به گزارش خبرنگار مهر، فرجالله سلحشور نویسنده، تهیهکننده و کارگردان فیلم سینمایی "یوسف پیامبر" در بخش دوم گفتگوی خود با مهر، درباره دلایل ساخت "یوسف پیامبر" پیش از پروژه حضرت موسی، برنامهریزی برای مقابله سریال حضرت موسی با آثار هالیوودی، عوامل مذهبی در آثار هنری و بُت و الگو قرار دادن بازیگران سخن گفت.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: قرآن سرشار از قصههای پیامبران است چه شد که با وجود اینکه بنا بود پس از ایوب پیامبر این بار به حضرت موسی (ع) بپردازید سراغ داستان یوسف (ع) رفتید؟
- فرجالله سلحشور، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: داستانهای قرآن به شکلی تمثیلی همان محتوای قرآن را به شیوهای جذابتر مطرح میکنند. من تمام قصههای قرآن به عنوان کتاب هدایت را مفید و برای دنیای امروز، همه اعصار و تمام مردم دنیا ضروری میدانم. این قصهها جهانی هستند و زمانی که یک فیلم درباره آنها ساخته میشود برای تمام دنیا کاربرد دارد و تاریخ مصرف ندارد. تصور کردم حضرت یوسف قصهای دارد که اگر دست نااهل بیفتد سوءاستفاده از آن و تولید فیلمی در ژانر عشقی و خانوادگی را به دنبال خواهد داشت. کما اینکه حدود 18 فیلمی که در این زمینه ساخته شده نیز به همین شیوه بودهاند. علاوه بر این کامل ترین قصه قرآن حضرت یوسف است و اشارات و کنایهها و رمز و رازهای بسیاری در این قصه وجود دارد. همانطوری که خداوند در آن فرموده است که به طور قطع و یقین در داستان یوسف و برادرانش نشانههای بسیاری برای اهل سوال موجود است.
* این سوال را بیشتر به دلیل اولویت ساخت سریال حضرت موسی (ع) پیش از یوسف پیامبر پرسیدم.
- زمانی که با تعدادی از عوامل سریال اصحاب کهف خدمت مقام معظم رهبری رفتیم ایشان فرمودند کار بعدیمان حضرت موسی باشد. کار شروع و حدود دو سال برایش زحمت کشیده شد. اما بعد از این عدهای به آقای لاریجانی گفتند که سلحشور نمیتواند سریال حضرت موسی را بسازد و بهتر است شخص دیگری این امر را بر عهده بگیرد. من سکوت کردم و کار سریال حضرت یوسف را آغاز کردم. دست تقدیر باعث شد آن گروه دیگر نیز موفق به ساخت سریال حضرت موسی نشوند و به این دلیل یوسف پیش از موسی ساخته و برای ما تجربه ای شد تا بتوانیم این پروژه را بهتر اجرا کنیم.
*زمانی شایع شده بود که بناست بازیگری خارجی ایفای نقش یوسف را بر عهده بگیرد تا بعد بین المللی کار نیز به این واسطه تقویت شود. چه شد که این امر عملی نشد و یک نابازیگر را برای ایفای نقش در نظر گرفتید؟
- نه چنین چیزی مطرح نشده بود و این کذب محض است. از ابتدا قرار بود با بچههای ایرانی این کار را به انجام برسانیم. البته برخی گفتند از هنرپیشههای کشورهای همسایه استفاده کنید و رفتند فیلمهایی از آنها تهیه کردند و آوردند اما به این نتیجه رسیدیم که آنها هم یوسف ندارند.
*شما قصد دارید کار قرآنی خود را با زندگی پیامبران ادامه دهید یا تصور میکنید زمینه و آمادگی برای کار در حوزه ائمه و معصومین نیز فراهم شده است؟
- این توانایی وجود دارد که قصههای مذهبی غیرقرآنی چون زندگی ائمه معصومین و یاران آنها و عرفا و بزرگان کار شود و اکنون این توان در ما به وجود آمده است.
*در نگارش و ساخت سریال حضرت موسی چه تلاشی خواهید کرد تا به نوعی به مقابله با آثار هالیوودی که در این خصوص ساخته شده است، بپردازید؟
- تصور میکنم اصلا لازم نیست تلاشی علیه آنها انجام دهیم. همین قدر که نگاه قرآن و اهل بیتی را در فیلم اعمال کنیم مخالف نظر آنها خواهیم بود و زمانی که ابتذال موجود در آن فیلمها را نشان ندهیم خود به خود اثرمان ویژه خواهد شد. همین که ما سعی کنیم به حقیقت تاریخ پی ببریم و درک درستی از تحریفات تاریخی داشته باشیم، شرایط امروز و نقش فراماسونری و صهیونیست را در دنیا میفهمیم و فیلمی میسازیم که با آنچه تا به حال ساخته شده متفاوت از آب درخواهد آمد.
*در این صورت چه تلاشی برای افزودن عناصر جذابیت به کار انجام میشود. چرا که امروز همان بخشهایی از آثار هنری که ما با آن ها مخالفت می کنیم عناصر جذابیت به حساب میآیند.
- گمان میکنم قصههای قرآنی و اسلامی جذابیت خاص خود را دارا هستند. سریال یوسف آن نوع روابط اروتیکی که در فیلمهای دیگر میبینید نداشت و خالی از اکشن و آرتیست بازی بود. اما مردم آن را دوست داشند. پس مشخص است ما جذابیتهایی داریم که برای خودمان است و سینمای امروز نیز با آنها بیگانه است که البته فهم این جذابیتها و به تصویر کشیدنشان یک مرحله شعور میخواهد. متاسفانه فیلمسازی امروز دنیا و ایران ظرافتهایی که در قصههای مذهبی وجود دارد نمیفهمند و درک این مباحث به اعتقادی نیاز دارد که در فیلمسازان فعلی موجود نیست.
*اما بخشی از انتقاداتی که به فیلم یوسف وارد است نوع پوشش زلیخا و بانوان همطراز او و شدت آرایششان است. این بخش ها غیرقابل اجتناب است که در اثر شما نیز رعایت نشده بود یا این امر دلایل دیگری دارد؟
- ما مجبور نیستیم پیرو سینمای موجود شویم، ما میتوانستیم آرایش و پوشش زلیخا را بهتر از این دربیاوریم. ما کوتاهی کردیم و از این بابت از درگاه خداوند و از محضر مردم عذرخواهی میکنیم. امکانش بود که آرایشها کمتر باشد و لباس ها گشادتر دوخته شود و کوتاهی از طراح صحنه و گریم ما است.
چرا که ما هنوز طراح صحنه و لباس مذهبی تقویت نکردهایم. آنها هنوز نمیدانند باید نکتههای مذهبی را در این آثار رعایت کنند. پوشش و آرایش زنان در یوسف از نظر عرف جامعه با آثار مستهجن قابل قیاس نیست اما از نظر شرع مقدس ایراد دارد و من فکر نمیکردم این قضیه اینقدر در فیلم نمود داشته باشد. انشالله در کارهای بعد جبران میکنیم.
*به این نکته اشاره کردید که ما طراح صحنه و لباس مذهبی نداریم. پس شما معتقدید باید عوامل هنری مذهبی برای کارهای این چنینی تربیت شوند؟
- اگر بخواهیم سینمای دینی داشته باشیم باید کارگردان، نویسنده، طراح، فیلمبردار و بازیگر مذهبی تربیت کنیم والا اگر در هر حوزهای اشکال وجود داشته باشد، همان قدر در اثر لطمه ایجاد می شود مثل همان نمونه ای که درباره طراح گریم و لباس اشاره شد.
*شما مصطفی زمانی را به دنیای بازیگری معرفی کردید بعد از یوسف در کارهای آیندهتان با او همکاری خواهید داشت؟
- من با او باز هم همکاری خواهم داشت و او را جوانی خوب و فعال میدانم. اما اینکه معرفی او به دنیای بازیگری توسط من را افتخار میدانند اشتباه است. چرا که اصلا بازیگری افتخار نیست. بازیگری یعنی ادا در آوردن و این افتخار و هورا کشیدن ندارد! بازیگر کتاب نهج البلاغه یا صحیفه سجادیه ننوشته یا شاگردی تربیت نکرده و انرژی هستهای خلق نکرده است.
متاسفانه بازیگران را در کشور ما بیهوده بزرگ کردهاند. کارگردان و بازیگر و فیلمبردار و دیگر عوامل آثار، مثل کفاش و بقال و اتوشویی سر محل ما انسانند و آبرو و اعتبار و ارزششان نیز بالاتر از آنها نیست. اینها کارشان را میکنند چندین برابر هم مزد میگیرند اما مشاغل دیگری که گفتم حقشان هم خورده میشود.
تنها تفاوت این است که بازیگران شهرت بیشتری دارند. خولی قاتل حضرت علی اصغر هم مشهور است! شمر که امام حسین را سر برد مشهور بود! قطام و هیتلر هم مشهورند! آیا این شهرتها ارزش است؟ اگر هنرمندی، ارزشی مکتبی و خادم خدا و بندههایش بود ارزش است و اصلا شهرت ضد ارزش است. انسان مشهور مغرور، متکبر، خودخواه، متظاهر و خودبزرگ بین میشود و این برای سینماگر یک عیب است.
متاسفانه آنقدر سینماگر ما متکبر شده است که خیال کرده جز مشهور، فیلسوف و عارف و دانشمند هم است! هنرپیشههایی که سواد ندارند را به احترام در هیئتی دعوت میکنند، آن وقت میبینیم او رفته و پشت تریبون سخنرانی میکند! چرا که شهرت خودپسندی میآورد. اگر به مردم خدمت کردید، جامعه را از فساد و گمراهی نجات دادیم یا تلاشی در راستای مومن کردن جوانان از خود نشان دادید ارزشمند است. که این را هم خود فرد نباید بگوید بلکه مردم باید قدر بدانند.
*تلاشی که شما برای معافیت زمانی از سربازی انجام دادید نفی این حرف ها نیست؟
- او دو سه سال سر کار یوسف بود و زمان سربازیاش رسیده بود. به این خاطر که اولین کارش را تجربه میکرد مزد زیادی هم نمیگرفت برای همین تقاضا کردیم سه سالی که او عمرش را صرف سریال کرده است را به عنوان خدمتش به حساب بیاورند و کار خاصی انجام ندادیم.
*پس برای دلایلی که به آنها اشاره کردید بازیگری را کنار گذاشتهاید؟
- من برای بازیگری فراتر از حرفهای که هم سطح دیگر حرفهها است ارزشی قائل نیستم و خلاف این که بازیگران را بت و الگو کردهاند، اعتقاد دارم بازیگران بدترین الگوها برای جامعه هستند. مثل فوتبالیستها و خوانندهها که نباید به هیچ وجه الگو قرار بگیرند. بلکه این علما، حافظان و قاریان قرآن، مکتشفان و مخترعان و بنیانگذاران طب نوین هستند که باید نمونه قرار گیرند. تا زمانی که این همه رزمنده و شهید در این مملکت است نباید به مطربان و خودنماها این جایگاه را داد. گرچه بسیاری از هنرپیشگان را میشناسم که انسانهای بسیار خوبی هستند اما با این همه الگو نیستند.
---------------------
گفتگو: مریم عرفانیان