مسعود بهنام سال 1334 در شهر کرمانشاه متولد شد. وی فارغ التحصیل مدرسه عالی تلویزیون و سینما سال 1354 می باشد. وی که سالهای طولانی است که در سینمای ایران در حوزه صدابرداری، صداگذاری و میکس فعالیت می کند. هم اکنون مدیر استودیو بهمن است. در این گفتگو درباره تاریخچه صدا در سینمای ایران و فعالیت های وی در این حوزه به مناسبت مراسم نکوداشت بهنام توسط پانزدهمین جشن سینمای ایران گفتگو کردیم.
خبرگزاری مهر- گره فرهنگ و هنر:* خانه سینما در بزرگداشت و نکوداشت هایی که طی سالهای اخیر به طور جداگانه از جشن سینمای ایران برگزار می کند، به بخش هایی از سینمای ایران می پردازد که مسائل فنی را دربرمی گیرد و این اتفاق مهمی است. امسال نیز در کنار پرداختن به مراسم نکوداشت بازیگر، کارگردان و یک مدیر سینمایی از شما به عنوان مدیر استودیو بهمن که نقش مهمی نیز در سینمای ایران دارید، تقدیر می کنند. ممکن احساس خود را در این ارتباط بیان کنید؟
- خوشحالیم را نمی توانم از این موضوع پنهان کنم. این قدردانی خانه سینما مایه افتخار و خوشحالی من است و هم از اینکه به فکر مسائل فنی سینما هستند، بسیار خرسندم. این موضوع نشان می دهد که سینما فقط جلوی دوربین نیست، بلکه افرادی هم هستند، که پشت دوربین برای به ثمر رسیدن یک اثر زحمت می کشند.
* چطور شد که به حرفه صدا در سینما علاقمند شدید؟
- حقیقت این است که این موضوع از جوانی مورد علاقه من بوده است. سالهای قبل از انقلاب و حتی چند سال اوایل انقلاب، غالب فیلم سازی در ایران، عدم استفاده از صدای سر صحنه بود. فیلم ها در این سالها بدون صدا، فیلمبرداری وتدوین می شدند. البته این موضوع در مرحله تدوین کار را بسیار سخت می کرد و در مرحله بعد ، گوینده های حرفه ای در یک استودیو ضبط صدا به جای بازیگران صحبت می کردند.
این روش هر گز مورد علاقه نسل ما نبود. تلاشهای ما برای کار صدابرداری همزمان از همان سالهای قبل از انقلاب آغاز شده بود. خود من در سالهای 56 و 57 دو فیلم در این تلاش ناموفق در این داشتم. یکی از این فیلم ها به مرحله فیلمبرداری رسید اما پس از یک روز متوقف شد و دیگر فیلم اصلا به فیلمبرداری هم نرسید.
* موضوعی که شما مطرح کردید به نوعی تاریخ سینمای ایران را در مورد صدا به دو دوره صدای دوبله و صدای سر صحنه تقسیم می کند.شما یکی از تلاشگران و فعالان دوره دوم بوده اید. آیا امکانات در آن سالها به لحاظ صدابرداری همزمان وجود نداشت و یا مشکلات دیگری سر راه این موضوع قرار داشت که باعث شده بود که ما در آن سالها از صدابرداری سر صحنه استفاده نکنیم.
- تجهیزات صدابرداری وجود داشت. حتی صدابردار هم کم وبیش داشتیم. اما نظر تهیه کنندگان مانع صدابرداری سر صحنه بود. آنها احساس می کردند از دست دادن جذابیت صدای گوینده های حرفه ای به فروش فیلم ها ضربه می زند. در آن سالها ما فیلم های زیادی داشتیم که در آنها قرارداد گوینده، قبل از بازیگر بسته می شد و اگر گوینده مورد نظر قرارداد نمی بست دیگر از حضور آن بازیگر هم در فیلم استفاده نمی کردند.
نظام سینما در آن زمان "تهیه کننده سالاری" بود و قبل از آغاز سالهای دوره جدید مخاطبین کارگردانان را نمی شناختند و بیشتر تصویر بازیگران و صدای گوینده ها مورد توجه آنها بود.
* ممکن است درباره تاریخچه صدابرداری در ایران توضیح دهید؟
- ما سه نسل صدابرداری در سینما داریم. شروع فیلم سازی درایران با صدای همزمان همراه بود . به طور مثال فیلم "دختر لر" داری صدای سر صحنه است. ولی بعد از اینکه نمایش فیلم ها سینما در ایران متداول می شود و فیلم های خارجی با صدای دوبله وارد ایران می شوند . که البته اوائل دوبله به فارسی در ایتالیا انجام می شد ولی کم کم با تجهیز و ساخت استودیوها در تهران این امر در ایران صورت گرفت. به احتمال زیاد با استعداد و مهارت زیادی که گویندگان ایرانی در این کار نشان دادند به این منجر شد که بازیگران معروف خارجی هم دوبلور ثابت ایرانی داشته باشند، باعث شد که جذابیت صدای گوینده ها به فیلم های ایرانی نیز تسری پیدا کند.
.
در نسل دوم تعدادی از فیلم ها به صورت پراکنده به روش صدابرداری سر صحنه ساخته شدند. می توان به فیلم هایی چون "خشت و آینه"، "اسرارگنج" و "گزارش" به طور پراکنده در سینمای قبل از انقلاب اشاره کرد.
اصولا فیلم هایی که تهیه کننده بخش خصوصی نداشتند و در تلویزیون، کانون پرورش فکری و وزارت ارشاد(فرهنگ هنر آن موقع) تهیه می شدند از جمله آثاری بودند که قبل و سالهای اولیه بعد انقلاب می توانستند از صدابرداری سر صحنه استفاده کنند.
بعد از انقلاب در سال 60 فیلم "مرگ یزدگرد"به کارگردانی بهرام بیضایی به صورت صدابرداری سر صحنه ساخته شد.
باید یاودآور شوم که تهیه کنده این اثر تلویزیون بود و دو نفر از صدابرداران احمد امیری و بهمن حیدری آن را صدابرداری کردند.
در سال 62 و یا 63 هم فیلم "باشو غریبه کوچک" این کارگردان به همین شیوه ساخته شد. تهیه کننده این فیلم هم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و صدابرداری آن توسط جهانگیر میرشکاری، اصغر شاهوردی و بهروز معاونیان (همه از تلویزیون) انجام شد. پس از آن فیلم ها "دونده" و شاید فیلم های دیگری هم در بخش دولتی نیز با همین شیوه ساخته شدند.
به جرات می توان گفت تا سال 64 هیچ فیلم سینمایی نبود که با وجود تهیه کننده بخش خصوصی با روش صدابرداری سر صحنه ساخته شده باشد. متاسفانه در آن سالها تهیه کنندگان سینمای ایران بیشتر نگرانی بازگشت سرمایه و گیشه فیلم را داشتند، که بعدها ثابت شد این نگرانی بی مورد بوده است.
من هم بعد از دوران دانشکده مترصد صدابرداری بودم تا اینکه بعد از هشت سال موفق شدم و فیلم "شبح کژدم" ساخته کیانوش عیاری در زمستان سال 64 و با شیوه صدابرداری همزمان کلید خورد. البته فیلم "اجاره نشین ها"ساخته داریوش مهرجویی نیزدر سال 65 با داشتن تهیه کننده خصوصی وبا صدابردای میرشکاری، شاهوری ، معاونیان با روش صدابرداری سر صحنه ساخته شد.
این دو فیلم در جشنواره فجر سال 65 عرضه شدند. البته در زمان اکران "اجاره نشین ها" فیلم موفق تری بود و در حقیقت این فیلم بود که با فروش چشمگیر خود خیال همه را راحت کرد.لازم می دانم در اینجا از تلاش های حسن حسندوست، حسن زاهدی و خود جهانگیر میرشکاری برای صداگذاری و میکس خوب این فیلم یاد کنیم. خوشبختانه صدابرداری سر صحنه فقط در مدت سه سال کاملا در سینمای ایران جا افتاد و فراگیر شد.
* در این میان شما پس از ایجاداین موج تازه و حتی همکاری با کارگردانان متعددی تصمیم به ساخت استودیو بهمن می گیرد که البته این اتفاق هم در سینمای ایران بسیار جایگاه مهمی دارد.
- بین کنار گذاشتن حرفه صدابرداری و ساختن استودیو بهمن یک فاصله پنج ساله وجود دارد. از همان ابتدا هدف من صداگذاری و میکس بود و در حقیقت می توان گفت که اوائل صدابرداری می کردم تا صداگذاری کنم. البته به نظر من صدابرداری و صداگذاری دو تخصص کاملا جدا از یکدیگر هستند. در حال حاضر با توجه به کیفیت آثار و پیچیدگی که در تخصص های این دو حرفه وجود دارد باید کاملا آنها را از هم تفکیک کنیم. حتی اخیرا ما فقط برای صداگذاری و میکس حداقل از هشت تا 10 نفر استفاده می کنیم و سعی می شود در این زمینه تخصص های مختلف مثل تدوین گفتار، تدوین افکت، ضبط فولی، سینک فولی و ضبط A.D.R وسایر خرده تخصص ها از هم جدا شوند.
همین جا یادآوری می کنم که به نظر من در مورد صدابرداری هم باید تخصص های "ضبط صدا" و"هدایت میکروفون" باید از یکدیگر جدا شوند و در حقیقت بوم من نباید دستیار صدابردار محسوب شود.بلکه باید تخصص جداگانه خود را داشته باشد و در رشته خود پیشرفت کند و اصلا از قرارداد جداگانه ای بهره مند شود.
* داشتید درباره فاصله پنج ساله تا ساخت استودیو صحبت می کردید؟
من در ابتدای ورود به سینمای حرفه ای دو سال از 64 تا 66 در استودیو کوچکی کار می کردم که حتی اسم هم نداشت. از سال66 تا 68 در ایران فیلم که هم اکنون خانه سینما است فیلم ها را صداگذاری می کردم. از سال 68 میکس را در استودیو بدیع که تجهیزات کامل و حرفه ای تری داشت ادامه دادم. این استویو هم سال 71 تعطیل شد. حدود دو سال به کار دیگری یعنی ضبط موسیقی پرداختم. تا اینکه سال 73 با خرید تجهیزات استودیو بدیع و لطف فواد و امیر بدیع و همراهی منوچهر شاهسواری عزیز توانستیم استودیو بهمن را راه اندازی کنیم.
* استودیو بهمن یکی از مجهز ترین استودیو ها به شمار می رود که کار دالبی صدا در فیلم های سینمایی را دنبال می کند. چطور پس از مدتی توانستید این استودیو را به شکل فعلی مجهز کنید و عملا کارهایی که پیش از این در در خارج از کشور انجام می شد را در ایران انجام دهید؟
- حدود سال 76 بود که متوجه شدم که صدای مونو دیگر جوابگوی سینمای ایران نیست. همان سال خواستم سیستمی شبیه دالبی را داخل کشور راه اندازی کنم که عملا کار اشتباهی بود و نزیک بود به نابودی استودیو منجر شود. سال بعد و با پشت سر گذاشتن بحران تصمیم گرفتم که دیگر دست به اختراع چرخ نزنم و تلاشم را روی یافتن راهی برای به کار گیری سیستم های استاندارد متداول در دنیا متمرکز کنم.
در همین راستا با دوست قدیمیم حمید نقیبی مدیرفنی استودیو "سن توان" پاریس ارتباط برقرار کنم و بعد از دوسال گفتگو و رفت و آمد و آموزش موفق شدیم فیلم "متولد ماه مهر" ساخته احمدرضا درویش را که یکبار قبلا با شیوه مونو توسط جهانگیر میرشکاری صداگذاری و میکس شده بود را به همت کارگردان، منوچهر شاهسواری (یکی از تهیه کنندگان) و سیدضیا هاشمی (مدیروقت بخش سینمایی حوزه هنری که پخش"متولد ماه مهر" را برعهده داشت) و با انتقال کلیه صداها به پاریس مجددا با شیوه دالبی اس.آر وبا عقد مستقیم قرارداد با کمپانی دالبی صداگذاری و میکس کنیم.
البته این کار یک ریسک محسوب می شد اما خوشبختانه به نتیجه رسید. در این استودیو بود که من برای مدتی با سیستم دالبی کار کردم و با آن آشنا شدم، بعدها در طول سه سال حدود 10 فیلم رادر پاریس و با شیوه اس. آر میکس کردیم. البته هر بار بخش بیشتری از صداگذاری در ایران انجام می شد و در نهایت برای میکس نهایی چند روزی راهی پاریس می شدم.
سال 83 نوبت "دالبی دیجیتال" بود که هنوز هم جز پیشرفته ترین سیستمها به شمار می رود. ما توانستیم این بارفیلم "دوئل" به کارگردانی درویش را با این سیستم صداگذاری و میکس کنیم. این فیلم حدود هشت ماه در ایران و با کمک فرامرزابوالصدق صداگذاری و حدود یک ماه در پاریس تکمیل و میکس شد.
همان سال موفق شدم دستگاه صداگذاری دیجیتال آکایی (دی دی 1500) و تجهیزات مشابه "انکودر، دیکودرو فیلترهای دالی اس. آر" را به شکلی وارد ایران کرده و در استودیو بهمن نصب کنم. کردم. البته می دانید که عمدتا از کلمه دالبی به خاطر مسائل تحریم استفاده نمی کنیم.
همانطور که گفتم تکمیل و میکس دالبی دیجیتال "دوئل" حدود یک ماه در پاریس کار برد اما بعد از آن کم کم توانستیم مراحل صداگذاری و میکس های مقدماتی فیلم های دالبی دیجیتال را در استودیو بهمن انجام دهیم و عملا این فیلم ها در مدتی حدود یک هفته انکود و میکس می شدند.
خوشبختانه با راه اندازی سالن جدید و استاندارد استودیو بهمن نیاز رفتن به خارج از کشوربرای دالبی دیجیتال که به یک روز و فقط برای انکود و کنترل مهندسین دالبی و عقد قرارداد و کسب لوگو کاهش پیدا کرده است. به طوریکه ما میکس فیلم "سعادت آباد" مازیار میری را به طور کامل در ایران انجام دادیم. فقط حدود یک روز راهی آلمان شد. در حال حاضر سیستم مشابه دالبی اس. آر در داخل کشور به صورت 100 درصد و دالبی دیجیتال هم تقریبا به میزان 95درصد انجام می شود.
* به عنوان هنرمند-صنعتگر که به طور تخصصی این حرفه را در سینمای ایران دنیال کردید که چه افق های را پیش روی این سینما می بینید.
- من معتقدم هیچ چیزی وجود ندارد که برای انسان دست نیافتنی باشد. واقعا اگر بخواهیم، می توانیم تلاش کنیم و با صبوری هر چیزی را به دست آوریم. ما در حال حاضر به سیستم های روز دنیا نزدیک شده ایم. امیدوارم روزی تحریم ها به کلی از بین برود و ما با سیستم های روز هماهنگ شویم. البته اگر هم چنین نشود به شکل دیگری گلیم خود را از آب بیرون می کشیم. کار صدای فیلم های ایرانی در حال حاضر به شکل حرفه ای و خوب انجام است. اما این سینما به استودیوهای بیشتری مشابه استودیو بهمن و مختصری دیگر کار فرهنگی و اطلاع رسانی نیاز دارد تا همه کارگردانان و تهیه کنندگان مایل شوند و بتوانند از امکاناتی مشابه، بهره ببرند.
-----------------
گفتگو:بیتا موسوی