به گزارش خبرنگار مهر، بررسی های علمی نشان می دهد که هنرمندان فرش دستباف سنندج در چهار قرن گذشته دو ستون عمودی را برای ثابت و محکم نگاه داشتن دار قالی از سقف اتاق تولید بیرون میبردند و به همین دلیل است که یکی از بازرگانان خارجی در سفر آن ایام خود به سنندج می نگارد که در پشت بام اکثر خانوارهای سنندجی دو ستون دار قالی از دور مشاهده می شود.
در مناطق کردنشین ایران خانوارهای شهری و روستایی به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی به اشتغال در فرش دستباف یا کوره خانه ها میپردازند و این رویکرد یا استراتژی نحوه تامین معیشت بیشتر سرپرستان خانوار به ویژه زنان را به سمت و سوی هنر قالیبافی سوق داد.
هرچند فرهنگ و سبک هنر قالی بافی یا به اصطلاح محلی "تهون" ریشه در زندگی مردمان کرد زبان شهری و روستایی دارد، اما بسته به شرایط منطقه و استان فرایند تولید و بافت فرش در سبک، ساختار و فرم زیباییشناسی تفاوت دارد و خانوارهای قالیباف شهرهای جنوب استان آذربایجان غربی یا منطقه موکریان عمدتا به تولید فرش "افشار" که نشات گرفته از سبک تاریخی تکاب است، می پردازند و سنندجی ها به سبک "سنهای" و بیجاری ها به سبک فرش بیجار از قدیم الایام هنرآفرینی کرده اند.
این تفاوت سبک فرشبافی در طرح نقشه، ابعاد و تعداد گروه های شاغل در صنعت فرش موثر است اما در ترکیب بندی نقش و نگارهای زیبای فرش، تولیدکنندگان هریک از مناطق آفرینشگر و متبحر بوده اند و چیزی که امروز مایه تاسف است دوری خانوارهای قالیباف از فرش بافی و پرت کردن دارقالی به کنج انبارهاست.
در سال های گذشته پخش صدای موسیقی قالی بافان در کوچه های تنگ و باریک و هارمونی صدای قلاب ها و دفه زنی همراه با قهقهه مستانه اما غمناک پسران و دختران نشسته بر نیمکت یا الوار تخته قالی صفایی داشت اما امروز از صدها کوچه نیز بگذری این فرهنگ مشارکت گروهی به چشم و گوش نمی آید و به راستی باید برای همنوایی در غزل خداحافظی این هنر در تاریخ گریست و مویه کرد.
افزون بر فعالیت و مشارکت زنان و فرزندان خانوار در فرایند اقتصاد خانواده مباحثی روانشناسی و اجتماعی در فرهنگ قالیبافی نهفته بود که هیچگاه به این مقوله از منظر علمی پرداخته نمی شود.
اکثر جوانان پسر و دختر قالیباف چهره های استادکاران "چلهکش" دار قالی در دوران قالیبافی را به یاد دارند و شاید هیچ وقت نخستین روز چله کشی دار قالی را در اتاق تولید فرش از ذهن پاک نکنند.
در گذشته معمول بود که یک نفر استادکار برای چله کشی دار قالی به خانه دعوت می شد و از صبح تا غروب یک دار قالی شش متری یا 9 متری را متبحرانه چله کشی می کرد و بیشتر دار قالی های فرش در گذشته از نوع چوب بود که به شکل عمودی در اتاق های تولید، علم می شد و این نوع دار قالی دارای دستگاه های ثابت و فندکدار بود. در دستگاه های فندکدار به جای اینکه چله از روی سردار عبور داده شود از روی استوانه ای چوبی یا فلزی که به موازات سردار و کمی پایین تر از آن قرار دارد، عبور داده می شود و به وسیله دو عدد پیچ، فاصله سردار و فندک را تنظیم می کنند و یا به وسیله "گاوه" در زیر دار، چله ها را شل یا سفت می کنند که در مناطق غرب کشور بیشتر از این نوع دستگاه ها یا دار قالی استفاده می شد.
بعد از چله کشی و اتمام کار چله کش، فرد استادکار انواع پشم های رنگی مرغوب از نوع قرقره پشم مرینوس را به مثابه "قوس قزح" بر گل میخ های سردار بالای فرش آویزان می کرد و نیمکت یا الوار تخته را برای نشستن بافندگان مهیا می کرد و این نشان از شروع جدی تولید یک قطعه فرش در ابعاد مختلف است.
استادکار بعد از گذشت 24 ساعت از چله کشی شب ساعت زنگ دار را کوک و پشت سرش می گذاشت و پسران و دختران بافنده که اکثرا خواهر و برادر و از اعضای یک خانوار بودند زیر چشمی حرکت نمایشی استادکار خود که معمولا نیز خواهر یا برادر بزرگتر بود را می پاییدند و دندان قروچه می کردند و این نظم شروع ساعت کار قالیبافی در ساعت چهار بامداد در اکثر خانوارهای قالیباف مرسوم بود و اگر در این ساعت از کوچه ای عبور می کردی نور اتاق تولید بسیاری از خانهها نشان از این بود که از 20 خانواده ساکن در یک کوچه حدود 15 خانواده به قالیبافی اشتغال داشتند.
به محض اینکه بافندگان قالیبافی صبح از خواب شیرین بیدار می شدند، دست و صورت خود را می شستند و با سگرمه های درهم فرورفته و چموش قلاب های خود را بر می داشتند و با کرختی، پشم های رنگارنگ را برای شکل گیری نقش و نگارهای زیبا گره می زدند و استادکار برای تقویت روحی و روانی اعضای بافنده شاد و متبسم از روی نقشه طراحی چگونگی ترکیب فرم و ساختار گل حاشیه های اصلی و داخلی، لچک، سه ترنج، ترنج و متن اصلی فرش ماهی، ماهی درهم و گل فرنگی که از متداول ترین نقشه های طراحی در منطقه بود را آماده می کرد. بعد از این کار استاد، می بایست بافندگان کوچک و بزرگ نسبت به بافتن و گره زنی الوان رنگارنگ برای ترسیم نقش و نگارهای طراحی شده اهتمام می ورزیدند و صدای یکنواخت و هم ریتم قلاب های دست بافندگان نمایانگر گرم شدن بدن و شروع کار جدی بود.
در اتاق تولید قالیبافان، افزون بر لوازم قالی بافی، ضبط صوت و وسایل گرمایشی یا سرمایشی کاربرد ویژه ای داشت و نوارهای تلنبار شده و غرق در پرز و کرک پشم های قالی بافی جزو صحنه های زیبا و کمیکی است که گاهی کلنجار اعضای بافنده بر سر گذاشتن نوع ترانه، این صحنه زیبا را تراژیک می کرد، اما در این اثنی که گاهی به زد و خورد و دعوا تبدیل می شد حرف آخر را استادکار می زد و او بود که بسته به شرایط شاد یا غمناک روحی خود، کاست دلخواه را در ضبط صوت می گذاشت و اعضای ناراضی نیز مجبور به گوش دادن اجباری نوایی از موسیقی بودند که همچون قلابشان به روح خدشه دارشان، نوک می زد.
فرهنگ قرض گرفتن نوار از هم صنفی ها به ویژه قالیبافان همسایه و دعوا و قهر کردن های افراد قرض دهنده به دلیل پاره شدن نوار یا شکستن درپوش یا قاب آن خود بر این صحنه های کمیک می افزود که این نیز خود در فرهنگ همیاری و مشارکت پذیری جامعه شناسی افراد قالیباف قابل تامل و بررسی است.
از دیگر خاطره های قالی بافان پوشیدن شلوارهای گشاد و راحت و پیراهن های مخصوص بود که در فصل گرما و سرما تامین و خرید آن از بازار به ویژه بازار "تاناکورا" از وظایف استادکاران به شمار می رفت، چون چسپیدن پرز پشم قالی به شلوار و پیراهن بافندگان در هنگام خوردن غذا و آب آزاردهنده و تهوع آور بود اکثر بافندگان برای رهایی از خوردن پرزهای پشم رنگرزی شده به پوشیدن شلوار و لباسهای پلاستیکی و یا کرپ روی می آوردند تا که شاید حلق و معده آنان از چسبیدن و هضم پشم قالی در امان باشد هر چند که بعد از مدتی هر یک از بافندگان فرش به مثابه آرایشگران با این شرایط تلخ و سخت عادت می کنند.
کوچک بودن اتاق های تولید و کم نور بودن آن از دیگر مواردی بود که هیچ گاه مورد توجه جدی مسئولان دستگاه های ذیربط قرار نگرفت و بیشتر فرش های سبک بیجار، سنه و افشار که مورد افتخار مسئولان ایرانی و زینت آرای منازل اروپایی هاست در این شرایط نامناسب و سخت تولید شده است.
زوایای تراژیک این هنر زیبا و تاریخی کردهای ایرانی زمانی بر همگان آشکار می شود که تاریخ نگاران این هنر به بررسی آن بپردازند و شاید اگر به دقت فرش های تولیدی فروخته شده به تجار خارجی را مورد کاوش قرار داد می توان خون های چکیده از انگشت سبابه دستان نازک کودکانی را دید که به هنگام قالیبافی قلاب سنگین را به جای گره، بر انگشت اشاره اشان فرود آورده و همچون سیب قاچ کرده اند و صدای ضجه آنان به هنگام پاشیدن بتادین و چسپاندن اجباری چسپ زخم در ترکیب بندی فرم سرخ گل ها و نقوش زیبای فرش ها آشکار شود.
مسئولان امر و دلالان فرش دستباف که قلاب به دستان نابودی این هنر زیبا در تاریخ فرش بافی به شمار می روند، هیچگاه فرو رفتن نوک قلاب و آویزانی آن را از چشم دختر نوجوان قالی باف بوکانی ندیده اند و درک نمی کنند و مورمور شدن بدن قالی بافان در هنگام عرق کردن و چسپیدن پرز پشم و پیراهن را حس و تصور نمی کنند و هستند قالیبافانی که در راه این صنعت موی سپید کرده اند و تاریخ در سینه دارند که شاید هیچ گاه لب به سخن نگشایند اما اگر روزی پیراهن آنان را بالا بزنی جای سیخ زدن های استادکار ماهر و حساس به بافت استاندارد فرش بر بدنشان به ویژه پشت آنان حک و هویداست.
چه کسی یا کسانی غیر از اعضای این صنف می تواند خشک شدن خون پاها به دلیل 12 ساعت چمباتمه نشستن و خس خس کردن سینه های آغشته از پرز پشم های قالی را درک و تصویر کند، با بهانه تراشی های مداوم کودکان قالیباف برای دستشویی رفتن و سیخ خوردن از دست استادکار همنوایی کند و در وصف آن شعری برای نحوه دمرشدن بافندگان خردسال و شکل ماساژ کشاله رانها و عضله های پشت گردن با پای بزرگسالان بسراید.
مسئولان نسبت به وضعیت تولید فرش دستباف بی توجه هستند
"شیوا" که 10 سال از زندگی 28 سالهاش را با قالیبافی در اتاقهای نمور و نسار "کانیکوزله" سنندج گذرانده است از بی توجهی مسئولان برای حمایت های مادی و معنوی گلهمند است و می گوید: فرش دستباف افزون بر مزایای اقتصادی از زیبایی های هنری برخوردار است که باید برای جلوگیری از نابودی آن تلاش کرد.
او که همزمان با تولید و بافت قالی به تحصیل پرداخته و هم اکنون دیپلم کودکیاری دارد، افزود: زندگی خانوارهای قالیباف بدون دار قالی و موسیقی قلاب زنی معنا ندارد.
این بافنده جوان و ساعی که در حال حاضر به دلیل عدم حمایت مادی به تولید تابلوفرش کامپیوتری آن هم با سرمایه گذاری فرد سفارش دهنده مشغول است خواستار راه اندازی تعاونی های محله ای فرش برای احیای دوباره این صنعت در منطقه شد.
به گفته شیوا فرشبافی به مانند گذشته دغدغه اصلی و شغل اساسی خانوارهای نیازمند در نقاط شهری و روستایی نیست و اکثر جوانان، شغل قالیبافی را تحقیر شخصیتی می پندارند در حالی که به جای این شغل به کارگری می پردازند.
فرهنگ فرش بافی در کردستان در حال نابودی است
"همدم" بافنده 38 ساله منطقه "فرجه" سنندج که به گفته خود از هفت سالگی به همراه خواهر و برادرانش با انگشتان نحیفش قالی بافته است و امروز نیز در منزل شوهر، دار قالی اش در وسط هال برپاست می گوید: فرهنگ فرش بافی به دلیل چشم و هم چشمی خانواده ها و پست تلقی شدن این شغل صددرصد از بین رفته است.
به عقیده او مسئولان باید با استراتژی حمایت های بیمه ای، ساخت واحدهای تولیدی، ساماندهی، تجهیز و تفکیک اتاق های تولید از زندگی قالیبافان و تبلیغ جایگاه این هنر اصیل ایرانی در بین بافندگان به ویژه جوانان برای احیای این صنعت فراموش شده تلاش کنند.
"آفاق" بافنده 43 ساله سنندجی نیز که در پای دار قالی موی سپید کرده است با تایید مطالبات همدم گفت: در طول 30 سال از زندگی قالیبافی تاکنون هیچ مسئولی برای سرکشی و حمایت فرش بافان به محله فرجه نیامده است که این جای تاسف زیادی دارد.
او عدم تثبیت قیمت فرش به دلیل فعالیت دلالان، عدم برخورداری از مزایای بیمه، تسهیلات بانکی، امکانات رفاهی و آموزشی را از دلایل روی گردانی قالیبافان از تولید فرش دستباف عنوان کرد.
آفاق از سیاست های دولت درچند سال گذشته برای پوشش چتر حمایتی بیمه قالیبافان و پرداخت تسهیلات 50 میلیون ریالی به بافندگان قدردانی کرد اما گفت: قالیبافان به دلیل عدم توانایی مالی توان پرداخت 24 هزار تومان سهم بیمه گذار در طول یک ماه را ندارند.
پشم دباغی تیشه بر ریشه فرش زده است
"مریم کرمی" کارشناس و مربی فرش دستباف عرضه پشم دباغی در فروشگاه های عرضه محصولات قالی بافی را برای فرش دستباف سم عنوان کرد و افزود: این پشم که از پشم گوسفند مرده با رنگرزی جوهری در کارگاه های غیرمجاز همدان تولید می شود به دلیل نامرغوبی تیشه بر ریشه هویت چند هزار ساله فرش دستباف کردستان زده است.
به عقیده این فارغ التحصیل فرش رنگ پشم دباغی در مقابل نور و شستشو بسیار بی کیفیت بوده و موجب رویگردانی تجار خارجی از بازار فرش سنندج شده است.
وی قیمت ارزان این پشم را از دلایل خرید بافندگان سنندجی برای بافت و تولید فرش عنوان کرد و افزود: قیمت این پشم حداکثر پنج هزار تومان است که نسبت به پشم نساج و گیاهی که به ترتیب 12 و 15 هزار تومان است ارزانتر و مقرون به صرفه برای بافندگان است.
کرمی با تاکید بر اینکه گرد و خاک همراه با پشم دباغی سلامت جسمی بافندگان را تهدید می کند ابراز امیدواری کرد که مسئولان بازرگانی برای جلوگیری از ورود این کالای نامرغوب که همچون خوره به جان فرش کردستان افتاده است، چاره اندیشی کنند.
این کارشناس و مربی فرش بر تدوین سند راهبردی احیای فرش دستباف در کردستان تاکید کرد و افزود: حمایت دولت برای سرمایه گذاری کارگاه های تولید قطعات و لوازم فرش دستباف با هدف اشتغال جوانان و تولید ابزارآلات استاندارد ضروری است.
مواد اولیه تولید فرش در کردستان کیفیت ندارد
کرمی کردستان را قطب فرش دستباف در 400 سال گذشته عنوان کرد و افزود: متاسفانه در حال حاضر 100 درصد لوازم مورد نیاز فرش بافی از جمله پشم، قلاب، دفه یا شانه، سیخ، چله، پود ضخیم و نازک و قیچی پرداخت از استان های تبریز و همدان تامین می شود.
وی از عدم کیفیت ابزارهای فرش بافی همدان به شدت انتقاد کرد و افزود: دار قالی های تولیدی استان نیز از استاندارد مناسبی برخوردار نیست و به همین دلیل بیشتر فرش های تولیدی در فرایند بافت کج و کوله می شوند.
وی با تاکید بر تولید دارهای قالی استاندارد و مدرن "ارگونومیکی" افزود: قیمت دارهای قالی تولیدی استان که از نوع دار قالی آهنی هستند در ابعاد مختلف فرش حداقل 150 هزار تومان است.
کرمی در خصوص سبک بافت قدیمی سنه گفت: بیشتر بافندگان در دو قرن گذشته ذهنی بافت بوده اند و اثر هنری آنان فاقد طرح و نقشه کارشناسی است.
این کارشناس فرش طراحی، نقشه، بافت، پشم و دار قالی را از زیرساخت های تولید فرش استاندارد و مرغوب ذکر کرد و افزود: در تئوری علمی طراحی تلفیق نقشه ها و طراحی ها، سبک "بیجار" و "سنه"، "بیجار و کرمان" افشار و بیجار مشاهده می شود که جای بسی خوشحالی است.
این مربی آموزشگاه های قالیبافی در سنندج از بی توجهی مسئولان بازرگانی و فنی و حرفه ای برای آموزش هنر قالیبافی به پسران جوان انتقاد کرد و افزود: شمار علاقه مندان هنرجوی زن به هنر قالی بافی روزبه روز کاهش می یابد.
به گفته وی آمار هنرجویان یکی از آموزشگاه قالیبافی در سنندج از 30 نفر در سال گذشته به سه نفر در سال جاری کاهش یافته است.
این کارشناس جوان فرش از حذف واحد درسی طرح کاد در مقطع متوسطه در نظام آموزشی ایران نیز انتقاد کرد و گفت: در سیستم آموزشی به ویژه دانشگاه های کردستان توجهی به فرش دستباف نمی شود.
به گفته وی در مراکز علمی و کاربردی صنایع دستی تنها رشته تحصیلی فرش برای علاقه مندان وجود ندارد که این جای شگفتی است.
فرشهای کردستان زینت آرای منازل اروپایی ها
"سعید نظری" یکی دیگر از کارشناسان فرش به طرح های بسیار زیبا و آمیخته با تاریخ، هنر، باورها، عقاید و رسوم در تاریخ قالیبافی کردستان اشاره کرد و گفت: فرش کردستان زینت بخش بسیاری از موزه ها و کلکسیون های مطرح فرش دستباف در سراسر دنیاست.
وی تنوع در طرح و نقش را یکی از شاخصه های بارز فرش دستباف کردستان ذکر کرد و افزود: طرح های "ایلیاتی"، "لچک ترنج" "گل فرنگ"، "کلاه فرنگ"، "سه ترنج"، "بته جقه"، "بادامی با بته ترمه"، "ترکیبی جقه"، "ظل السلطان"، "میناخانی"، "محرمات"، "قلاب دوزی یا مهرباستانی"،"شۆڕه بی"، "قندیلی" و "شکارگاه" از سوابق تاریخی فرش کردستان است.
وی با اعلام اینکه فرش سنندج و بیجار با سابقه طولانی و صاحب سبک دارای اعتبار جهانی است، افزود: فرش سنندج در سبک و ساختار بافت از دو نوع گره استاندارد بافت متقارن و نامتقارن مشهور به گره سنه برخوردار است.
وی در خصوص کاهش شمار بافندگان و میزان تولید فرش در استان کردستان گفت: در حال حاضر جایگاه و قیمت فرش دستباف کردستان به دلیل عدم کیفیت مواد اولیه، بالا بودن هزینه دار و ابزار بافت مناسب، وجود عیوب فرش و بافت تقلبی، متمرکز نبودن اماکن بافت، بی سوادی و کم سوادی قشر تولید کننده و بافنده و به روز نبودن روشهای جدید کاری و اطلاعات بافندگان، چله کشها، بازرسان و سرپرستان کارگاه ها افت کرده است.
وی با اشاره به تاثیرگذاری عیوب فرش در کاهش ارزش و قیمت قالی افزود: ابزار بافت شامل دار قالی، نامتناسب بودن قلاب با رج شمار و ایجاد شیار و تیز بودن نوک قلاب، نامرغوب بودن پشم یا خامه دباغی، سایز و شماره خامه ها در کیفیت فرش بسیار موثر است.
وجود واسطه ها باعث رکود در بازار فرش کردستان است
نظری وجود واسطه های سودجو در بازار فرش کردستان را از دیگر عوامل تاثیرگذار در تولید فرش ذکر کرد و افزود: برای احیای بازار فرش دستباف باید از تجار سرشناس و مطرح فرش که توانایی خریداری، بازاریابی و فروش فرش در بازارهای جهانی را داشته باشند، حمایت کرد.
به گفته این کارشناس شناخت سلیقه بازار به ویژه بازارهای جهانی در سودآوری و توسعه اقتصاد فرش موثر است و می تواند در بافندگان و تولیدکنندگان فرش امید و انگیزه دوباره ایجاد کند.
نظری نسبت به گرایش سنندجی ها به تولید فرش های پشتی و کامپیوتری هشدار داد و گفت: متاسفانه اکثر صادرکنندگان فرش ایرانی متکی به بازار آلمان بوده که این طرز تفکر ایرانی ها را از بازاریابی و شناسایی سلایق و ذائقه مردم دیگر کشورهای جهان محروم کرده است.
وی خواستار حمایت جدی مسئولان استانی از تولید فرش های دستباف در ابعاد شش، نه و دوازده متری شد و خواستار به کارگیری شیوه های مدرن تبلیغاتی در این حوزه شد.
انتقاد از کپی رایت طراحی نقشه فرش
"علی محمد" و "محمد امین قوامی" دو برادر فعال طراحی نقشه فرش دستباف در سنندج از کپی رایت نقشه های طراحی شده مدرن در این استان توسط تعدادی افراد سودجو انتقاد کردند و یکی از آنها می گفت: از این افراد در دستگاه قضایی شکایت شده است که امیدواریم پیگیری و رسیدگی شود.
این دو برادر که بیش از 23 سال است در زمینه طراحی نقشه فرش دستباف در استان فعالیت می کنند، می گویند: علیرغم کسادی بازار فرش، شبانه روز برای طراحی نقشه های مدرن و جدید با ترکیب فرم و ساختار نو و علمی تلاش می کنیم.
این دو طراح که در گذشته به شیوه سنتی و دستی طراحی می کردند بیشتر نقشه های فرش دستباف کردستان از جمله گل فرنگ، سه ترنج، جقه یحیی، باجناقی، شۆڕه بی، گل و بلبل، گل عروس، گل جرسه، گل مینا، جقه زمردی، جقه هشت پر، طرح پشت قلابی، ماهی سنه، ماهی تکاب را طراحی کرده اند که اکثر آن طراحی ها، خلق گلستان فرش های کردی در منازل اروپایی ها را رقم زده است.
آنان که از روی علاقه وافر هنری دل مشغول طراحی نقشه فرش دستباف هستند به دلیل عدم درآمد اقتصادی در تکاپوی شغل دیگر هستند و می گویند در صورت پیدا کردن شغل پایدار این هنر را در اولویت دوم کاری قرار می دهند.
پرپرشدن گل های قالی کردستان حتمی است.
مدیرعامل فرش دستباف روستایی سنندج و حومه و رئیس اتحادیه صنفی شهرستان سنندج از غروب خورشید تابان و تاریخی فرش دستباف و پرپر شدن گل های این هنر اصیل کردها در مسیر باد بی توجهی مسئولان ذیربط ابراز نگرانی کرد و افزود: اگر مسئولان استانی به ویژه استاندار چاره ای برای احیای صنعت فرش کردستان نیاندیشند مرگ این هنر حتمی است.
"سیف اله سواری" که 15 سال مدیرعاملی فرش دستباف روستایی در استان کردستان را تجربه کرده است، می گوید: متاسفانه قالیبافان، چوب سهل انگاری و غفلت مسئولان دستگاه های ذیربط را می خورند.
وی درخصوص تغییر سلیقه ای مدیریت فرش دستباف از جهاد کشاورزی به بازرگانی افزود: به تازگی طرح واگذاری مجدد مدیریت فرش به جهاد کشاورزی مطرح شده است که این استراتژی غیرکارشناسی برنامه ریزان کشوری، صنعت فرش دستباف را در کشور و استان های قطب تولید و بافت نابود می کند.
سواری با اعلام اینکه چشم انداز فرش در استان کردستان و دیگر نقاط کشور در کوتاه و بلندمدت نامعلوم و در ابهام قرار دارد، افزود: در جامعه شناسی فرهنگ و توسعه توجه به دانش بومی و هنرهای اصیل که ریشه در فرهنگ اقتصادی مردم دارد از برنامه ریزی مهم کشورهای توسعه یافته است.
بی مهری ها به فعالان صنعت فرش کردستان تمامی ندارد
وی فرش دستباف را سفیر فرهنگی و اقتصادی ایرانی ها در کشورهای اروپایی توصیف کرد و افزود: مقام معظم رهبری و دولت بر اجرای اصل 44 قانون اساسی با هدف تقویت بخش خصوصی تاکید ویژه ای دارند اما متاسفانه فرایند اجرای این طرح مهم در ادارات استانی همچون تار و پودهای درهم تنیده فرش گره می خورد.
سواری به صراحت از کارشکنی و عدم حمایت یکی از مسئولان فرش دستباف در سازمان بازرگانی سابق و سازمان عریض و طویل کنونی صنعت، معدن و تجارت استان انتقاد کرد و گفت: مسئولان صندوق مهر امام رضا (ع) استان نیز در پرداخت تسهیلات به فعالان بافنده فرش دستباف بی مهری می کنند.
سواری یکی از آسیب های جدی فرش دستباف کردستان را ورود و عرضه پشم دباغی از همدان عنوان کرد و افزود: جلوگیری از ورود پشم های دباغی از محورهای مواصلاتی استان یکی از مصوبات مهم میز فرش در سازمان بازرگانی است که مسئولان برای اجرای آن اندکی تلاش نمی کنند.
وی نبود انجمن طراحان و نقاشان ویژه فرش دستباف و اتحادیه صادرکننده فرش دستباف را از دیگر مشکلات فرش در استان کردستان برشمرد و گفت: متاسفانه زحمت بافندگان به جیب واسطه گران سودجو می رود.
تنها 20 هزار نفر از فعالان فرش کردستان از مزایای بیمه تامین اجتماعی برخوردارند
وی اجرای طرح بیمه قالیبافان را از استراتژی های مهم دولت عنوان کرد و افزود: در حال حاضر از 90 هزار بافنده شناسایی شده در مناطق شهری و روستایی استان حدود 20 هزار نفر از مزایای بیمه تامین اجتماعی برخوردار هستند که این آمار به هیچ عنوان رضایت بخش نیست.
وی تعداد طراحان استان کردستان را 25 طراح، سه رفوگر و فروشگاه ابزار آلات فرش و دو رنگرز عنوان کرد و افزود: متاسفانه به دلیل کسادی بازار فرش اکثر طراحان، رفوگران و رنگرزان به شیوه سنتی فعالیت می کنند.
وی درخصوص قیمت هر متر فرش دستباف در سبک و ابعاد مختلف نیز گفت: متاسفانه به دلیل نبود مصوبه تعیین قیمت بیشتر فرشها با سلیقه و نیرنگ های غیرهنری دلالان به فروش می رسد.
وی بر تدوین شناسنامه فرش کردستان تاکید کرد و گفت: در حال حاضر قیمت هر متر فرش گل فرنگ سنندج 200 تا 250 هزار تومان، سبک بیجار 500 تا 700 تومان و تک پود سنه جقه به دلیل ویژگی صادراتی 900 تا یک میلیون تومان است.
نشستن پای درددلهای فعالان صنعت فرش کردستان، آمارهای رنگ و لعاب دار مسئولان مختلف استانی و کشوری را زمانی زیرسئوال می برد که علیرغم تمام وعده های اعلام شده قدمی برای نجات این هنر و صنعت ارزشمند که زمانی کردستان به آن افتخار می کرد برداشته نشده است و اگر هم قدمی برداشته شده در همان لحظه تصمیم اولیه ناتمام مانده و فرش کردستان غریب و بی کس روزهای بی مهری متولیان را به چشم خود می بیند و با گذشت زمان نیز از بین می رود.
..........................
گزارش؛ شیروان یاری