به گزارش خبرنگار مهر، ایرانیان باستان، گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید نشسته و بر این باور بودند که فردا خورشیدی تابان تر را نظاره گر بوده و روزها طولانی تر خواهد شد.
ایرانیان باستان شب و سیاهی را نماد اهریمن دانسته و آخر پائیز و اول زمستان را به عنوان پایان تاریکی، سیاهی طولانی و مرگ اهریمن و زایش مهر و افزونی نور ایزدی، جشن گرفته و پایکوبی می کردند.
دهمین ماه سال دی (به معنای روز) نامیده می شد که ماه تولد خورشید بوده و واژه دی از day پهلوی و از dadhava اوستایی آمده، که به معنی خداوند و آفریدگار است و این واژه با day انگلیسی که خود از daeg و tag ژرمنی متقدم آمده است مرتبط نیست! ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است.
ایرانیان باستان فردای شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) خوانده و به استراحت میپرداختند و این روز تعطیل عمومی بود.
اول دی، در ایران باستان روز برابری انسانها بود در این روز همه از جمله پادشاه لباس ساده پوشیده تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت، کارها داوطلبانه انجام میگرفت و نه تحت امر، در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.
دشمنان ایرانیان نیز این موضوع را دریافته و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده بود که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است.
آیین مهر، ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد، بنابراین مردم در این روز از ترس ارتکاب هرگونه بدی، دست از کار کشیده و استراحت می کردند.
ایرانیان نزدیک به هزاران سال است که شب یلدا، آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است، تا سپیده دم بیدار مانده و در کنار یکدیگر جشن گرفته و باقی مانده میوه های تر و خشک خود را که انبار کرده بودند را خورده تا اجازه ندهند اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی طولانی، روحیهٔ آنان را تضعیف کند.
متل گوئی شب چله
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار شده و متل گوئی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی بوده و در قدیم نیز اجرا میشده در بین خانواده ها رواج دارد.
خانوادهها در این شب گرد هم آمده و بزرگترها برای همه قصه تعریف می کنند، قصه هائی کهن که یادآور خاطرات ایام جوانیشان است.
شب یلدا، شب فال حافظ
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار، شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی داشته و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب شده که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند.
همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب فال گرفتن از کتاب حافظ نیز مرسوم بوده و برخی با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن آینده نگری میکنند.
آئین یلدا در استانهای مختلف
در شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب طبق هائی تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند، مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین کرده و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند، درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین کرده و به خانهٔ عروس میبرند.
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین بوده و انواع مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است، حافظ خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست، البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم بوده ، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست.
همدانی ها، فالی میگیرند با نام فال سوزن، همه دور تا دور اتاق نشسته و و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند، دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند.
در شهرهای خراسان، خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند.
در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.
ازگیل یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد ، همچنین در گیلان ، در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس فرستاده که در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.
مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب آورده که معتقدند این چوبها به طلا تبدیل شده و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه خواهد داشت.
استان البرز که ایرانی کوچک با اقشار قومیت است، مهد انواع سنت های زیبای یلدا بوده و مردم آن هر کدام رسومات و سنت های محلی خود را در این شب برگزار خواهند کرد.
دانشمند بزرگ ایرانی، ابو ریحان بیرونی، شب یلدا را عید نود روز ایرانیان نامیده از آن جهت که این شب تا عید نوروز نود روز فاصله دارد.
یلدا، عید نود روز و تولد مهر ایزدی از دامنه های البرز همیشه استوار بر همه ایرانیان مبارک باد.
................................
لیلا جعفری