به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب که در قطع جیبی منتشر شده، درباره میرعماد حسنی قزوینی خطاط شهیر ایرانی است. در تاریخ خطاطی ایران، 3 تن بودند که دچار اضطراب سیاست شدند و جان خود را از دست دادند: ابن مقله، مولانا معروف خطاط و میرعماد. ابن مقله در عالم خطاطی زبردست بود و تصرفاتی در آن انجام داد و به قولی واضع خطوط سته شد.
ابن مقله خواسته و ناخواسته در معرکه سیاست افتاد و تا مقام وزارت برکشیده شد و در شورهزار دسایس درباری، جان باخت. مولانای معروف، برخلاف ابن مقله که با سیاست بود، بر سیاست بود و با گروههای مخالف سیاست روز یعنی حروفیه همکاری داشت. حروفیان شاهرخ تیموری را با کارد زدند و پس از ماجراهای بسیار، مولانا که در تشکیلات سلطنت کار میکرد، به همکاری با آنها متهم شد و به خاطر این اتهام کشته شد. اما ماجرای میرعماد از نوع دیگری بود.
میرعماد نه سودای وزارت داشت و نه با گروههای مخالف سلطنت صفوی همکاری میکرد. بلکه رشته درهمتنیدهای از حقایق روزمره و درشتیهای حاکم بر چهارگوشه درباره، او را به کام مرگ فرستاد. میرعماد به همراه دو خطاط نامبرد، مصدر تحولات چشمگیری در هنر خطاطی ایران شدند.
نویسنده این کتاب، سعی کرده در بررسی احوال و آثار میرعماد بر تمام منابع نظر داشته باشد. به ویژه منابعی که از جهت ابداع تحلیلها و ایجاد روشنیها کارساز بودهاند. گرچه عوامل قتل میرعماد همچنان در پرده ابهام باقی مانده، اما پژواک آن را میتوان در عملکرد دستگاه حاکم صفوی در روزگار شاه عباس اول، بازشناخت. بعد از میرعماد، اکثر خطاطان ایران، هند و عثمانی تلاش کردند تا در نظم و اسلوب خط، حسن و پختگی نستعلیق به پای او برسند. درجه کمال نستعلیق میرعماد و کوشندگی شماری از پیروان او بود که بعدها نوع دیگری از خطی زیبا و دلنشین یعنی شکسته نستعلیق را به وجود آورد.
این کتاب، 6 فصل دارد. در فصل اول محیط رشد میرعماد توصیف میشود. زمینه سیاسی، قزوین زادگاه میرعماد و شرایط خطاطی در اوایل دوره صفوی از عناوین این فصل هستند. «شرح احوال میرعماد» عنوان فصل دوم کتاب است و در آن درباره نیاکان، تولد و تعلیم و سفرهای میرعماد مطالبی درج شده است. در فصل سوم هم دوران حضور میرعماد در اصفهان روایت میشود. میرعماد و شاهعباس و چهار هنرمند برجسته نقاشخانه موضوعات تشکیلدهنده این فصل از کتاب هستند.
در فصل چهارم، قتل میرعماد از زاوایای مختلف و طبق گزارشهای مختلف روایت میشود. شاگردان و مقلدان این خطاط نامی ایران، موضوع مورد بررسی فصل پنجم هستند. در فصل پایانی هم که «کارستان میرعماد» نام دارد، کتابت، مرقع و کتیبه، چلیپانویسی وسیاهمشقهای او مورد بررسی قرار میگیرند. منابع کتاب و تصاویری از آثار میرعماد هم در ادامه آمده اند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
از داستانهایی که در باب کردار، رفتار و سلوک میرعماد با مردمان نقل کردهاند، یک داستانی است که نصرآبادی در تذکره خود از زبان ابوتراب اصفهانی، ذیل زندگینامه او آورده است. وی مینویسد: خود نقل میکرد که مدتی به متقضای سن به هرزهگویی میل نموده، روزی در قهوهخانه نشسته بودم که مرحوم میرعماد به اتفاق رشیدا همشیرهزداهاش از در قهوهخانه گذشت. به خاطر فقیر رسید که اگر میر صفای باطنی دارد به قهوهخانه میآید. با اینکه چند قدم رفته بود، برگشته به قهوهخانه آمده، قهوهای خورد و برخاسته و گفت که در خانه ما هم اینها میباشد.
فقیر متنبه شده، روز دیگر به منزل ایشان رفته، در بالاخانهای که بر سر در بود مکان ساخته، دوازده سال حرکت نکردم چنانچه گلیمی که در زیر من بود، چای پای من سوراخ شد....
این کتاب با 126 صفحه مصور رنگی، شمارگان 3 هزار نسخه و قیمت هزار و 400 و 50 تومان منتشر شده است.