گروه بين الملل خبرگزاري "مهر" - روابط ايران و روسيه پس از تحولات نظام بين الملل بويژه شكل گيري نظم نوين جهاني مورد ادعاي ايالات متحده به دلايل و عوامل گوناگون مورد توجه جدي جهانيان قرار گرفته است.
رقابت ديرين شوروي سابق در نظام دو قطبي با ايالات متحده و مبارزه با امپرياليسم كه در دستور كار مبارزات ملت ايران قرار داشت از جمله نقاط مشتركي بود كه به همراه دلايل و شواهد ديگر مي توانست به تشكيل قطبي همنام در برابر زياده طلبيهاي كاخ سفيد بيانجامد و اين در حالي بود كه همكاريهاي همه جانبه كشورها بدور از حلقه سلطه نظام غرب مورد توجه بسياري از كشورها در شرايط نوين بين المللي بوده است.
آنچه در حال حاضر نيز اذهان عمومي، رسانه ها و بسياري از تحليلگران نظام بين الملل را به خود مشغول داشته تركيب سياسي و امنيتي كنوني پس از تحولات بنيادين در چارچوبهاي تئوريك روابط بين كشورها مي باشد كه معادلات بسيار پيچيده تعاملات جديد را با تمامي دقايق و ظرايف آن با مشكلاتي مواجه ساخته است.
تغييرات معادله قدرت در كرملين نيز در طول ساليان گذشته از جمله نكات برجسته روابط با ديگر كشورها بود كه به ويژه در حوزه هاي استراتژيك تاثيرات عميقي بر جاي گذاشته و پيامدهاي آن مي تواند دورنماي خوش بينانه و يا بدبينانه اي براي هر واحد سياسي به ذهن متبادر نمايد.
در اين شرايط ايران و روسيه به عنوان دو همسايه كه داراي منافع امنيتي ، سياسي و اقتصادي مشترك مي باشند و سطح روابط آن دو مي تواند با حساسيت هاي فراوان منطقه و بين المللي دنبال شود.
تهران و مسكو در طول ساليان اخير تلاش نمودند تا در صحنه بين المللي به ارتقاء روابط بكوشند و با همت خود موانع موجود را نيز بردارند ولي در برخي برهه ها به دلايلي چند اين روند با خلل هايي مواجه شده است كه اين انحراف از مسير سازنده همكاريهاي همه جانبه تحت تاثير متغيرهاي بيشتر بيروني بوده است.
آنچه مسلم است شاه بيت كنوني روابط دو جانبه ايران و روسيه اكنون بر محور مسايل هسته اي دور مي زند كه اين عامل خود در برخي زمينه ها همكاريهاي تكنولوژيك و اقتصادي و حتي صنعتي نيز سرايت دارد.
بسياري از تحليلگران مسايل روسيه سياستهاي اعمالي مسكو را در شرايط فعلي در خصوص ايران داراي ابعاد دوگانه ارزيابي مي كنند يعني پوتين در يك جايگاه با لحاظ منافع مشترك و متضاد سعي دارد سياستي درپيش گيرد كه با هر دو كشور ايران و آمريكا روابط خوبي برقرار سازد بدين معني كه از يكسو دوستي واشنگتن را براي خود محفوظ دارد و از سوي ديگر انتخاب خود در خصوص ايران را نيز با تمامي فراز و نشيب آن از دست ندهد.
با لحاظ اين فرايند در سياست خارجي مسكو به نظر مي رسد با توجه به ديدگاههاي جناح نئومحافظه كاران در كاخ سفيد، پوتين به زودي مجبور خواهد شد تا تصميمات سخت استراتژيك اتخاذ نمايد.
در يك رويكرد تطبيقي از روابط مسكو با تهران و واشنگتن مي توان به معادله اي چند مجهولي و پيچيده رسيد كه تمامي آگاهان سياسي براي درك آن به تصميمات روسيه بيشتر تمركز و توجه دارند .
در اين معادله از يكسو موضوع تضمين عضويت روسيه درسازمان تجارت جهاني ، نفوذ روسيه در ناتو ، نقش آفريني در معاهدات كنترل تسليحاتي ، حضور پررنگ در مبارزه با تروريسم و اخذ امتيازات بيشتر از غرب قرار دارد و از سوي ديگر روند فزاينده روابط با ايران از دهه80 ، بهره گيري از فرصت تجاري سود آور ، شكل دهي ترتيبات سياسي امنيتي از تفكرات غرب، نقش آفريني در شبه قاره و گروههاي مشترك المنافع ، همكاري در حوزه خزر و همكاري در بازار نفت قراردارد كه در اين بين نحوه تعامل مسكو و اعلام اولويتهاي آن مي تواند دورنماي روابط آن كشور با تهران و واشنگتن را بيش از پيش آشكار سازد.
در عين حال ملاحظات مسكو نسبت به سياستهاي هژموني نگر كاخ سفيد ، موضوع توسعه ناتو به شرق و مداخلات اساسي آمريكا در فعاليتهاي هسته اي روسيه از جمله نكات اختلافي طرفين است كه سبب دوري ديدگاههاي دو طرف به هم شده است و همين موضوعات در بسياري مواقع سران كرملين را از اتخاذ مواضع مستقل و واقع بينانه دور مي سازد. همانگونه كه در اجلاس اخيرشوراي حكام در آژانس بين المللي انرژي اتمي شاهد آن بوديم .
در نهايت دورنماي تحولات نشان مي دهد كه مسكو بين دو انتخاب خود همچنان سرگردان است از يكسو نمي خواهد ايران را به عنوان سومين خريدار بزرگ تسليحاتي خود از دست بدهد و از سوي ديگر نمي خواهد به مشكلات امنيتي خود با آمريكا و غرب ادامه دهد ولي آيا اين بازي روزي به فرجام مطلوبي خواهد رسيد؟