مجموعه تلويزيوني "غريبانه" به كارگرداني قاسم جعفري تصويري از وجود و حضور صفات انساني و آرماني در زندگي روزمره و عادي ما است.

به گزارش خبرنگار تلويزيوني " مهر"،  قاسم جعفري از جمله كارگردان هايي است كه آرام آرام  به سمتي حركت مي كند كه در توليد مجموعه هاي تلويزيوني با مفاهيم خاص و اعتقادي به سبك و سياق خاص خودش برسد. اين كارگردان هر چند كه توليد سريال هايي مانند " خط قرمز" يا " ماجراهاي گلي " را هم در كارنامه فعاليت هاي خود دارد كه بيشتر از ويژگي هاي اجتماعي  بهره مند است، اما به تازگي قدم در راهي گذاشته است كه به واسطه آن براي تصوير مضامين مذهبي و اعتقادي در دنيا و جامعه امروز ما تلاش مي كند.
مجموعه تلويزيوني " غريبانه " هر چند كه از مضمون و داستاني متفاوت برخوردار است، اما در عمل بايد ادامه همان مجموعه " كمكم كن " دانست. چون جعفري در اين سريال هم سعي كرده است، مقادير قابل توجهي از مفاهيم اعتقادي و مذهبي را در قالب داستاني بگنجاند. اين فرآيند تبديل معاني بلند ديني در قالب داستان و تصوير، هر چند كه از پيچيدگي هاي خاصي برخوردار است و به نوبه خود جاي بررسي دارد؛ اما در وهله نخست بيننده در تماشاي يك مجموعه تلويزيوني با آن برخورد مي كند، رويه و پوسته اصلي سريال يعني همان داستان است كه ميزان برخورداري قصه از حس زيبايي شناسي و اصول داستان پردازي مي تواند به انتقال مفاهيم كمك كند يا به عكس مانعي در جهت جريان يافتن انديشه اصلي اثر به شمار برود.
 


داستان اين سريال درباره يك قاضي است كه فرزندش دچار بيماري بسيار سختي مي شود و دكترها از درمان او قطع اميد مي كنند. در ابتدا اين پسر از شدت بيماري خود اطلاع ندارد. اما وقتي به واقعيت پي مي برد، بسيار آشفته و ناراحت مي شود. چنان كه حتي نامزد جوان خود را مي رنجاند تا از او دل بكند. از طرف ديگر اين قاضي درگير پرونده اي پيچيده از يك قتل است كه پدر قاتل آشنايي قديمي با قاضي دارد و براي نجات پسر خود تلاش مي كند و از راه هاي مختلف سعي دارد تا او را تحت تاثير قرار بدهد. چون تاريخ اعدام قاتل نزديك مي شود و بايد كاري كرد ...
سازنده  سريال " غريبانه " برخلاف كار قبلي خود اين بار به داستان توجه بيشتري نشان داده است و با طرح دو خط موازي درباره سرنوشت و زندگي خانواده اي كه محور اصلي اثر قرار دارد، به وقايع داستان گستردگي و عمق بيشتري بخشيده است. يعني محور اصلي داستان  ( كه برخلاف بيشتر سريال هايي كه اين روزها پخش مي شود ) در دو جنبه مختلف و متفاوت تحت فشار و مشكل قرار گرفته است كه يكي مربوط به پسر بيمارش است كه خيلي زود متوجه بيماري كشنده خود مي شود و از طرف ديگر به مقتضاي شغل خود درگير پرونده اي دشوار و پيچيده شده است كه او را در مورد حكمي كه صادر كرده است، تحت فشار قرار مي دهند.
پيچيدگي هاي داستان موجب مي شود سريال از تحرك و تعليق برخوردار شود و شرايطي را به وجود بياورد كه بيننده آن را با علاقه بيشتري دنبال كند. اما هم در اين اثر هم در سريال قبلي اصولا" ريتم داستان و آدم ها بسيار كند است. اين موضوع گاهي در داستان چنان رخ مي نمايد كه انگار آدم ها از اتفاقات عقب مي مانند. يعني داستان التهاب و تنش دارد و هر لحظه احتمال وقوع هر حادثه اي وجود دارد. اما شخصيت ها انگار قرار نيست از جاي خود تكان بخورند و اگر گاهي واكنش هايي نسبت به محرك هاي بيروني نشان مي دهند، اما به پيشبرد طرح داستاني كمكي نمي كنند.  توجه به اين نكته مهم است  كه ريتم دروني داستان كه شامل اتفاقات مي شود بايد با ريتم پيشبرد طرح هماهنگي داشته باشد تا سرعت وقوع اتفاقات را تعيين كنند. اما در اين سريال ريتم چندان منطقي به پيش نمي رود.
نكته بسيار مهم ديگر در مورد اين سريال به محتوا و مضمون اثر بر مي گردد. همه داستان پردازي ها و ارايه شخصيت هاي داستاني در اين سريال مقدمه اي براي انتقال مفاهيم مورد نظر كارگردان است. شخصيت اصلي داستان در شرايط امتحان الهي قرار مي گيرد و سازنده از اين طريق سعي دارد نقبي به امتحان بزرگ الهي بزند كه براي امام حسين (ع) و ياران با وفايش به وجود آمده بود. با توجه به اينكه سريال " غريبانه " به مناسبت ايام محرم ساخته مي شود، اين رويكرد مي تواند اشاره خوبي به مضمون و انگيزه اصلي ساخت سريال باشد. از طرف ديگر، اين تلاش وجود دارد تا شيوه زندگي و فعاليت امامان معصوم (س) با زمان حاضر انطباق پيدا كند كه به اين وسيله بيننده تاثير لازم را از شيوه زندگي و سلوك آن بزرگواران بگيرد و از طرف ديگر اشاره اي هم به مساله توسل و ياري گرفتن از ائمه مطرح شود.  اما اين اتفاق به درستي در سريال " غريبانه " تحقق نمي يابد.

 


در اين سريال شخصيت اصلي داستان با آنكه فردي با تجربه و مسوول است، بايد در جايگاهي قرار بگيرد كه از نظر استحكام نظر و انديشه و رفتار و سلوك بتواند به خوبي بر اتفاقات اطرافش تسلط داشته باشد و به اين وسيله قصه را با منطق به پيش ببرد. البته مفهوم از اين حرف قهرمان پردازي غلو آميز نيست. بلكه منظور بازتاب صفات مثبتي است كه كارگردان در نظر دارد به ذهن مخاطبش انتقال دهد.  ولي شخصيت اصلي اين داستان به قدري سردرگم و هيجان زده است كه حتي در تبيين جايگاه خودش در زندگي هم مشكل دارد. چه برسد به اينكه بخواهد تاثير گذار هم باشد.
شخصيت نامزد جوان بيمار هم به قدري شكننده است كه هيچ تاثير مثبت و تعيين كننده اي در قصه ندارد و با تندباد حوادث به هر سويي خم مي شود. اتفاقاتي هم كه به وسيله پدر قاتل در داستان به وجود مي آيد از هيچ منطق مشخصي پيروي نمي كند و انگار وي در دوره بي قانوني مطلق به سر مي برد.
با اين توصيف به راستي بايد سوال كرد كه جايگاه مفاهيم بلند اثر كجاي آن قرار دارد. البته اين مساله هيچ ربطي به ساختار خوب اثر ندارد. چون استفاده جعفري از بازيگران، طراحي صحنه و لباس، موسيقي و حتي ميزانسن بسيار خوب و قابل توجه است و حتي در مقايسه با بسياري از مجموعه هايي كه در طول سال ساخته مي شود و زمان بيشتري براي توليد در اختيار دارند، از كيفيت بسيار بهتري بهره مند است. اما يك ساختار هر چند كه خوب طراحي شده باشد، نمي تواند انتقال دهنده مفهوم باشد.
حقيقت اينجاست كه تلويزيون ما در توليد آثار مذهبي هنوز با مشكلات بسياري مواجه است. چون در حال حاضر كارگردان هاي ما ساختار و قالب را پيدا كرده اند و به درستي هم مي دانند كه چه نوع مفاهيمي را بايد در آثار خود بگنجانند. اما مشكل اصلي در اينجاست كه هنوز به اين نكته بسيار مهم دست پيدا نكرده اند كه هر مفهومي در قالب داستاني نمي گنجد و براي انتقال مفاهيم بلند به وسيله يك سريال بايد راه هاي مناسب تري را جستجو كرد.
مجموعه تلويزيوني " غريبانه " يك ويژگي  مثبت ديگر دارد كه آن را از سريال هاي مناسبتي كه در روزهاي مختلف سال ساخته مي شوند، متمايز مي كند. بيشتر سريال ها سعي دارند تا با انتخاب برهه اي از وقايع تاريخي و زندگي امامان به بازسازي بخشي از اتفاقات و در نتيجه نشان دادن صفات ائمه اطهار (س) بپردازند. در حالي كه سازنده اين سريال راه هايي را جستجو مي كند تا صفات انساني و اخلاقي را كه در امامان معصوم ما تبلور عيني داشته است را در گذر زمان و دوره كنوني با مختصات خاص خودش روايت كند. اين مساله باعث مي شود تا بيننده بتواند با برخي از شخصيت هاي داستان ( اگر شخصيت ها به خوبي و به طور كامل طراحي و ارايه شده باشند ) همذات پنداري كند و با كنشي كه در داستان به وجود مي آيد، مفهومي عميق و انساني و كهن را در زندگي و دنياي امروز خود بيابد.
در مجموع بايد گفت اين سريال تلاش خوبي در جهت انتقال مفاهيم عاشورايي است كه در محدوده زمان و مكان نمي گنجد. اما چه بهتر است كه در انتخاب مضمون دقت بيشتري صورت بگيرد تا قصه گنجايش و ظرفيت مفهوم را داشته باشد.
لازم به ذكر است در مجموعه تلويزيوني "غريبانه" كه همزمان با پخش فيلمبرداري و تدوين آن نيز ادامه دارد حسن جوهرچي، پرستو گلستاني، غلامحسين لطفي، حسن اسدي، زهرا امير ابراهيمي، سعدي شيخ زاده، علي بي غم، عزت ا... مهرآوران، علي سليماني، نيما رئيسي، نفيسه روشن، مهدي سلوكي، علي منصوري و رامش صفائي به عنوان بازيگران اثر ايفاي نقش مي كنند.
اين مجموعه تلويزيوني كه دهمين اثر قاسم جعفري در مقام كارگردان تلويزيوني به شمار مي رود، به وسيله عليرضا كاظمي نژاد به نگارش درآمده است و  همانند كارهاي اخير اين كارگردان، عليرضا برازش به عنوان مشاور و كارشناس مذهبي با گروه توليد همكاري كرده است.
اين سريال در قالب 13 قسمت 40 دقيقه اي به همت گروه فيلم و سريال شبكه تهران تهيه و توليد شده است.