دکتر محمد بقایی ماکان در آستانه برگزاری همایش ابن سینا درباره فلسفه وی به خبرنگار مهرگفت: ویژگی دستگاه فکری پورسینا توجه به جهان واقع و عقلگرایی است که در مجموع متأثر از فلسفه مشاء است. بنابراین ابن سینا را باید مانند فارابی از زمره ارسطوئیان دانست. این فیلسوف از طریق مطالعه آثار فارابی و شرحهایی که او بر آثار ارسطو و افلاطون نگاشت با اندیشههای این دو فیلسوف بویژه ارسطو آشنا شد.
نویسنده "مجموعه ده جلدی تاریخ فلسفه غرب" افزود: ابن سینا در نهایت همان راهی را دنبال کرد که فارابی در اثر معروف خود "جمع بین رأی الحکمین" ارائه کرد. علاوه بر این او در فلسفه خود سعی نمود از دیدگاههای اسلامی به خصوص معتزله و آرای مأخوذ از ارسطو دستگاه تازهای به گمان خود پی افکَند که آن را " حکمت مشرقی" خواند.
بقایی در مورد نقش و تأثیر فلسفه ابن سینا در فلسفه اسلامی نیز گفت: ابن سینا به عنوان متفکر بزرگ در اکثر زمینهها از طب و ریاضیات گرفته تا منطق و الهیات و طبیعیات ، اندیشه گماشته و آثاری در این موضوعات پدید آورده است. پس از او بحث در آراء و افکار ابن سینا به رغم آنکه در محافل فلسفی دنیای اسلام بسیار مطرح میشود ولی در میزان معروفیت ابن سینا تأثیر گذار نیست. بدین معنا که پس از او حکمت مشاء و عقلگرایی چه در ایران و چه در دنیای اسلام به بار و بر نمینشیند.
نویسنده" اقبال و شش فیلسوف غربی" یادآور شد: آنقدر که چشم انداز حکمت اشراق نظرها را به خود جلب میکند، فلسفه مشاء مورد توجه قرا نمیگیرد. بنابراین چهرههای برجستهای که درعرصه حکمت مشاء جای بگیرند بسیار اندک هستند زیرا دنیای اسلام به خلاف غرب به سوی عالم معنا و دیدگاههای عرفانی رو میکند و چنان از عقل فاصله میگیرد که میتوان آن را به نوعی عقل ستیزی تعبیر کرد.
نویسنده"خدایان و آدمیان" در مورد جایگاه آرا و اندیشههای ابن سینا در میان متفکران غربی نیز گفت: در دنیای غرب که برخلاف شرق، به عقل رو میکنند خردگرایی در غرب جنبهای بارز یافت بطوریکه فلسفه ابن سینا در اروپای قرون وسطی مورد توجه فیلسوفانی مانند توماس آکویناس قرار گرفت که مانند فارابی و پورسینا شارح و مفسر آثار ارسطو بودند.از اینرو برای فهم اندیشههای ارسطو به ترجمههای لاتین که از آثار پورسینا صورت گرفته بود روی آوردند. زیرا پس از آنکه اسلام در قرن هفتم میلادی پدید آمد از میان مسلمانان چندین فیلسوف برجسته ظهور کردند که ابن سینا و ابن رشد از معروفترین آنها هستند.
این کارشناس فلسفه و ادبیات ادامه داد: از آنجا که این فیلسوفان اساسا پیرو مکتب ارسطو بودند مورد توجه اندیشمندان عقل گرای اروپا قرار گرفتند که برجستهترین تأثیر آن را مانند جاودانگی روح و وحدت عقل را با نقادی دقیق مورد بحث قرار داده بودند.