به گزارش خبرنگار مهر، بی شک نسل امروز، نسلی که دوران دفاع مقدس را درک نکرده است، نمی داند عباسی بابایی ها، دورانها، باکریها، زین الدینها و اشتریها و رستم خانیها همه و همه سردارانی بزرگ بودند.
شهدایی که رفتند تا ایران و ایرانی سربلند و پرافتخار هر روز پرفروغ تر از دیروز در اوج اقتدار و عزت قرار بگیرد، عباس بابایی ها رفتند تا ایران و ایرانی سرفراز بماند و شرف، عزت و ناموس و نام ایران از دست عرب وحشی بعثی در امان بماند.
آسمان ایران سرافراز افتخار دارد که جولانگاه تیزپرواز بزرگی بوده که امروز در برگ برگ تاریخ پرافتخار ایران نامی از او هرچند نه در خور شان و منزلتشان، است.
اگر شهید بابای ها رفتند نه برای نام و نشان بود و نه اینکه کسی از آنها تعریف و تمجید کند آنها رفتند تا دین خود را به اسلام و کشورشان ادا کنند و شرف و ناموس کشورشان سرافراز و پرافتخار بماند.
آنچه که امروز به عنوان یک نیاز اساسی و مهم برای جامعه ایران مطرح است آشنا شدن نسل امروز با شهدای بزرگوار و نخبگان عرصه فرهنگ ایثار و شهادت است، چه آنانی که رفتند و چه کسانی که امروز شهیدان زنده اند.
در این میان رسانه ملی کاری حساس و در عین حال تاثیرگذار دارد، کاری که باید خیلی زودتر از فرایند زمانی حال حاضر صورت می گرفت ولی غفلت های که در این خصوص صورت گرفت مانع از تحقق فرایندی شد که نیاز اساسی و مهم جامعه ایران است.
بی شک آنچه امروز جامعه ایران با آن درگیر است وجود نوعی بیگانگی فرهنگی برخی ها به خصوص نسل جدید با گذشته و ارزشهای اسلامی و ایرانی است که این خلا موجود باید با رویکردها و برنامه ریزیهای مناسب پر شود.
باید قبول کنیم که امروز جامعه ایران درگیر با هجمه های مختلف است که این هجمه ها خواسته یا نخواسته در زوایای مختلف جامعه خود را نشان می دهد و برای گریز از فرایند نامبارک پیش آمده چاره ای جز بازشناخت و معرفی فرهنگ های اصیل گذشته نداریم.
ملت ایران را جهانیان همواره به عنوان ملتی باعزت و با غیرت و وطن پرست و متدین می شناخته اند و این روند و شناخت بارها حقیقت وجودی خود را ثابت کرده است شهیدانی که برای اعتلای ایران اسلامی و استقلال آن جانشان را نثار کردند نمونه عینی و واقعی از واقعیت اقتدار و عزت ایران و ایرانی هستند.
سریال شوق پرواز حرکتی قابل ستایش و ارزشمند از سوی رسانه ملی بود که می توان گفت در شرایط حال حاضر جامعه ایران حرکتی هوشمندانه و در عین حال تاثیرگذار بود و می بایست روند موجود با دقت نظر و تلاش مسئولان صدا و سیما تداوم پیدا کند.
سریال "شوق پرواز" کوشید از قالب نوشته های یک زن نویسنده وارد عرصه زندگی شهید تیمسار بابایی شود و در این راه توانست موفقیت های خوبی را کسب کند.
این نقص بزرگ در اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت همواره وجود داشته که نتوانسته ایم از زبان و ابزار هنر به خصوص هنر هفتم برای معرفی این فرهنگ به صورت مطلوب استفاده کنیم و باید برنامه ریزی مطلوب در این خصوص صورت گیرید تا فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه تدوام داشته باشد.
سریال شوق پرواز حرکتی قابل ستایش و ارزشمند از سوی رسانه ملی بود که می توان گفت در شرایط حال حاضر جامعه ایران حرکتی هوشمندانه و در عین حال تاثیرگذار بود و می بایست روند موجود با دقت نظر و تلاش مسئولان صدا و سیما تداوم پیدا کند.
سریال "شوق پرواز" کوشید از قالب نوشته های یک زن نویسنده وارد عرصه زندگی شهید تیمسار بابایی شود و در این راه توانست موفقیت های خوبی را کسب کند.
به راستی شهید بابایی گمنام اما آشنای همه بود. از آن روستایی ساده دل تا آن خلبان دلیر و بی باک. شهید بابایی در سال 1329 در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال 1348 به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد. شهید بابایی در سال 1349 برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت.
با اوج گیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه به پاسداری از دستاوردهای پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت. شهید بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/5/1360، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده او گذاشته شد.
به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی در روند هرچه مردمی کردن ارتش و پیوند هرچه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد.
بابایی با کفایت، لیاقت و تعهد بی پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 9/9/1362 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل شد. او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال ها در جبهه های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای بسیجیان و یار وفادار فرماندهان قرارگاه های عملیاتی بود و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.
شهید برای پیشرفت سریع عملیات ها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمی کرد بلکه شخصاً پیشگام می شد و در جمیع مأموریت های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می کرد.
سرلشکر بابایی به علت لیاقت و رشادتهایی که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ 8/2/1366، به درجه سرتیپی مفتخر شد. تیمسار بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات با یک فروند هواپیمای آموزشی اف–5 از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.
تیمسار بابایی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید. یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است: "به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هرچه سریعتر اقدام نمایید."
نقل شده که وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاری های بیش از حد دوستانش برای عزیمت به مراسم حج گفته بود: "تا عید قربان خودم را به شما می رسانم." بابایی در هنگام شهادت 37 سال داشت، او اسوه ای بود که از کودکی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با فداکاری و ایثار زندگی کرد و سرانجام نیز در روز عید قربان به آرزوی بزرگ خود که مقام شهادت بود نائل شد و نام پرآوازه اش در تاریخ پرافتخار ایران جاودانه شد.
شهید عباس بابایی متعلق به منطقه یا مرز مشخصی نیست بابایی، دوران، اشتذی، باکری، علی باقری و هزار قهرمان شهید سرفراز وطن متعلق به همه ملت ایران و همه آزادمردان و وطن پرستان ولایتمدار هستند.
....................................
گزارش: رحیم مقدمی