جلال رفیع، امیرحسین فردی و حسین قندی امروز چهارشنبه 27 اردیبهشت در مراسمی به عنوان «پیش‌نگاران مطبوعات ایران» تجلیل می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین جشنواره پیش نگاران مطبوعات کشور با هدف قدردانی و تکریم از روزنامه‌نگاران پیشکسوت کشور که سال‌های سال در ساحت روشنگری، رشد و آگاهیهای عمومی مجاهدت و تلاش کرده‌اند، عصر امروز چهارشنبه ساعت 19:30 در محل باغ زیبا و با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وی برگزار می‌شود.

در این مراسم از جلال رفیع، حسین قندی و امیرحسین فردی تقدیر به عمل خواهد آمد. هر یک از این سه استاد در یکی از حوزه‌های رسانه و مطبوعات پیشکسوت و پیشگام بوده‌اند و خدمات فراوانی را برای فضای رسانه‌ای کشور انجام داده‌اند.

در این مراسم همچنین مستند سینمای مطبوعات، مشتمل بر سکانس‌های برگزیده سینمای ایران و جهان با مضمون روزنامه‌نگاری نمایش داده خواهد شد و برگزیدگان جشنواره فصلی مطبوعات و خبرگزاریها (فصل زمستان سال 1390) نیز معرفی و جوایز خود را دریافت خواهند کرد.

جمعی از مدیران مسئول مطبوعات و خبرگزاریها، استادان ارتباطات و روزنامه‌نگاری دانشگاه‌ها، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران پیشکسوت، برخی شخصیت‌های برجسته فرهنگی و هنری کشور، اعضای هیات نظارت و هیات منصفه مطبوعات و برگزیدگانی از خانواده بزرگ رسانه کشور در این مراسم حضور خواهند داشت.

این مراسم با اجرای شهرام شکیبا روزنامه‌نگار و مجری برنامه‌های فرهنگی هنری تلویزیون در معرفی و بزرگداشت این سه پیشکسوت رسانه برگزار خواهد شد.

همچنین در این مراسم سیدحسام الدین سراج به همراه گروه موسیقی خود به اجرای زنده موسیقی سنتی و قطعاتی شاخص از اشعار حافظ و مولانا می‌پردازد.

فرقانی: هنر قندی، تلفیق آموزش و تجربه است

محمد مهدی فرقانی، استاد دانشگاه درباره نحوه همکاری خود با حسین قندی گفت: با قندی از سال 1350 آشنا شدم؛ آن زمان که با هم در رشته روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه پذیرفته شدیم و دوره لیسانس را با هم گذراندیم. پس از آن، او در کیهان هوایی مشغول به ‌کار شد و من در تحریریه کیهان فعال شدم. از آنجا که این دو نشریه در یک محل منتشر می‌شد از همین‌ رو مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. قندی چند سال بعد از انقلاب از کیهان رفت و در روزنامه‌های مختلف از جمله ابرار و انتخاب به کار ادامه داد. اما من کماکان در کیهان بودم. بهتر بگویم، حدود 40 سال است که از آغاز آشنایی من با حسین قندی می‌گذرد.

وی افزود: قندی به کار حرفه‌ای بسیار علاقه‌مند است و این یکی از ویژگیهایی است که یک روزنامه‌نگار می‌تواند داشته باشد. اگرچه به اعتقاد من امروز دیگر زمان ستاره‌سازی در همه حوزه‌‌ها گذشته است و منطقی هم نیست. اما حسین قندی سال‌ها کار حرفه‌‌ای کرده است و جزو معدود کسانی است که کار حرفه ‌ای و آموزشی را توأمان با هم انجام می‌دهد.

فرقانی در پایان افزود: یکی از شرایط موفقیت در آموزش روزنامه‌نگاری، داشتن تجربه عملی در این حوزه است تا بتوان گلوگاه‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای را با تجارب شخصی به دانشجو منتقل کرد؛ این یکی از ویژگی‌هایی است که قندی آن را دارد.

بدیعی: «دو تیتری‌ها» از ابداعات قندی است

نعیم بدیعی، استاد دانشگاه نیز درباره نحوه آشنایی خود با حسین قندی پدر تیترهای ماندگار گفت: کمی بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها در سال 1362، هنگامی که دانشجویان دانشکده را برای بازدید از روزنامه کیهان همراهی می‌کردم، با آقای حسین قندی در تحریریه کیهان هوایی آشنا شدم. برای دانشجویان از نحوه فعالیت کیهان هوایی که آن زمان نشریه‌‏ای برای ایرانیان خارج از کشور بود، سخن گفت و در پایان در صحبت کوتاهی که با هم داشتیم، تمایل خود را برای همکاری در تدریس دروس تخصصی روزنامه‏‌نگاری ابراز کرد. چند روز بعد، موضوع را در شورای گروه علوم ارتباطات دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه علامه‌طباطبایی مطرح کردم که مورد استقبال همکاران قرار گرفت.

وی افزود: آقای قندی، فرد مناسبی برای تدریس دروس تخصصی روزنامه‏‌نگاری بود. وی از اولین نیمسال بعد، همکاری خود را با دانشکده آغاز کرد و این نخستین قدم همکاری او برای تدریس در آموزش عالی روزنامه‌نگاری بود. قندی در ابتدا تدریس درس «ویراستاری و مدیریت اخبار» را بر عهده داشت و سال‌های بعد تدریس دروس «اصول روزنامه‏‌نگاری»، «روزنامه‏‌نگاری تخصصی» و «روزنامه‏‌نگاری عملی» را نیز برعهده گرفت.

این استاد دانشگاه در خصوص تربیت روزنامه­‌نگار حرفه­ای از دیدگاه قندی هم گفت: حسین قندی اعتقاد داشت ما باید بتوانیم روزنامه‏‌نگاری حرفه‏ای و نه روزنامه‏‌نگاری سیاسی و حزبی را به دانشجویان بیاموزیم؛ او نیز بر این باور بود که ما باید بتوانیم روزنامه‏‌نگار حرفه‏ای تربیت کنیم که به اصول اولیه این حرفه که بی‌طرفی و صداقت در انتشار اخبار و گزارش‌هاست، باور داشته باشد. او همیشه می‏‌گفت اگر کسی یک روزنامه‏‌نگار حرفه‏ای باشد آن­گاه می‌تواند با هر روزنامه یا نشریه و با هر گرایش سیاسی و حزبی همکاری کند.

بدیعی در پایان افزود: در دهه 60 و در روزنامه ابرار بود که قندی «دوتیتر‏ی‏‌ها» را که معمولاً از خبرهای چند موضوعی یا تلفیقی نوشته می‌شوند، در مطبوعات کشور مرسوم کرد. لید‏نویسی و تیتر‏زنی از مهارت‌های برجسته قندی است. او بعدها به موازات همکاری با دانشکده، با روزنامه‌های دیگری چون جامعه، صبح آزادگان، جام‌جم و... همکاری داشت.

جوادی: جلال در نویسندگی مطبوعاتی صاحب سبک است

فتح الله جوادی مدیرمسئول نشریه اطلاعات هفتگی درباره چهره منتخب نخستین جشن پیش‌نگاران ضمن ارزشمند خواندن این اقدام گفت: آشنایی من با آقای جلال رفیع، به سال‌های اول انقلاب بر می‌گردد. وقتی که در سال 59 شبکه دوم از نمایندگان رسانه‌ها دعوت کرد تا مناظره‌ای با وزیر خارجه وقت داشته باشند. من از طرف روزنامه صبح آزادگان به این مناظره رفتم و جلال هم از طرف اطلاعات آمده بود. از قضای روزگار، در فروردین سال 1361 با دعوت آقای دکتر شیرانی که قائم‌مقام ‌آقای دعایی در اطلاعات بودند، کارمان از رادیو و صبح آزدگان به مؤسسه اطلاعات و سردبیری اطلاعات هفتگی کشید. از آن پس بیشتر زمینه دیدارها و آشنایی‌ها با آقای رفیع فراهم شد و هرچه که می‌گذشت من بیشتر با یک استعداد عجیب در روزنامه‌نگاری آشنا می‌شدم.

مدیرمسئول نشریه اطلاعات هفتگی بااشاره به توانایی‌های قلمی جلال رفیع افزود: جلال دارای اطلاعات وسیع، قلم خوب و نغز، با مایه‌هایی از طنز شیرین بود که در یک عرصه و حوزه هنرمندی نداشت و جامع‌الاطراف بود. جوادی در ادامه عنوان کرد: در طی این سه دهه آشنایی من با ایشان بی‌اغراق می‌توانم ادّعا کنم که جلال رفیع در عرصه مطبوعات کشور دارای قابلیّت‌ها، ظرفیت­ها و توانایی‌هایی است که بی‌شک او را در زمره شاخص‌‌ترین و بارزترین نمونه‌های روزنامه‌نگاری ایران قرار می‌دهد که کمتر نویسنده‌ای چنین قابلیت­هایی را در چند وجه و بعد یک­جا دارد و از جمله حسرت­هایی که خود بنده و شاید بسیاری چون من دارند این است که چرا «جلال» دیگر کمتر می‌نویسد.

وی گف: بسیاری از فعالان عرصه مطبوعات کشور و حتی چهره‌هایی که محصول انقلاب اسلامی بودند، راه افراط را پیمودند و برخی راه تفریط در پیش گرفتند و لذا هر یک با وجود استعدادها و هنرمندی‌ها و توانایی‌هایی که داشتند حال یا با انقلاب نیستند و یا با اصول انقلاب فاصله گرفتند و یا خواستند که از آن جلو بزنند و یا از آن جا ماندند. اما جلال رفیع، هنوز هم هست و هنوز، هم «جلال» دارد و هم «رفیع» مانده است.

جوادی در پایان به کم شدن فعالیت جلال رفیع اشاره و تأکید کرد: گرچه به خاطر برخی دل‌آزردگی‌ها و افسردگی‌ها و خستگی‌ها کم‌ می‌نویسد و یا متأسفانه ترجیح می‌دهد که کمتر بنویسد، اما بر سر همان میثاق و عهد مانده و از مسیر اعتدال خارج نشده و هم­چنان یکی از استوانه‌های فرهنگ و مطبوعات و روزنامه‌نگاری کشور است.

اصغری: آرمان و ایمان «جلال» از یقین پایدار او خبر می‌دهد

سیّد محمد اصغری سرپرست اسبق مؤسسه کیهان در توصیف شخصیت اخلاقی جلال رفیع گفت: از روز و روزگاری که در دانشکده حقوق دانشگاه تهران با «جلال» آشنا شدم، بیش از چهل سال می­گذرد و این آشنایی و دوستی بر پایه علائق دینی و علمی و بر استوانه‌هایی از خلوص و صافی و صفای «جلال رفیع» بنیان گرفته بود.

سرپرست اسبق مؤسسه کیهان در ادامه به شعر «نماز» جلال رفیع اشاره کرد و افزود: جلال با خلوص و صداقتی که از قلم زیبایش می‌چکید، دل‌های دردمند را می‌ربود. شعر نماز جلال در ظلمت استبداد، به قول زنده‌یاد دکتر شریعتی؛ جرّقه‌ای در ظلمت‌ و فریادی در سکوت بود. فریادی که جان‌ها و وجدان‌های خفته را بر‌شوراند و دژخیم را با همة سلطه و قدرتی که داشت ‌لرزاند. بدین‌سان، شعر نماز آغاز مبارکی، بر فریادها و تظاهرات آن سال شد ‌و با درهم شکستن فضای یأس و سکوت حاکم، آغازگر حیات و حرکت گردید.

این استاد حقوق دانشگاه تهران تصریح کرد: حقیقت این است که جلال افزون بر قلم پرنفوذ و دانش گسترده‌اش، از ایمانی زلال و آرمانی مقدّس نیز برخوردار بود،‌ آرمان و ایمانی که از یقین پایدار او خبر می‌داد. جلال هرگز به خود نمی‌اندیشید و همان­گونه که پس از پیروزی انقلاب نیز شاهد بودیم، زرق و برقِ مقام و منصب، هیچگاه نتوانست او را وسوسه کند.

اصغری در در پایان گفت: جلال از همان سنین نوجوانی و جوانی که «ارتجاع مدرن» و سپس «نماز تسلیم انسانی عصیانگر» را نوشت، همگان حتی اطّلاعات ساواک را ماه­ها و سال­ها حیرت‌زده کرد و به خوبی نشان داد که از قدرت و توانی سرشار، ایمانی شکوهمند و شجاعتی ستودنی برخوردار است و به جرأت می‌توان گفت که قلم او به قلم زنده‌یاد دکتر شریعتی پهلو می‌زد.

معتمدنژاد: پیش‌ بینی من درباره درخشش «قندی» به واقعیت پیوست

کاظم معتمد نژاداستاد علم ارتباطات ایران درباره حسین قندی، استاد تیترنویسی در مطبوعات گفت: همکار گرامی حسین قندی را از سال 1350 از زمان دانشجویی او در رشته روزنامه‌نگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی می‌شناسم. قندی یکی از دانشجویان ممتاز ما بود و با توجه به پیش‌بینی موفقیت و پیشرفت او در عرصه مطبوعات، وی را به عنوان یک دانشجوی برجسته برای همکاری با مؤسسه کیهان معرفی کردیم. دیری نگذشت که این پیش‌بینی به واقعیت تبدیل شد، به طوری که قندی توانست خیلی زود در این روزنامه پیشرفت و در توسعه آن ایفای نقش کند.

وی افزود: حسین قندی در زمینه فعالیت‌های علمی و پژوهشی در سطح کیفی بالایی قرار دارد و بهترین دلیل آن تعدد و تنوع کتاب‌های اوست. قندی چهار کتاب در موضوعات «مقاله نویسی در مطبوعات»، «روزنامه‌نگاری نوین»، «روزنامه‌نگاری تخصصی» و «تخیل در روزنامه‌نگاری» تألیف کرده است که همگی از کتاب‌های بسیار خوب این حوزه به شمار می­‌آیند و من نیز مقدمه‌ای را در کتاب مقاله‌نویسی‌اش نگاشته‌ام.

استاد علم ارتباطات ایران در خصوص شخصیت حسین قندی نیز گفت: حسین قندی در روزنامه‌نگاری، یک فرد برجسته و یک همکار فعال و دلسوز است و موضوعی که وی را از دیگران متمایز می‌کند انجام خوب و به موقع کارهایی بود که به عهده‌اش گذاشته می‌شد. این عوامل در کنار حسن اخلاق، خوش برخوردی، دلسوزی و مسؤولیت‌پذیری در امور حرفه‌ای، آموزشی ‌و پژوهشی باعث شده بود تا کسی از قندی هیچ گله‌ای نداشته باشد و همیشه از او تعریف و تمجید شود.

معتمدنژاد در پایان افزود: برای معلمی و روزنامه‌نگاری باید اشتیاق و علاقه روحی فراوان داشت و از نوعی عشق حرفه‌ای نسبت به آن­ها برخوردار بود، با باری به هرجهت نمی‌توان کار روزنامه‌نگاری را به خوبی انجام داد. حسین قندی عاشق این حرفه بود و با تکیه بر استعداد شخصی، دانش تخصصی و تجربه عملی موفق خویش؛ مایه امید ما در این حرفه شد.

اظهارات بایرامی، رحماندوست و سرشار درباره سوابق مطبوعاتی امیرحسین فردی

محمدرضا بایرامی داستان‌نویس درباره امیرحسین فردی روزنامه‌نگاری که آداب روزنامه‌نگاری کودک و نوجوان را در کیهان بچه‌ها بنیان گذاشت، گفت: او از جمله افرادی‏ است که شاید بشود گفت مثل آن درخت پر ثمر، هیچ وقت متکبرانه و مغرورانه سرشان را خیلی بالا نگرفته‏‌اند، در حالی که چه در ترغیب و تشویق‏ نویسندگان، شعرا و نقاشان و چه در راه‏‌اندازی مراکزی‏ که به هر حال امروزه شناخته شده هستند، بسیار تأثیرگذار بوده‏‌اند.

وی همچنین درباره اخلاق و رفتار روزنامه‌نگاری فردی گفت: حرکت‏ فردی، حرکت منطقی و متعادلی‏ بوده است. خیلی از ماها تندروی‌ها و کندروی‏‌هایی داریم‏ که در درازمدت یا کوتاه‏‌مدت، هم به خودمان ضربه‏ می‏‌زند و هم به دیگران، در حالی که ایشان با حفظ کامل اصول خودشان، همواره حرکت متعادل داشته‌­اند.
 
همچنین مصطفی رحماندوست شاعر کودک و نوجوان با توجه به فعالیت‌های حسین فردی در سالهای قبل از انقلاب در تربیت استعدادهای جوان گفت: من زمانی خودم دغدغه این را داشتم که‏ باید به استعدادهای جوان توجه شود و مدتی در این‏ راه قدم زدم  چون توان و حوصله و مقاومت و  صبوری  و شکیبایی آقای‏ فردی را نداشتم  آن را  رها کردم،  اما این شیوه را  شیوه عاشقی می‏‌دانم.
 
محمدرضا سرشار نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان هم در یادداشت کوتاهی در باره خصوصیات ادبی آثار امیرحسین فردی گفت: فردی نویسنده بزرگی است. آن­جا که از روستا و طبیعت می‏نویسد و از شخصیت‏های روستایی‏ می‏‌نویسد، مخاطب را عمیقاً تحت تأثیر قرار می‏دهد و مخاطبی مثل بنده که به خاطر اشتغال بسیار به نقد، دیگر با هر اثری ارضا نمی‏‌شوم، از این نوشته‏‌ها لذت‏ می‏‌برم. انصافاً «آشیانه در مه» آقای فردی یک‏ شاهکار جهانی در ادبیات کودک است.