تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۴

به ‌زودی از مجموعه «جهان تازه شعر» پنج اثر جدید راهی کتابفروشی‌ها می‌‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، از مجموعه‌ «جهان تازه شعر» تا امروز بیست ‌و چهار عنوان منتشر شده است؛ مجموعه ‌‌شعرهایی که اغلب چندین‌بار تجدیدچاپ شده‌اند و همزمان با اردیبهشت‌ماه پنج کتاب تازه از سوی نشر چشمه به این مجموعه اضافه می‌شود. 

«روزنامه‌ای با دو پای آویزان» یکی از این کتاب‌هاست. این کتاب اولین مجموعه ‌شعر «هوده وکیلی» است. این مجموعه سروده‌های سه سال اخیر اوست که در مجموع، 30 شعر است. هوده وکیلی اسفندماه سال 1361 به دنیا آمده و دانش‌آموخته‌ زبان و ادبیات فارسی است.

در این مجموعه شعرهایی همچون «شرق دریا در الست»، «طعمت دهانم را عوض کرده است»، «کهکشان راه‌راه»، «پیدات کرده‌ام»، «آن عینک لعنتی»، «ابلیس‌نوشته‌ها»، «به‌ تو»، «حجریات»، «لا اعبد ما تعبدون»، «دوست دارم به امام‌زاده‌ای بروم و زیر چادر سیاهی گم شوم»، «مرثیه‌ای برای عادت» و... آمده است.

شعر «پیدات کرده‌ام» از مجموعه «روزنامه‌ای با دو پای آویزان» ازاین قرارست:

هی کاج بی‌خیال!
ماه بام را با بوی رخت‌خوابم بالا کشیده است
و من شراب چیده‌ام از آسمان
خیابان از خانه‌ام برگشته
و من توی باغ اناری گم شده‌ام
گم شده‌ام و
ناچارم از فریاد
ناچارم از فریاد و مستم
مستم که پاره‌های تنم افق را پر کرده است
مستم که صدام کرده بود یکی:
هودا! تنور شرق و نان آفتاب.
روزنامه‌ای با دو...
صبحانه‌ی اسفند را بنوش...
چه‌قدر کوتاه بود آواز کولی‌های دور
هی کاج بی‌خیال!
چرا حرف نمی‌زنی
من که می‌دانمت
چرا نمی‌رقصی
و در سماع دیوانگی‌هات
هوا را پاره‌پاره نمی‌کنی؟

«چند ورقه مه» دیگر کتاب این مجموعه است که توسط رضا جمالی‌حاجیانی» سروده شده است. در این دفتر 39 شعر از این شاعر جوان آمده است؛ شعرهایی همچون: «باران با اختیارات شاعری»، «عاشقت می‌شوم»، «چند ورقه مه»، «باران در شاهنامه می‌بارد»، «لغت‌نامه‌ی من»، «رویای تو»، «آدم‌برفی»، «همین‌ روزها»، «خال‌کوبی پروانه در سینه»، «جوشانده‌ی گیاهی»، «وقتی نمی‌توانم آرامت کنم»، «ماهی سیاه کوچولو»، «تلفن عمومی»، «گندمی دونیمه‌شده»، «با کفش‌های خسته»، «سنگی در حاشیه‌ی خیابان»، «بشقاب‌ چینی».

یکی از شعرهای کتاب عبارت است:

عاشقت می‌شوم
عاشقت می‌شوم
مانند بادی که خلاف جهتش می‌وزد
عاشقت می‌شوم
و اندوه مثل جیوه از من بالا می‌رود

مجموعه‌شعر «چند ورقه مه» به‌زودی در 112 صفحه راهی ویترین کتاب‌فروشی‌ها می‌شود.

«من و خواهرم» مجموعه ‌شعر کتایون ریزخراتی است که پیش از انتشار به لیست برندگان نهایی کتاب‌های منتشرنشده‌ جایزه‌ شعر خورشید راه یافته بود. کتایون ریزخراتی در این مجموعه 33 شعر گنجانده است، شعرهایی همچون: «باله‌ها و رازها»، «بادبادک‌ها و عتیقه‌ها»، «بی‌دفاع»، «تراژدی»، «به جسم برمی‌گردم»، «میان خواب‌وبیداری»، «یادداشت کوتاه»، «ترس»، «انتظار»، «دلتنگی»، «عروسک»، «سبز کاهویی»، «می‌ترسم بیدارت کنم» و...

مجموعه ‌شعر «من و خواهرم» به‌زودی در 121 صفحه منتشر می‌شود.

در یکی از شعرهای این کتاب می‌خوانیم:

من، بخش کوتاهی از زندگی تو هستم
گاهی
خودبه‌خود جلو می‌رود
عقب می‌رود
زن‌ها با چانه‌های گرد
سر برمی‌گردانند
نقش من هم تمام می‌شود
روی پرده‌ها نبودم
در کافه‌ها و ایستگاه‌ها
در شب‌نشینی‌ها
در حلقه‌ی دوستانت.
همه حدس می‌زنند تمام شده
این‌همه شتر
در کویر، بیهوده حرکت می‌کنند
خار می‌جوند
نقش کوتاهی از زندگی تو را به‌هم ریختم
مثل کودکی که نمی‌داند چه می‌خواهد
و غمگین است
کوه‌ها عقب رفته بودند
زمین نشست کرده بود
فکر می‌کردی
فعل‌وانفعالی رخ نداده است
پس فسیل گاومیش‌ها و
سنگ‌های آهکی از کجا آمده‌اند؟
یا مهره‌های پشت دایناسورها؟
من باعث بخش کوچکی از این‌همه اتفاق هستم
در نقشی که تو به من داده بودی
بخش کوتاهی از زندگی تو را
با لذت آمیختم
که بخش کوتاهی از زندگی من بود
قبول کردم
همین بود
از فردا خبر نداشتم
عابران از کوچه‌ها به لحظه‌های ما می‌خزیدند
زنان با چانه‌های گرد
سر برمی‌گرداندند
آن‌ها همان بخش کوچک را می‌خواستند

مجموعه‌ شعر تازه آذر کتابی با عنوان «همه‌ انگشت‌هایم اشاره‌اند» نیز به‌زودی در مجموعه‌ «جهان تازه شعر» نشرچشمه منتشر می‌شود. این مجموعه‌ شعر شامل 38 شعر از آذر کتابی است. شعرهایی همچون: «درهم‌وبرهم»، «سراب نیلوفر»، «هیس!»، «بهانه‌اش انگورهای یاقوتی بر درخت نیست»، «پرت‌افتاده نباشید»، «چه ‌فرقی می‌کند؟»، «بعد از این‌ هم»، «این ثانیه‌های خیلی مهم»، «مراسم اسم‌گذاری» و...

مجموعه ‌شعر آذر کتابی به ‌زودی در 125 صفحه راهی کتاب‌فروشی‌ها می‌شود.

در یکی از شعرهای کتاب می‌خوانیم:

زخمی که خودبه‌خود
جوش می‌خورد
یاد می‌گیرد
چگونه بایستد
روی حرف خودش.
با پوستی آن‌قدر ضخیم
که کرگدن را
از رو می‌برد!
چند لایه پوست لازم است، تا سفیدی استخوان
نزند توی ذوق؟
زخمی که با قطعیت می‌گوید:
دیگر در انتظارِ هیچ پانسمانی نیست
فقط کمی رنجیده یا
قهر کرده
شاید هم
به لایه‌ای رسیده است که
دیگر برایش فرقی نمی‌کند!
هر کس هر جور دلش می‌خواهد فکر کند
طبیعی است که مستقل بار می‌آیند
زخم‌هایی که خودبه‌خود
جوش می‌خورند و
انتظارِ جوشِ بعدی را می‌کشند!

مجموعه‌ شعر «انتظار گیر افتاده است!» سروده‌ شهین منصوری آرانی یکی دیگر از عنوان‌هایی است که به‌ زودی در مجموعه‌ «جهان تازه‌ شعر» منتشر می‌شود. «انتظار گیر افتاده است!» شامل 41 شعر است.

در این کتاب می‌خوانیم:

من سوار هیچ قطاری نشدم
نایستادم
روی هیچ سکویی
منتظر نبودم
در هیچ ایستگاهی
حتا هیچ‌وقت
چمدان سفری نداشتم
و این عجیب است
که همیشه پیاده می‌شوم
از قطارها
پایین می‌آیم از سکوها
و عجیب‌تر
که همیشه
قیافه‌ام
شبیه مسافران منتظر است!