به گزارش خبرنگار مهر، رمضان 87 بود که برنامه معارفی "این شبها" متولد شد. برنامهای که علی درستکار با آن جایزه بهترین اجرا در دومین جشنواره برترین برنامههای رمضانی سیما را نصیب خود کرد و فارغ از همراهی مقطعی مجریان دیگری با درستکار در این برنامه، او برگ برنده همیشگی آن بوده است.
مجری که کار خود را از گزارشگری در "صبح بخیر ایران" در سال 73 شروع کرد و تجربه اجرای چند زبانه در برنامههای "رو در رو" و "پرتو" را پشت سر گذاشت. اما شاید آنچه او را در ذهن مخاطبان تثبیت کرد تجربه اجرای برنامه "تهران 20" و قدرت بالای به چالش کشیدن اتفاقات در آن توسط درستکار بود. کسی که حالا به اجرای برنامهای که به رشته تحصیلیاش "معارف اسلامی و تبلیغ" مربوط میشود، رو آورده است.
درستکار در بخش دوم گفتگوی خود با مهر، از حاشیههای اجرای برنامه در تلویزیون و شغل دوم خود به عنوان مدیر روابط عمومی اتاق بازرگانی ایران سخن گفته است.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: شما معمولا چه زمانی توی حرف مهمان میپرید و صحبتش را قطع میکنید؟
- علی درستکار: سوال خوبی است! اول در مواردی که احساس کنم جواب کافی است و بیش از حد پاسخگویی و بحث طولانی شده است. دوم در زمانی که وقت نباشد، صدا اشکالی داشته باشد یا هر اتفاق دیگری پیش بیاید. سوم در مواردی که مهمان بی ربط جواب دهد، سوال من چیز دیگری بوده است و او چیز دیگری جواب میدهد هرچند خوب صحبت کند اما قرار نیست همه حرفهای خوب در برنامه ما گفته شود!
در یک کلام همیشه خودم را جای بیننده میگذارم و هر وقت احساس کنم او خسته شده است صحبت مهمان را قطع میکنم و این هم یکی از معیارها است. به هرحال من در آن لحظه مدیر اجرا، زمان و گفتگو هستم و خودم را مسئول اینها میدانم؛ مسئول حس و حال افراد.
از طرفی باید مراقب جمعیت پای تلویزیون باشم؛ یکی این که کم نشود، دوم اینکه اضافه شود. باید دلبری و دلپذیری کنم و سوم اینکه باید به نیاز او در حد معقول فکر کنم و ملزومات یک کار حرفهای را فراهم کنم. در عین این که به سلیقه و فضای عمومی حس مخاطب لطمه نزنم و این ها یک ظرائف حرفهای است که باید مواظبشان باشیم.
*شده در این لحظاتی که نام بردید معذوراتی برای قطع حرف مهمان داشته باشید؟
- در این برنامه در موارد زیادی این اتفاق افتاده است. برای اینکه عموم کارشناسان برنامه طبقه مقدس جامعه نزد مردم و در تعریف سنتی، فرهنگی و دینی ما هستند و این گروه محترمتر از سایر گروهها به حساب میآیند. بنابراین حتی سرو کله زدن در این حد نیز، من را خیلی وقتها موضوع سرزنش مردم کرده است که استاد دارند حرف میزنند شما چرا صحبت را قطع کردهای؟
مردم ما و تعریف سنتی ما از گروه روحانیون این بوده که آن ها همواره باید حرف بزنند و ما همواره باید شنونده باشم. درحالی که چند نسل امروز این را نمیپذیرد و میخواهد به سوالاتش پاسخگویی شود. قرار نیست همیشه ایشان از ارتفاع بالاتری روی پله چندم منبر سخن بگویند و من مجری همیشه در یک موقعیت دون و پایین تر نگاه و لحن بالا به پایینشان را پذیرا باشم.
آخرین استدلالی که در این زمینه ارائه میکنم این است که میگویند خداوند در زمانی که میخواست انسان را خلق کند ملائکه در مقابل این کار از او پرسیدند برای چه او را خلق میکنی ما که هستیم. پس آنها نه از خدا مقدسترند و نه من از ملائکه پایین تر هستم و نه موضوع ما از خلق انسان مهمتر است!
*نمیخواهید به اجراهایی برگردید که تسلطتان به زبانهای عربی و انگلیسی در آن کاربرد داشته باشد؟
- چرا آرزویش را دارم. دلگیرم از اینکه چرا تلویزیون از این توان یک مجری استفاده نمیکند. البته من نمیتوانم این را بگویم. چرا که همین جمله را نیز بر خودستایی و خودشیفتگی تحلیل میکنند. اما زمانی که من بی منت آمادگی این کار را دارم و در این سالها امتحانم را پس دادهام نمی دانم چرا این اتفاق نمیافتد؟ یا تلویزیون اعتماد نمیکند یا وقتش را ندارد که به این سطح از برنامهها فکر کند. البته من حالا فراغ بالی هم برای انجام این کار و رفتن به سفرهایی برای تهیه گزارش را ندارم.
*گفته بودید طرح برنامهای را به شبکه اول ارائه کردهاید؟ آن طرح چه شد؟
- هنوز موافقت و مخالفتی اعلام نشده است. اما برخی از شبکهها زمینه انجام این کار را دارند. اگر پیگیری کنم ممکن است این اتفاق هرچه زودتر رخ دهد. اما واقعیت این است که خیلی سخت درگیر امور اجرایی در مسئولیتی که دارم هستم و فراغت و نشاط و البته زمان کار دیگری را هم ندارم.
*این شغل شما هم خیلی عجیب و غریب است!
- اتاق بازرگانی و ربطش به من؟
*بله!
- البته ربطی که تجارت با پیامبر اسلام داشت و ربطی که خدیجه کبرا از این بُعد تجارت پیشگی با پیامبر داشت را میتوان در این قضیه هم دید. یا ربطی که معاش و معاد با هم دارند. من به شوق همراهی با رییس اتاق بازرگانی ایران محمد نهاوندیان و علاقه و ارادت فردی این مسئولیت را بعد از پیشنهادات متعدد در این زمینه پذیرفتم.
از ورود به یک فضای جدید و تجربه متفاوت در زندگی هم خشنود هستم و با گروه تاثیرگذار و بزرگواری از جامعه آشنا شدم. مردان و زنان بی توقع، بزرگ منش، خدوم، مردم دار، مردم دوست و زحمت کش در عین حال سرمایه دار و ثروتمند. مردان و زنانی که به این حد از قدرت رسیدهاند که به پول برسند و لذت آن را بچشند اما از آن عبور کنند، را شناختم و به این گروه خدمت میکنم که خدمتی به اشتغال و فضای حراست از شرف و عزت و حیثیت جوانان کشورم به حساب میآید.
همراهی با این جریان و این فرد و نقش جزئی در مسیر تولید و اشتغال و کارآفرینی در مسیر رونق اقتصادی کشور که همانا رونق روانی و آرامش روحی و معیشتی مردم و لازمه بندگی به خدا است برایم باعث خوشحالی است.
*به فکر دعوت کسی از این مجموعه برای حضور در "این شبها" نیستید؟
- هنوز این اتفاق نیفتاده است. برای اینکه سوتفاهمی پیش نیاید و اتهامی وارد نشود، در حال انجام احتیاطات لازم هستم تا این اتفاق در یک محمل منطقی رخ دهد. اما در فضای دین و دین داری هنوز این قضیه اتفاق نیفتاده است.
*پس مشکلی با این ندارید که به بعد سیاسی یا اقتصادی دین در برنامه بپردازید؟
- اگر به طور طبیعی اتفاق بیفتد خیر. اما به طور غیرطبیعی که چون 22 بهمن است درباره دین سیاسی حرف بزنیم چون سال جهاد اقتصادی است درباره اقتصاد دینی حرف بزنیم نه! هیچ وقت دوست نداشتم خودم را گرفتار مناسبتها و فرمایشات کنم و دوست دارم در یک فضای طبیعی وقایع اتفاق بیفتند.
*"این شبها" با شما شروع شد اما دو مجری دیگر به برنامه اضافه شدند که ماندگار نبودند و آنها هم رفتند. از این بالا و پایینها بگویید!
- تهیه کنندگان باید پاسخگوی این سوال باشند. در مسیر برنامه برای امتحان قالبهای دیگر آزمون و خطاهایی اتفاق افتاد تا تجربههای متفاوتی برای رسیدن به یک قالب دلپذیر مزه مزه شود. آنها هم شکلهای موفقی بود که به دلایلی که بخشی از آن سازمانی بود، نتوانست ادامه پیدا کند.
*اگر بخواهیم جمع بندی داشته باشیم تصور میکنید روند برنامه از ابتدا تاکنون صعودی بوده یا نزولی؟
- فراز و فرود همیشه بوده است و در مواضعی به تکرار افتادیم. من تا حد زیادی اگر اغراق نباشد همه آن را به خودم بر میگردانم. اشتغالی که اخیرا پیدا کردم من را از تمرکز صد در صد روی برنامه و خود و مطالعاتم واداشته است. نمیشود که همه حواسم جمع برنامه باشد و دیگر هیچ.
افتی که داشتیم ناشی از این بود و گاهی هم دستوراتی که از سازمان میآمد و به دل ما نبود اما باید اجرایش میکردیم آزاردهنده و مایه افت برنامه بودند. هرچند لزوما این اوامر منافی آزادی و مصلحت مملکت نبوده است، بلکه به خلق و خوی من برمیگردد که اینقدر نازک است که به کوچکترین ناملایماتی خدشه در رفتارم دیده میشود که نباید اینطور باشد.
*یعنی تصور میکنید جز ماه رمضان که محل تولد برنامه شما و زمان پخش بیشتر است، در طول سال باید تمام حواستان را برای یک برنامه هفتگی بگذارید؟
-عُرضه هر کسی متفاوت است. احساس میکنم من آدم یک کار هستم. نمیتوانم همزمان چند کار داشته باشم که بخشی از این به خصوصیات شخصیام برمی گردد که توان قبول دو سه کار را ندارم. برای اینکه کار را جدی می گیرم و تعهد خودم را جاری میدانم. تعهدی که همیشه دست و پایم را میگیرد و حالا از برنامه جا ماندهام.
*با ساعت پخش برنامه مشکلی ندارید؟
- شخصی؟
*بله!
- نه من آدم ظهر به بعد هستم و از نظر فیزیولوژیکی اهل صبح نیستم و ظهر به بعد زندگی میکنم.
*از این جهت سوال می کنم که مثلا به ساعت پخش برنامه که بعد از ساعت 23 شب است انتقادی داشته باشید.
- من این ساعت را دوست دارم اما مردم ناراحتند و میگویند به تماشای برنامه نمیرسند.
*اجراهای خودتان را میبینید؟
- بله. فراوان، دقیق، نقادانه. خیلی وقتها از خودم خوشم میآید میبینم که مردم واقعا حق دارند دوست داشته باشند! خیلی وقتها از بعضی رفتارهای خودم خیلی بدم میآید و میگویم چقدر مردم نجیب هستند که به رویم نمیآورند! و خدا میداند چقدر از یک رفتار، شوخی یا میمیک صورت من بدشان آمده است. اما حتما مقیدم ببینم.
*و حرف آخر؟
- اول از شما تشکر میکنم. دوم این که خودم را آنقدر قابل نمیدانم که رسانهای را برای پرداختن به خودم اشغال کنم. سوم این که دوست دارم برای چندمین بار در حضور مردم اعتراف کنم که سرمایه عنایت، خیرخواهی و توجه مردم از سر من زیاد است اما باعث افتخار، غنای روح و زندگیام است و امیدوارم هیچگاه به هدایت خداوند و لطف مردم ناسپاس نباشم.
---------------------
گفتگو: مریم عرفانیان