکرم، هم ائمه اطهار و هم صالحینِ اصحاب هر کدام روزی هفتاد بار استغفار میکردند.
در روایت دیگری هست که زید شحّام از امام صادق(ع) نقل میکند که حضرت میفرمود: «کَانَ رَسُولُاللهِ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً»؛ یعنی پیغمبر اکرم، روزانه هفتاد مرتبه به سوی خدای متعال توبه میکردند. زید میگوید از امام صادق(ع) سؤال کردم: «أَ کَانَ یَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ قَالَ لَا وَ لَکِنْ کَانَ یَقُولُ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ»(الکافی، ج2، ص438) البته من فعلاً به قالبریزی دعای حضرت کاری ندارم.
در روایت دیگری هست که علی بنرئاب از امام صادق(ع) نقل میکند: «إنّ رَسُولَاللهِ کَانَ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ یَسْتَغْفِرُهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ مِنْ غَیْرِ ذَنْب»(بحارالأنوار، ج44، ص276) در این روایت، تعبیر «مِنْ غَیْرِ ذَنْب» آمده بود. باز در روایت دیگری از امام صادق(علیهالسلام) دارد که حضرت فرمود: «إنَّ رَسُولَاللهِ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ»(بحارالأنوار، ج16، ص283) این هم «مِنْ غَیْرِ ذَنْب» دارد.
باز روایت دیگری هست که عبدالله بنبُکیر از امام صادق(ع) نقل میکند «إِنَّ رَسُولَاللهِکَانَ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کُلَّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّةً مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ»(بحارالأنوار، ج44، ص275) در اینجا سه روایت بود که در هر سه تعبیر «مِنْ غَیْرِ ذَنْب» آمده بود. اگر ذنبی نباشد، استغفار نسبت به ذنب معنا ندارد؛ به قول ما طلبهها «سالبه به انتفاء موضوع» است. کسی که گناهی نکرده است، از چه چیزی استغفار میکند؟ این اشکال و سؤالی است که با دیدن این روایات متعدّد به ذهن انسان میآید.
استغفار در ادعیه مأثوره
اینها روایاتی بود که در ارتباط با انبیای مرسل بود؛ حالا میرویم سراغ ادعیه مأثوره خودمان، یعنی دعاهایی که از ائمه اطهار(علیهمالسلام) وارد شده است. من نمیخواهم وارد همه دعاها شوم، چون خیلی مفصل میشود. فقط یک اشاره میکنم تا آنهایی که اهلش هستند، به صحیفه سجادیه مراجعه کنند. در دعاهای زینالعابدین(ع) مسئله تقاضای غفران از خدا زیاد مطرح شده است.
دعای دیگر که همگانی است و چه بسا همه آن را خوانده باشند، دعای کمیل است. آنجا هم امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «اللّهُمّ لَا أجِدُ لِذُنُوبِی غَافِراً وَ لَا لِقَبَائِحِی سَاتِراً وَ لَا لِشَیءٍ مِن عَمَلِیَ القَبِیحِ بِالحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیرَکَ»؛ یا در همین دعا دارد: «الَّلهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَهتِکُ العِصَمَ اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُنزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ»(إقبالالأعمال، ص706) اینها همه عبارات دعای کمیل از علی(ع) است. این عبارات از معصوم است. در آن سه روایت درباره پیغمبر هم تعبیر «مِنْ غَیْرِ ذَنْب» داشت. اینها که معصوم هستند، چگونه از خداوند طلب غفران میکنند؟ این خودش بحثی است.
وجوه استغفار معصومین
دیدید که من اول سراغ قرآن رفتم، بعد روایات را مطرح کردم و بعد سراغ ادعیه آمدم؛ یعنی مرحله به مرحله پیش آمدم. در همه این شواهد هم دیدیم که انبیا و اولیای خدا که معصوم هم هستند، اول برای خودشان طلب مغفرت میکنند و «رب اغفِر لِی» میگویند. حالا ما چگونه اینها را با هم جمع کنیم؟ در اینجا وجوهی را برای پاسخ به این اشکال مطرح کردهاند که من به بعضیاز آن وجوه اشاره میکنم.
وجه اول؛ آموزش
وجه اول: گفتهاند که اینها برای ما مُذنِبین، جنبه آموزشی داشته است. یعنی معصومین خواستهاند به گناهکاران بیاموزند که وقتی خواستی دعا کنی، اول از خدا بخواه که از سر تقصیراتت بگذرد،بعد بقیه دعاهایت را مطرح کن. این وجه با آن مطالبی که در گذشته گفتیم هم تطبیق میکند؛ به خصوص با آن عبارتی که در دعای کمیل از علی(ع) بود که داشت: «اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ». یعنی خدایا، آن گناههایی که موجب حبس دعا میشود را ببخش!
ما سابقاً «موانع اجابت دعا» را بحث کردیم و گفتیم که اولین مانع، گناه است. گناه موجب میشود که دعا مستجاب نشود. دیدید که در دعای کمیل هم همین را داشت: «اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ». حبس دعا یعنی این که دعا از این دو لببالاتر نمیرود. اهل معرفت که این را در یک قالب معرفتی میریزند، میگویند که این از حُجُب ظلمانی است. ما گفتیم «مانع»، آنها میگویند «حجاب». گناه موجب میشود که دعا مستجاب نشود و مانع و حجاب است؛ حجابش هم حجاب ظلمانی است. این یک توجیه بود.
وجه دوم؛ التذاذ معنوی
وجه دوم: گفتهاند جهت آموزشی مطرح نیست؛ یعنی حضرات معصومین نمیخواستند به گناهکاران دعا کردن را بیاموزند، بلکه خودِ کُرنش نسبت به معبود، خود این تضرع و اظهار عجز کردن به معبود، لذتبخش است و لذّت معنوی دارد. دعا اظهار کُرنش و عجز و تضرع نسبت به معبود است. اولیای خدا دنبال التذاذات نفسانی که نیستند؛ اینها دنبال التذاذات معنوی بودند. لذا میخواستند از این لذت بیبهره نمانند و این لذت معنوی را هم بچشند.
لذا اینها در همین قوالب اظهار عجز، تضرع، کُرنش، ضعف و نقص کردهاند. پس این دعاها و طلب غفرانها از طرف انبیا و اولیای معصوم الهی، تنها به جهت تعلیم و آموزش گناهکاران نبوده است؛ بلکه خودشان هم میخواستند یک لذت معنوی ببرند؛ میخواستند اظهار نقص و کمبود نسبت به معبود کنند و این یک لذت معنوی دارد. اینها میخواستند از این لذت معنوی بیبهره نمانند. این وجه دوم بود.
وجه سوم؛ رفع حجب نورانی
وجه سوم: توجه اولیای خدا که دارای مقامات معنوی هستند به اعمال صالح و همان مقامات عالی معنوی مثل توکل، رضا و تسلیم، خودِ این توجه یک حجاب است؛ البته این حجاب، از حُجُب ظلمانیه نیست، بلکه از حُجُب نوریّه است. همین توجه برای اولیای خدا سیئه محسوب میشود. لذا گاهی در این قالب میریزند که: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین»(بحارالأنوار، ج25، ص205) حسنات ابرار، برای مقربین سیئه است.
توجه به این حسنه، حجاب است. التفات مقربین، چه به اعمال صالح و چه به مقامات معنویه، برای آنها سیئه است و استغفار آنها به خاطر توجهات آنها به حُجُب نوریه است. این وجه سوم بود. وجه چهارمی هم از استادم( امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه) که جلسه آینده میگویم.
-----------------------------------------------
پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله مجتبی تهرانی