حمیدرضا شکارسری گفت: علیرغم سوء برداشت‌های موجود میان شاعران سنتی و مدرن ایران باید اذغان کرد که شعر مدرن ایران هیچ تضادی با انعکاس مفاهیم دینی ندارد.

 به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه شعر با عنوان «شعر آیینی و نوآوری» در دومین روز سومین جشنواره تولیدات مراکز استان‌های حوزه هنری در سالن انتظار شهر کرمانشاه با حضور حمیدرضا شکارسری و محمد حسین بهرامیان برگزار شد.

شکارسری در ابتدای سخنرانی خود در این کارگاه با بیان اینکه اساساً با اطلاق عنوان آیینی به شعر مخالف است،‌ گفت:‌ آیین از نظر من مفهومی عام دارد که ما معمولاً به آن توجه نمی‌کنیم و من فکر می‌کنم عنوان شعر دینی صحیح‌تر است. از طرف دیگر هرگاه بحث شعر آیینی مطرح می‌شود میان نوآوری و نوگرایی اشتباه می‌کنیم. نوآوری حسی همیشگی است که بدون آن یک اثر هنری شکل نمی‌گیرد و اثر هنری به وسیله آن از تکرار و کلیشه و مرگ دور می‌شود اما نوگرایی بحث دیگری است.

شکارسری ادامه داد: بسیاری مدرنیته را مترادف با مدرنیزم می‌دانند در حالی که مدرنیته نهضت عامی است که به نوعی فلسفه و تاریخ را در بر گرفته و روایت می‌کند اما مدرنیزم نهضتی برخاسته از مدرنیته است. مدرنیته زمینه‌هایی را فراهم کرد که انسان به موضوع سعادت خود فکر کند و البته در همین راستا بود که او به غربت و جنگ و الیناسیون دست پیدا کرد. اما هنرمندان در پی همین نهضت هنری مدرنیستی را پدید آوردند که با این تفکر مقابله می‌کرد.

وی افزود: مدرنیته در ذات خود با آنچه در قدیم برای بشر رخ داده است تقابل دارد و دین چه بخواهیم و چه نخواهیم به دلیل ارتباطش با سنت‌های گذشته در این چارچوب قرار می‌گیرد و تعارضاتی را در این رابطه پدید می‌‌آورد اما مدرنیزم و هنرمندان بزرگی مانند بودلر، رمبو و مالارمه که در آن فعالیت کردند عملاً مبانی را پدید آوردند که با شیوه‌های زندگی برخاسته از مدرنیزم مخالفت کرد به همین دلیل بود که اگر مدرنیته زندگی شهری را رواج می‌داد هنرمند برخاسته از آن از شهر گریزان بود و به روستان پناه می برد.

شکارسری در ادامه با بیان اینکه هنر دینی زمانی شکل می‌گیرد که هنر در برزخ میان گفتن و نگفتن گیر کند، ‌افزود: هنر دینی در این میان وضعیت بغرنج‌تری دارد چون می خواهد حرفی خاص بزند و در عین حال مخاطب عام را جذب کند. هنر دینی با تئوری هنر برای هنر مقابله می‌کند و سعی دارد با صراحت معنای دین را در روزگار ما بیان کند و از تقارن و توازن در بیان آن فاصله بگیرد.

این شاعر افزود: کار هنری دینی در روزگار ما کشف المحجوب است. هنر دینی در قالب مدرن پیدا کردن و یافتن معنا را به مخاطب خود سپرده است و لذا این گونه به نظر می‌رسد که در ظاهر آن هیچ نشانی از دین را نمی‌توان یافت.

وی تصریح کرد: هنر دینی به جای قرابت تصاویر غرابت آنها را ترسیم می‌کند و به جای محاکات جهان آن را به دریافت‌های آنی از مخاطب آن را واگذار می‌کند.

شکارسری همچنین گفت:‌ گاهی فکر می‌کنم که شعر نو ایرانی با نزدیک به 80 سال سابقه نمی‌تواند دینی باشد اما این تصور کاملاً‌ اشتباه است. واقعیت آن است که رهبران دینی جامعه در میان همه طبقات آن بیش از پیش با گروهای سنتی جامعه همراه بودند. هرچند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش شده است تا میان هنرمندان مدرن و مخاطبان سنتی هنر ارتباطی برقرار شود اما هنوز این موضوع با موفقیت همراه نبوده است. 90 درصد از اشعار دینی ما اشعار هیاتی است که برای مخاطب عام سروده شده و از نظر قالب نیز با شعر مدرن همراهی ندارد.

وی ادامه داد: تاریخ شعر معاصر ما مملو از سوء برداشت‌ها است و شاعران نو و سنتی دایماً در تضاد با یکدیگر هستند. اما حقیقت این است که شعر مدرن ایران هیچ تضاد ذاتی با انعکاس مفاهیم دینی ندارد. به شرط آنکه شاعر دینی خود را از محافل روشنفکری بیرون کند و مخاطب او نیز تلاش کند که رسوبات و انجمادات سنتی شعر را از خود کنار بگذارد و تنها در این تعامل است که شعر دینی می‌شود شکل تازه‌ای را بروز دهد.

همچنین در این مراسم محدحسین بهرامیان با بیان اینکه در طرح مبحث شعر آیینی با نوعی تضاد روبرو هستیم، گفت: باید به ا این فکر کنیم که وقتی صحبت از رئالیسم در شعر می کنیم منظور ما دقیقاً چیست و آیا همه ما یک حس از واقعیت را داریم یا خیر و در همین راستا وقتی صحبت از ادبیاتی دینی می کنیم نیز باید بدانیم که تعریف ما از دین چه چیزی است.

بهرامیان افزود: در جهان تنها بیش از 3 هزار نوع دین مطرح است و در حوزه تشیع نیز فرقه‌هایی وجود دارد. اگر ما صحبت از شعر شیعی می کنیم منظورمان کدام شاخه از تشیع است.