عيد گرفتن غدير
غدير، تنها نه به عنوان «روزى تاريخى» ، بلكه به عنوان يك «عيد اسلامى» مطرح است. عيد بودن آن نيز، مراسم و سنتهاى خاصىرا مىطلبد و نه تنها بايد آن را عيد دانست، بلكه بايد آن راعيد گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظيم شعائر دينى، آن را بزرگ داشت و برشكوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در اين روزعظيم، همواره زنده بماند و سيره معصومين(عليهم السلام)احياگردد.
همه اين ويژگيها براى اين روز بزرگ، موقعيتى والا و ارزشمند پديد آورد، آن چنان كه رسول خدا(ص) و ائمه هدى و مومنانى كه پيروآنان بودند، از موقعيت اين روز شادمان بودند. مقصود ما از«عيدگرفتن» اين روز نيز همين است. خود حضرت رسول نيز به اين نكته اشاره و تصريح فرموده است، از جمله در روايتى كه مىفرمايد : « روز غديرخم، برترين اعياد امت من است، روزى است كه خداى متعال مرا فرمان داد تا برادرم علىبن ابىطالب را به عنوان پرچمى هدايتگر براى امتم تعيين كنم كه پس از من به وسيله او راهنمايى شوند، و آن، روزى است كه خداوند در آن روز، دين را كامل ساخت و نعمت را بر امتم به كمال و تمام رساند و اسلام رابه عنوان دين، برايشان پسنديد» .
كلام ديگر پيامبر(ص)كه فرموده بود: « به من تهنيت بگوييد، بهمن تهنيت بگوييد.» نيز نشان دهنده همين عيد بودن روز غدير دركلام حضرت رسول است. خود اميرالمومنين(ع) در ادامه خط پيامبر، اين روز را عيد گرفت و در سالى كه روز جمعه با روز غدير مصادف شده بود، در ضمن خطبهعيد فرمود : « خداوند متعال براى شما مومنان، امروز دو عيد بزرگ وشكوهمند را مقارن قرار داده است كه كمال هركدام به ديگرى است، تا نيكى واحسان خويش را در باره شما كامل سازد و شما را به راه رشد برساند و شما را دنباله رو كسانى قرار دهد كه با نور هدايتش روشنايى گرفتهاند و شما را به راه نيكوى خويش ببرد و به نحوكامل از شما پذيرايى كند. پس جمعه را محل گردهمايى شما قرارداده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاك سازد و آلودگيهاى جمعه تا جمعه را بشويد، نيز براى يادآورى مومنان و بيان خشيت تقوا پيشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداشهاى مطيعان در روزهاى ديگر قرار داده و كمال اين عيد، فرمانبردارى از امرالهى و پرهيز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پس توحيد خدا، جز با اعتراف به نبوت پيامبر(ص)پذيرفته نيست و دين، جز با قبول ولايت به امر الهى قبول نمىشود و اسباب طاعت خدا جزبا چنگ زدن به دستگيرههاى خدا و اهلولايت، سامان نمى پذيرد. خداوند در روز غدير، برپيامبرش چيزى نازل كرد كه بيانگرارادهاش در باره خالصان و برگزيدگان است و او را فرمان داد كه پيام را ابلاغ كند و از بيماردلان و منافقان هراس نداشته باشد وحفاظت او را عهده دار باشد... .
آيين عيد غدير و ائمه
اهلبيت (عليهم السلام)، اين روز را شناخته و شناسانده وآن را عيد ناميدند و همه مسلمانان را به عيدگرفتن آن دستوردادند و فضيلت آن روز و ثواب نيكوكارى در آن را بيان كردند.
فرات بن احنف مىگويد : به امام صادق(ع)عرض كردم : جانم فدايت! آيا مسلمانان عيدى برتر از عيد فطر و قربان و جمعه و روز عرفهدارند؟ فرمود: آرى! با فضيلت ترين، بزرگترين و شريف ترين روز عيد نزد خداوند، روزى است كه خدا دين را در آن كامل ساخت وبرپيامبرش محمد(ص) اين آيه را نازل فرمود: (اليوم اكملت لكمدينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا) . گفتم : آن كدام روز بود؟ فرمود: هرگاه يكى از پيامبران بنىاسرائيلمىخواست جانشين خود را تعيين كند و انجام مىداد، آن روز را عيد قرار مىدادند. آن روز، روزى است كه پيامبر اكرم (ص)على(ع) را بهعنوان هادى امت نصب كرد و اين آيه نازل شد و دين كامل گشت ونعمت خدا بر مومنان، تمام شد. گفتم : آن روز، كدام روز از سالاست؟ فرمود: روزها جلو و عقب مىافتد، گاهى شنبه است، گاهى يكشنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم : در آن روز، چه كارى سزاوار است كه انجام دهيم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشكر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى كه خدا بر شما نهاد و ولايت ما را قرار داد. دوست دارم كه آن روز را روزه بگيريد.
حسن بن راشد از امام صادق(ع)روايت مىكند كه: به آن حضرت عرضكردم : جانم فدايت! آيا مسلمانان را جز عيد فطر و قربان، عيدىاست؟ فرمود : آرى اى حسن! بزرگتر و شريف تر از آن دو. پرسيدم : چه روزى است؟ فرمود: روزى كه اميرالمومنين(ع)به عنوان نشانه راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم : فداى شما! در آن روز چه كارى سزاوار است كه انجام دهيم؟ فرمود: روزه مىگيرى و برپيامبر ودودمانش درود مىفرستى و از آنان كه در حقشان ستم كردند، به درگاه خدا تبرى مىجويى. همانا پيامبران الهى به اوصياء خويش دستور مىدادند روزى را كه جانشين تعيين شده، «عيد» بگيرند.
پرسيدم : پاداش كسى كه آن روز را روزه بگيرد چيست؟ فرمود: برابربا روزه شصت ماه است.
عبدالرحمان بن سالم نيز از پدرش روايت كرده كه : از حضرت صادق(ع) پرسيدم : آيا مسلمانان غير از جمعه، قربان و فطر، عيدى دارند؟ فرمود: آرى، عيدى محترم تر. گفتم : چه روز؟ فرمود: روزى كه حضرت رسول(ص)، اميرالمومنين(ع)را به امامت منصوب كرد وفرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه» . عرض كردم : آن روز، چه روزى است؟ فرمود: به روزش چه كاردارى؟ سال در گردش است، ولى آنروز، هيجدهم ذيحجه است. پرسيدم : در آن روز شايسته است چه كارى انجام شود؟ فرمود : در آن روز، با روزه و عبادت و ياد كردن محمدو آل محمد، خداوند را ياد مىكنيد. همانا پيامبراكرم(ص) توصيه فرمود كه مردم اين روز را عيد بگيرند. پيامبران همه چنين مىكردند و به جانشينان خود وصيت مىكردند كه روز تعيين جانشين را عيد بگيرند.
امام صادق(ع) نيز روزه غديرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول نزد خداوند مىدانست و آن را «عيد بزرگ خدا» مىشمرد.
در «خصال» صدوق از مفضل بن عمر روايت شده كه: به حضرت صادق(ع)عرض كردم : مسلمانان چند عيد دارند؟ فرمود: چهارعيد. گفتم : عيد فطر و قربان و جمعه را مىدانم. فرمود: برتر از آنهاروز هيجدهم ذيحجه است. روزى كه پيامبرخدا(ص)، (دست)حضرتامير(ع)را بلند كرد و او را حجت بر مردم قرار داد. پرسيدم : دراين روز، چه بايد بكنيم؟ فرمود: با آن كه هرلحظه بايد خدا راشكر كرد، ولى دراين روز، به شكرانه نعمت الهى بايد روزه گرفت.
انبياى ديگر نيز اين گونه به اوصياى خود سفارش مىكردند كه روزمعرفى وصى را روزه بدارند و عيد بگيرند.
در حديث ديگرى در « مصباح» شيخ طوسى امام صادق(ع) آن روزرا روزى عظيم و مورد احترام معرفى كرده است كه خداوند حرمت آنرا برمومنان گرامى داشته و دينشان را كامل ساخته و نعمت رابرآنان تمام نموده است و در اين روز، با آنان عهد و ميثاق خويش را تجديد كرده است. امام، غديرخم را روز عيد و شادمانى و سرور و روز روزه شكرانه دانسته كه روزه اش معادل شصت ماه از ماههاى حرام(محرم، رجب، ذى قعده و ذيحجه) است.
در حديثى ديگر است كه، حضرت صادق(ع) در حضور جمعى از هواداران و شيعيانش فرمود : آيا روزى را كه خداوند، با آن روز، اسلام را استوار ساخت و فروغ دين را آشكار كرد و آن را براى ما و دوستان و شيعيانمان عيد قرار داد، مىشناسيد؟ گفتند: خدا و رسول وفرزند پيامبر داناتر است، آيا روز فطر است؟ فرمود: نه، گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند اين دو روز، بسيار مهم وبزرگ اند، اما روز « فروغ دين» از اينها برتر است، يعنى روزهيجدهم ذيحجه... .
فياض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259(درحالى كه خودش 90 سال داشت)گفته است كه حضرت رضا(ع) را در روزغدير ملاقات كردم، درحالى كه در محضر او جمعى از ياران خاص وى بودند و امام(ع) آنان را براى افطار نگاه داشته بود و بهخانههاى آنان نيز طعام و خلعت و هدايا، حتى كفش و انگشترفرستاده بود و وضع آنان و اطرافيان خود را دگرگون ساخته بود وپيوسته فضيلت و سابقه اين روز بزرگ را ياد مىفرمود.
محمدبن علاء همدانى و يحيى بنجريح بغدادى مىگويند : ما به قصد ديدار احمدبن اسحاق قمى - از اصحاب امام عسكرى(ع) - درشهر قم به درخانهاش رفته، در زديم. دختركى آمد. از او درباره احمدبن اسحاق پرسيديم. گفت : او مشغول عيد خودش است، امروزعيد است. گفتيم : سبحان الله! عيد شيعيان چهارتاست : عيدقربان،فطر، غدير و جمعه.
اين نيز نشان دهنده سيره عملى بزرگان شيعه، نسبت به اين روزفرخنده است.
اميد است كه جامعه شيعى، با اهتمام ورزيدن به عيد ولايت ورهبرى، رشد خود را نشان داده و با تكريم اين حبل المتين استوار دين خويش را نسبت به بنيادهاى اعتقادى ادا كند.
منبع : عيد غدير در سيره اهلبيت (ع) / جواد محدثي ، ماهنامه كوثر، شماره 37 ( با كمي تلخيص) .