يادگيري خطوط سنتي براي هر كس كه بخواهد خوشنويسي را به گونه اي ديگر انجام دهد ، ضروري است .

اين خوشنويس به خبرنگار هنري "مهر" درباره علت گرايشش به خط كوفي گفت : در كوفي هم خوش مي نويسيم و هم خوش مي آراييم . بعد از حدود 2000 سال ، در قرن بيستم ، نقاشي مدرن را به الهام از اين خط ابداع كرده اند كه كاملا تجريدي است . اين خط با  كمترين امكانات، يعني صفحه سفيد و نقطه سياه  نوشته مي شود. در خط كوفي ، نقطه به معناي هندسي را مي توان جست . من حروف اين خط را به زحمت از چند صفحه كتابت استخراج كردم . 

جزايري افزود : به خوشنويسي چيني هم پرداخته ام و قرابت فوق العاده اي را در اين خط و كوفي يافتم . اين دو  با حداقل امكانات سعي كرده اند همه مفاهيم هنري را بيان كنند .  به خصوص در خط كوفي  كه نزديك به 80 گونه مختلف نوشته شده ، به نظر مي رسد جايي براي تركيب جديد وجود ندارد . از ميان انواع خطوط كوفي ، سه نوع را انتخاب كردم : كوفي ساده صدر اسلام ، به دليل صفا و سادگي فوق العاده اش و كوفي پيرآموز ايراني ، به دليل صلابت و قدرتش .  كپي دو صفحه قرآني  هم كه درمسجد جامع قيروان است ، به خط قيرواني به دستم رسيد كه از ان استفاده كردم.    

                                              اثر بزاز جزايري

وي در مورد تفاوت آثارش با اثر هنرمندان ديگر، گفت : كاغذ گراف روسي ، مركب قهوه اي ، نقطه قرمز و حاشيه تذهيب سه خط طلايي و يك خط لاجوردي ابزار كار من در تهيه اين مجموعه بوده است . در ضمن به هيچ وجه از اصول خط كوفي تخطي نكرده ام . در آثار خوشنويسي ما فضا تقريبا حذف شده است و كنار هم قرار گرفتن حروف ، جايگاه هر حرف در سطر و تركيبي كه استفاده مي شود ، اهميت دارد اما از تاثير كل اين مجموعه در صفحه غافلند . ثانيا در خوشنويسي ، تصاوير را معمولا تخت مي بينيم و وهم حجمي را از آن نداريم .  موضوع ديگر اين است كه در سال هاي اخير متاسفانه خوشنويسي شديدا وابسته به تذهيب است و خود خط چندان چشمگير نيست . در واقع عروس را انقدر آراسته اند كه زيبايي اش را نمي بينيم . علاوه بر اين ، طي 150 سال اخير تفاوت قابل ملاحظه اي بين خطوط ديده نمي شود . سعي كرده ام قوانيني را كه به عنوان يك طراح صنعت به من آموخته اند در خوشنويسي نشان دهم . اغلب تابلوهاي من ، جهت خاصي ندارند ؛ يعني مي توان تصوير عمودي يا افقي از آن دريافت كرد . اين در حالي است كه در خوشنويسي فقط از يك زاويه مي توان به خط نگريست .

جزايري در مورد ويژگي ديگر آثارش گفت : تذهيب را تا حد ممكن از آثارم حذف كرده ام چون قصد داشتم خود خط را بنمايانم . در گذشته حرف را فداي شكل مي كردند ولي من نيازي به اين كار نمي ديدم چون نوشته ، خود ، شكل را در بر دارد . در اين آثار ، نقطه و خط در همان معناي خود متجلي هستند و گاه حجم يا سطحي را در آنها ايجاد كردم .

                                اثر بزاز جزايري

وي در زمينه بدعت و نوآوري در خط گفت : طي 300 سال گذشته تقريبا در خوشنويسي ثابت مانديم ؛ البته اساتيدي چون استاد عجمي ،  خط معلي را ابداع  كردند ولي بازهم تفاوت هاي اندكي بين اين خط ، ثلث و حتي نسخ ديده مي شود . من سعي كردم تا جايي كه ممكن است ، صفحه حاكم بر نوشته باشد . همين باعث شده در بعضي از كارها به نظر مي رسد نقطه ها جلوترند ، نوشته عقب و تذهيب پشت سر آن است . يعني اثر تخت نيست و عمق و فضا را مي توان در آن ديد . در خوشنويسي سنتي ، تمام سعي خوشنويس اين است كه ميرزا غلام رضا يا ميرعماد شود . متاسفانه در دنياي فعلي كه تمام كارها به شتاب و سرعت پيش مي رود تفكر" 40 سال عمرم به خط شد تلف " ديگر براي ما فايده ندارد . حداكثر خلاقيت در خوشنويسي در حد دهم ميليمتر است كه فقط متخصصان خوشنويسي به آن پي مي برند و آثار خوشنويسان قديم را هم مي توان با ابزاري چون فتوشاپ باز نويسي كرد . البته يادگيري خطوط سنتي براي هر كس كه بخواهد خوشنويسي را به گونه اي ديگر انجام دهد ، واجب و ضروري است .