به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، در اين مدخل آمده است كه آموزش جزئيت روش شناختي از سوي ماكس وبر در كتاب " اقتصاد و جامعه" ارائه شده است.
منظور از اين رويكرد هم آن است كه پديده هاي اجتماعي ، بايد به اعمال جزئي تقسيم و آنگاه تبيين و تحليل شوند. خود اين اعمال جزئي هم در قالب حالات قصدي تبيين مي شوند.
اين رويكرد همان رويكردي است كه "پارسونز" آن را چارچوب عملي ارجاع براي تبيين اجتماعي – علمي ناميده است. روي ديگر اين رويكرد آن است كه پديده هاي كلان اجتماعي ، بايد از طريق مباني ريز تبيين و تحليل شوند .
نقطه مقابل جزئيت روش شناختي ، كليت روش شناختي است و اين در حالي است كه در تاريخ جامعه شناختي ، طرفداران جزئيت روش شناختي ، برتري كاملي نسبت به كليت روش شناختي دارند.
در اين مدخل از نقاط فراز و فرود جزئيت روش شناختي ، اطلاعات بيشتري كسب خواهيم كرد .