محمدکاظم مزینانی از پایان نگارش رمان جدیدش با موضوع انقلاب و با عنوان «آه با شین» و شروع ویرایش آن خبر داد و گفت: سعی دارم این رمان را به این دوره جشنواره داستان انقلاب برسانم.

محمدکاظم مزینانی شاعر و نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: در حال حاضر مشغول کار روی آخرین رمانم یعنی «آه با شین» هستم که به تعبیری نسخه‌ای دیگری از رمان «شاه بی‌شین‌» است. نگارش رمان به اتمام رسیده و مشغول اعمال اصلاحات و ویرایش آن هستم.

وی افزود: این رمان تا به حال حجمی حدود 350 صفحه دارد و شاید تعداد صفحاتش بین 350 تا 400 صفحه شود. سعی دارم این کار را به جشنواره داستان انقلاب برسانم و با توجه به این که زمان زیادی هم باقی نمانده است، تلاش خود را خواهم کرد. در «شاه بی‌شین» شخصیت محوری داستان خود شاه و خاندان پهلوی بودند و نگاه جاری در رمان، از بالا به پایین بود و برایم بیشتر نگاه شخص شاه مهم بود.

این نویسنده ادامه داد: اما در این رمان، وضعیت عکس «شاه بی‌شین» است و موضوع اصلی یک شخصیت انقلابی است که پس از سال‌ها به حوادث گذشته نگاه می‌کند. این رمان کلا در اعماق اجتماع رخ می‌دهد و محور کار هم یک فرد انقلابی است که در گروه‌های سیاسی فعالیت کرده و با رژیم شاه مبارزه داشته است.

مزینانی گفت: سعی کرده‌ام در این رمان چند دهه از تاریخ معاصر کشور را به تصویر بکشم. رمان با تغییر زاویه دید، برش‌هایی از دهه 20 تا امروز یعنی دهه 90 را به نمایش می‌گذارد. بازگشت آن فرد انقلابی به گذشته، تغییر و تحول نسل‌ها و تقابل افرادی که با شاه مبارزه می‌کرده‌اند و در صورت محاصره سیانور می‌خوردند با جوان‌های امروز از جمله موضوعات این داستان هستند.

شاعر مجموعه «کتاب و آب ممنوع!» ادامه داد: «آه با شین» سرنوشت انسانی است که در گذشته مبارزه کرده است و وقتی امروز به گذشته خود برمی‌گردد متوجه می‌شود که خودش هم به نوعی یک دیکتاتور کوچک درونش دارد. خواستم این مهم را به تصویر بکشم که یک انقلابی چطور ممکن است به شاه تبدیل شود. این رمان بیشتر ناظر بر این است که ممکن است درون همه ما یک دیکتاتور نهفته باشد.. «آه با شین» که روند معکوس «شاه بی‌شین» است، در واقع تولد شاه، درون انسان‌ها است. همان‌طور که اشاره کردم در حال حاضر مشغول ویرایش نهایی رمان هستم و سعی دارم آن را به جشنواره داستان انقلاب برسانم.

وی در ادامه درباره آثار دیگرش گفت: رمان «گنج‌ها و آدم‌ها» را هم چندی پیش به بورس تهران تحویل دادم که قرار است تا پایان امسال به چاپ برسد. متن رمان را بیشتر با رویکردهای اجتماعی نوشتم که به دلیل برخی ملاحظات مجبور شدم اصلاحاتی را در آن اعمال کنم. در متن اولیه‌ای که نوشته بودم، به این نتایج می‌رسیدیم که چرا در جامعه انباشت ثروت نداریم، ولی در نهایت به درخواست مسئولان بورس، داستان خصوصیات بورسی و کاربردی‌تری پیدا کرد.