به گزارش خبرنگار مهر، این شهید بزرگوار از چهرههای علمی، سیاسی و فرهنگی کم نظیری بود که در گیلان و سطح کشور، سالها خوش درخشید و آثار شایسته ای از خود بر جای نهاد.
آیت الله احسانبخش مردی بود که با تمام توش و توانم خویش در راستای احیای امر اهل بیت (ع) و بزرگداشت شعائر اسلامی کوشید، جوشید، خروشید و سرانجام با دستی پر، از عمل صالح و کتابها و بناهای ماندگار در جوار رحمت الهی جای گرفت و در مقعد صدق نزد ملکیت مقتدر سکنی گزید." فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر "
استاندار گیلان با اشاره به سابقه درخشان مردم استان در مبارزه با استبداد و استکبار گفت: این خطه سرسبز کشور مبارزان برجسته ای چون میرزا کوچک خان جنگلی و در پیروزی انقلاب اسلامی نیز مردان بزرگی همانند آیت الله احسانبخش بهره مند بود.
مهدی سعادتی با بیان اینکه آیت الله احسانبخش فردی پر تحرک و با بینش سیاسی بود که نقش مهمی در حرکت فکری مردم گیلان داشت، افزود: این شهید بزرگوار شخصیتی دلسوز و غمخوار مردم بود و عمرش را در راه توسعه و پیشرفت استان سپری کرد.
آیت الله احسانبخش در جریان متلاطم انقلاب با تدبیر عمل کرد
وی اظهارداشت: آیت الله احسانبخش روحانی بود که در جریان متلاطم انقلاب با تدبیر عمل کرد و توانست انقلاب را در گیلان به شرایط درستی سوق دهد.
استاندار با بیان اینکه گیلان موقعیت ممتازی نه فقط از لحاظ اقلیمی و جغرافیایی بلکه از حیث تاریخی و انسانی دارد، یادآورشد: بدون شک یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و علم، ادب، اندیشه این سامان، عالم بزرگوار و مجاهد خستگی ناپذیرآیت الله شیخ صادق احسان بخش است.
فرماندار شهرستان صومعه سرا نیز با اشاره به شخصیت وارسته این روحانی والام مقام گفت: ایشان فردی انقلابی و زحمتکش بودکه سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب، مجاهدتها، تلاشهای فراوان و شبانه روزی وی بعد از انقلاب بسیار ارزشمند بوده است.
کریم شعبانی با بیان اینکه آیت الله احسانبخش یک روحانی دیندار و انقلابی بود، افزود: وی با ویژگیهای شاخصی که داشت در تمامی عرصه ها به ویژه در دوران انقلاب از خود نام نیکی به یادگار گذاشت.
فرماندار صومعه سرا همچنین به نقش آفرینی این شهید بزرگوار در صحنه های مبارزاتی قبل از انقلاب و همراهی با امام خمینی (ره) پس از پیروزی نهضت اسلامی اشاره کرد و گفت: ایشان همواره همراه و یار وفادار بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود.
وی همچنین زنده نگهداشتن یاد و خاطره شخصیتهای بزرگ و تاثیرگذار نظام در بین جوانان امروز و آینده را مهم ارزیابی کرد و افزود: نسلهای آینده باید از راه و حرکت بزرگان دینی تاسی گرفته و آن را در زندگی خود بکار گیرند.
شعبانی ادامه داد: این روحانی بزرگوار و پرتوان محور مجاهدتها و تلاشهای مردم مومن و شهیدپرور گیلان و منشا خدمات و برکات فراوانی در استان بود.
آیت الله احسانبخش پشتیبانی بی دریغ رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود
وی یادآورشد: حضور آیت الله احسانبخش(ره) در جبهه های دفاع مقدس و پشتیبانی بیدریغ از رزمندگان یکی از خاطرات ماندگار ایشان برای گیلانیان است.
به هر حال این شهید بزرگوار علاوه بر خدمات اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی، نشان مدال 70 درصدی جانبازی را با کمال افتخار بر سینه داشت از اینرو مروری هر چند کوتاه و گذرا در زندگانی این خطیب ارجمند می تواند برای همه جویندگان علم و کمال به ویژه مبلغان فداکار که در اقصی نقاط میهن اسلامی ایران با عشق و علاقه مشغول انجام وظیفه خطیر تبلیغی و دینی هستند، مفید و سودمند باشد.
حضرت آیت الله احسانبخش در دهستان " لیفشاگرد " از توابع " تولمات " در 17 کیلومتری غرب شهرستان رشت، در میان خانواده ای متدین و کشاورز دیده به جهان گشود.
پدرش مردی متدین، شب زنده دار و علاقه مند به روحانیت بود که در امر کشاورزی و دامداری، پرورش کرم ابریشم و تا حدودی سماکی فعالیت می کرد.
آیت الله احسانبخش درباره اوصاف پدر بزرگوارش چنین می نویسد: " یکی از کسانی که در شکل گیری و رشد شخصیت علمی و اخلاقی من نقش موثر داشت، والد بزرگوارم بود. او یک مرد روستایی بود. تا حدودی سواد خواندن و نوشتن داشت. دعا و قرآن را به خوبی آموخته بود. به روحانیت عقیده ای بس وافر داشت. قرآن و زیارت عاشورا را در هر روز صبح با صدای جذاب و گیرا می خواند و مقید بود که شبها با اهل خانواده در منزل، نماز جماعت بر پا کند و مرا با تشویق وادار ساخت که با صدای بلند و رسا هر شب اذان بگویم و در دوران خفقان رضا خانی صبحهای چهارشنبه هر هفته در منزل، مجلس روضه خوانی منعقد می ساخت.
سه نفر از بهترین روحانیون به نامهای شیخ محمد علی تولمی، شیخ جواد کلده ای و سید علی مصباح را که دو نفر اخیر بعدها توسط عمال رضاخان عمامه شان را برداشتند و آنان را به روستا تبعید کردند، دعوت می کرد و این روضه تا ظهر ادامه داشت و همراه با صرف ناهار بود. آنان علاوه بر روضه خوانی، احکام و مسائل روزمره را به اهل خانواده تعلیم می دادند."
آیت الله احسانبخش قرآن و خواندن و نوشتن را در مکتب خانه شیخ عزت الله به خوبی فرا گرفت و توانست دوره ابتدایی را در تولم شهر به اتمام برساند و آنگاه برای ادامه تحصیل رهسپار شهرستان رشت شد.
آیت الله احسانبخش درباره چگونگی ورود به حوزه علمیه این گونه می نویسد: " پدرم مبتلا به یک بیماری سختی شد که امید نجات و شفای آن نمی رفت، ولی وی با توسل از این بیماری هولناک نجات یافت.
پدر مرا به خواندن درس طلبگی تشویق کرد
در شهریور سال 1323 شمسی به مدت چهار ماه به زیارت عتبات عالیات مشرف شد و پس از ورود به نجف اشرف به زیارت حضرت آیت الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی بزرگ مرجع تقلید شیعیان رفت و ضمن پرداخت وجوهات شرعی با آن بزرگوار ملاقات کرد و این برخورد روحانی و معنوی که دارای کشش و جاذبه ای بس عمیق بود، یک انقلاب و دگرگونی عجیبی را در او باعث شد به طوری که پس از ورود به ایران مرا به خواندن درس طلبگی تشویق کرد و من هم با علاقه مندی آن را پذیرفتم.
آنگاه پدرم مرا به مدرسه مهدویه رشت خدمت حضرت آیت الله حاج سید مهدی رودباری (ره) معرفی کرد و من در همان روز که روز چهارشنبه 14 جمادی الثانی 1324 شمسی بود، مشغول تحصیل مقدمات علوم دینی شدم.
علاقه و هوش سرشار و استعداد ذاتی و حافظه قوی او باعث شد که مراحل مقدماتی را نزد برجسته ترین استادان از قبیل حضرات آیات شیخ علی علم الهدی، سید حسن بحرالعلوم، شیخ محمد کاظم صادقی، سید مهدی رودباری، شیخ محمد وحید خورگامی و ... که همگی شایستگی مرجعیت و تدریس دروس خارج فقه و اصول را در حوزههای بزرگی چون نجف داشتند به خوبی آموخت.
حضرت آیت الله احسان بخش ضمن ستودن موقعیت علمی، معنوی و سیاسی استادان برجسته خویش در حوزه علمیه رشت، خاطره جالبی را از آیت الله بهجت فومنی نقل می کند: " در سال 1325 شمسی، حضرت آیت الله بهجت (ره) که از نجف اشرف برای صله ارحام به گیلان آمده و چند ماهی را در فومن اقامت کرد، روزی به رشت تشریف آورده و وارد مدرسه مهدویه شد، در حالیکه بنده با مرحوم شیخ عنایت نصرالهی شرح جامی را مباحثه می کردیم. ایشان پرسیدند که این کتاب را در نزد چه کسی می خوانید؟ گفتیم: در نزد آیت الله شیخ محمد کاظم صادقی!
سری تکان داد و گفت: " کسی که شایستگی تدریس خارج و لیاقت مرجعیت را دارد، حال امروز برای شما شرح جامی می گوید. قدر این نعمت بزرگ الهی را داشته باشید."
معظم له پس از سه سال تحصیل و به اتمام رساندن مقدمات علوم دینی در سال 1327 شمسی وارد حوزه علمیه قم شد و دروس متوسطه و عالی را نزد استادانی همچون شهید صدوقی، لاکانی، مرعشی نجفی، شیخ مهدی مازندرانی، بتولی گیلانی، فقیهی گیلانی، سلطانی طباطبایی، مجاهدی تبریزی، علامه طباطبایی، اشراقی، میرزا ابوالفضل زاهدی قمی، فکور یزدی و آقا رضا صدر فرا گرفت.
در سال 1331 شمسی با اتمام سطوح عالیه و موفقیت در امتحانات، وارد درس خارج فقه و اصول حضرات آیات عظام بروجردی، امام خمینی (ره) و سید مرتضی مرتضوی لنگرودی شد که تا سال 1340 شمسی ادامه داشت و با موفقیت توانست مبانی علمی خود را استوار سازد.
آیت الله احسانبخش موفق به اخذ سه لیسانس از دانشگاه تهران شد
آیت الله احسانبخش از جمله دانش آموختگان برجسته حوزویست که علاوه بر تکمیل معلومات حوزوی برای فراگیری دانش جدید وارد دانشگاه و موفق به اخذ سه لیسانس از دانشگاه تهران شد.
این شهید بزرگوار از افراد معدودی بود که بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی، جذب ادارههای دولتی نشد. ایشان خود دراین باره می نویسد: " پس از فراغت از دانشکده باز چون گذشته در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل شدم. من و آیت الله دکتر سید عبدالله ضیائی لنگرودی (ره) روزی به محضر حضرت آیت الله سید احمد خوانساری مشرف شدیم و نظر ایشان را درباره استخدام و جذب یک روحانی تحصیل کرده در ادارهها و دستگاههای دولتی در زمانی که تبلیغات بهائیت و دیگر گروههای الحادی در کشور بیداد می کرد، استفسار کردیم .
ایشان این آیه شریفه قرآن را خواندند و ساکت شدند: " ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار ".
آیت الله سید احمد خوانساری استخدام در دستگاههای دولتی آن زمان را تکیه به ظالم می دانستند و بنابراین من و دکتر ضیائی از جذب و استخدام در ادارهها و دستگاههای دولتی منصرف شدیم."
آیت الله احسانبخش می گوید: " در سال 1329 شمسی از قم به دیدن استاد حضرت آیت الله علم الهدی به رشت رفتم. وی از مایه علمی و سیاسی خوبی برخوردار بود. از اوضاع قم، تحصن طلاب حوزه در مدرسه فیضیه و اعتراض آنان در جلوگیری از جنازه رضاخان و نیز جریانات مربوط به ملی شدن صنعت نفت را با حرارت خاصی برایش شرح دادم و چون خودم طلبه فعالی بوده و در این قضایا حضور پرشوری داشتم، دوست داشتم نظر این عالم فرزانه را بدانم. ایشان با شنیدن حرفهایم، خندید و گفت: پسرم! تو برو درس بخوان تا ملا شوی! کلاهی که بر سر ما در ایام تحصیل گذاشتند، بر سر شما نگذارند.
بعد ادامه داد و گفت: سیاست انگلیس در جهان به بن بست رسیده و سیاست چرچیلی منفور عام و خاص شده است، قدرت جدید کمونیست شوروی، آلمان را شکست داده و فرانسه توان خود را از دست داده است باید نیروی جدیدی در منطقه حکومت کند و آن آمریکاست.
آمریکا وارث انگلستان می شود و این سر و صدا که اکنون در مملکت می شنوی، بسیاری از آنها سخنگویان آمریکا هستند و من ملی شدن صنعت نفت را آغاز ورود و سلطه آمریکائیها بر منطقه خاورمیانه به ویژه ایران می دانم و آنگاه جریانات تلخی از مشروطیت و عوض شدن مسیرش نقل کردند که من از درایت، هوشمندی و آینده نگری در اوضاع سیاسی این روحانی والامقام درحیرتم ."
امام از حیث اخلاق و سیاست، معلمی سازنده برایم بود
آیت الله احسانبخش از ارادتمندان و شاگردان حضرت امام خمینی (ره) و نماینده ایشان در گیلان از سال 1340 شمسی به شمار می رفت.
وی می نویسد: " من شاید جزو نخستین شاگردان امام بودم که از ایشان اجازه دریافت کردم و این دستخط از حیث تاریخ جلوتر از دستخط هایی باشد که به دیگر فضلاء داده اند. از حضرت امام کمتر دیده شده است که دستخط نمایندگی با آن سعه صدر و در آن روزهای حساس به شاگردانش بدهد، ولی چون مرا کاملا می شناخت، این شاگرد خویش را به دستخط مبارک مفتخر ساخت."
من در حوزه از درسهای جنجالی و پر نشاط مثل درس امام خمینی (ره) همواره استقبال می کردم. بعد از رحلت آیت الله بروجردی، مبلغ مرجعیت امام در گیلان و همواره مورد عنایت آن حضرت بودم به طوری که هیچگاه در طول عمر مبارک ایشان با تعیین وقت قبلی به محضرشان شرفیاب نمی شدم. از سال 1340 شمسی عکس حضرت امام در دفتر مدرسه ام تا پیروزی انقلاب نصب وامام از حیث اخلاق و سیاست، معلمی سازنده برایم بود ."
دل کندن از شهر و حوزه قم برای کسانی که با آن مانوس گشته اند و با همه وجود دوستش می دارند، کاری بس دشوار و مشکل است، آیت الله احسان بخش درباره چگونگی ترک حوزه و هجرت به رشت، این گونه می نویسد: " روزی از درس اصول حضرت امام برگشتم که مرحوم آیت الله ضیابری یکی از علمای ذی نفوذ رشت را دیدم. از من پرسید: تا کی می خواهی در قم بمانی و آب و هوای حوزه را بخوری؟ خسته نشده ای؟ گفتم: فعلا مشغول درس و بحث هستم. فرمود: بیا رشت! آخه تو هم نسبت به جوانهای این مملکت دینی داری و چه بهتر حالا که جوان هستی، دینت را نسبت به آنان اداء کنی. تو شرعا مسئولی.
از سخنان وی قدری تکان خوردم و به خود آمدم. سخنان گرم ایشان بر دلم نشست. قدری فکر کردم، دیدم ما نباید شهریه بگیریم و عمر تلف کنیم. انتظارات و توقعات ایشان بجاست. تصمیم گرفتم به رشت بروم و علی رغم علاقه مندی من به حوزه و مخالفت برخی از استادان قم و رشت که نگران آینده من بودند، در سال 1340 شمسی به رشت رفتم.
یکی از سنتهای پسندیده آیت الله احسانبخش، دعوت طلاب و فضلاء گیلانی قبل از ماههای محرم و رمضان در مهدیه رشت بود که یکبار ضمن بیان اوضاع استان، فرمود: " به خاطر دارم در اوایل طلبگی من در رشت، این شهر بیش از 30 مجتهد سکونت داشت و خیلی از روستاهای گیلان یک یا چند مجتهد در آن سکونت داشت. روحانیت در سابق وقتی به حد کافی از نظر علمی اشباع می شدند، بیشتر آنان برای اداء تکلیف الهی خویش به شهرها و روستاها برمی گشتند و حالا قضیه برعکس شده است، علما برجسته شهرها به حوزه می روند و بنابراین اکنون در برخی از مناطق گیلان، مردم به خاطر نداشتن روحانی، از دراویش استفاده می کنند. به خدا همه مسئولیم!."
آیت الله احسانبخش در قم با مدرسه دین و دانش به مدیریت آیت الله شهید دکتر بهشتی آشنایی کامل داشت. ایشان به تبعیت از این سبک نوین در سال 1340 شمسی مدرسه ابتدایی و دبیرستان دین و دانش و بعد از مدت کوتاهی مدرسه راهنمایی دین و دانش را با حمایت آیت الله ضیابری در رشت تاسیس کرد. برنامه های این مدارس کاملا ابتکاری بود و مورد استقبال شدید مردم متدین رشت واقع شد.
مبارزات سیاسی آیت الله احسانبخش از سال 1329 شمسی آغاز شد
مبارزات سیاسی آیت الله احسانبخش از سال 1329 شمسی آغاز شد و تا پیروزی انقلاب تداوم یافت، مبارزات وی در آگاهی بخشیدن به دانش آموزان و فرهنگیان در مدارس دین و دانش و آشنا ساختن آنان با افکار و اعلامیه های حضرت امام، منجر شد تا مدارس دین و دانش به عنوان کانون مبارزات و تظاهرات مردمی در سطح شهر مطرح شود به طوری که تمام تظاهرات خیابانی مردم شهرستان رشت از دبیرستان دین و دانش آغاز و با سخنرانی معظم له به پایان می رسید.
وی با ایجاد گروه فرهنگی ابوریحان که اعضای آن را فرهنگیان خوشنام گیلان تشکیل می داد، اعلامیه های حضرت امام را شبانه فتوکپی و با هماهنگی در سطح استان پخش می کردند. مبارزات سیاسی در سطح عموم مردم که با سخنرانیهای افشاگرانه ایشان از مظالم رژیم در مسجد چینی چیان رشت که محل برگزاری نماز جماعت ایشان بود، بارها منجر به احضار، دستگیری، زندانی، ممنوع المنبر و ممنوع الخروج شدن ایشان شد.
گاهی ایشان با دخالت آیت الله ضیابری از عواقب خطرناک سخنرانی نجات می یافت که شرح مبارزات، فعالیتها، سخنرانیها، ارتباط با امام و سایر شخصیتهای انقلاب، صدور اعلامیه و امضا انفرادی و جمعی، همراه با علماء رشت و ... در کتب اسناد انقلاب اسلامی چاپ شده و بیش از 150 صفحه آن در خاطرات صادق به چاپ رسیده است.
منزل و مدارس وی بارها مورد تعرض وحشیانه ساواک قرار گرفت و خسارات فراوانی را بر ایشان تحمیل کرد، آیت الله احسانبخش در پیشاپیش راهپیماییها، حضوری جدی و فعال داشت و البته در به ثمر رسیدن انقلاب در گیلان شخصیتهای بزرگی از قبیل آیات سیدحسن بحرالعلوم، سید محمود ضیابری، مرحوم لاهوتی، شهید ربانی املشی، مرحوم دکتر ضیایی، محمدی گیلانی، محفوظی، قربانی و ... نقش مؤثری ایفا کردند.
آیت الله احسانبخش با 70 نفر از روحانیون گیلان به منظور فشار بر دولت غیرقانونی شاه که از ورود حضرت امام به ایران ممانعت می کرد، به تهران آمد و به جمع علما و روحانیون سراسر کشور که در دانشگاه تهران تحصن کرده بودند، پیوست و نیز در مراسم استقبال حضرت امام در فرودگاه حضور داشت.
یاد و خاطره آیت الله احسانبخش فراموش ناشدنی است
آیت الله احسانبخش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در تامین امنیت شهرها و خدمات رسانی به مردم استان، پاک سازی ادارهها و سازمانها از لوث وجود عناصر ضدانقلاب، خنثی سازی توطئه ها و فتنه های منافقان که از همه جا به جنگلهای گیلان و مازندران روآورده بودند، نقش بسیار ارزشمندی داشت. مردم گیلان هیچگاه یاد و خاطره این روحانی فداکار و مدافع واقعی امام و انقلاب را فراموش نخواهند کرد.
مگر مردم شهر انزلی در زمانی که ضد انقلابها و نیروهای چپ و لیبرال، شهر را به تصرف کامل خویش درآورده بودند و وحشیانه اقدام به آتش زدن اموال آنها می کردند، فراموش خواهند کرد که چگونه آیت الله احسانبخش به همراه یگان نیروی دریایی به کمک آنان شتافت و محاصره را شکست و ضدانقلاب را با خفت و خواری از شهر بیرون راند.
مگر مردم مسلمان شیعه و سنی تالش که بر اثر دستهای ناپاک و تفرقه انگیز ضدانقلاب به مقابله با همدیگر برخاسته بودند، فراموش خواهند کرد که معظم له به میان آنان رفت و با سخنرانیهای آتشین خود، وحدت و همدلی و برادری را بین آنان استوار ساخت و آنان را از تفرقه و درگیری برحذر داشت.
آیت الله احسانبخش، دانشگاه گیلان را که به تصرف ضد انقلاب و منافقان درآمده بود با تظاهرات با شکوه مردم رشت و استان و با همکاری استاندار شهید، علی انصاری و دادستان انقلاب اسلامی شهید ابوالحسن کریمی و برخی از چهرههای سرشناس روحانی استان، طی یک درگیری خونین از تصرف آنان خارج ساخت و با حرکت به سوی خیابانهای شهر تمام مراکز تبلیغی و مطبوعاتی آنان را نابود و منهدم ساخت.
و زمانی که منافقان در جنگلهای سرسبز شمال دست به تحرکات ناجوانمردانه همچون ترور فرزندان سپاهی و نیروهای موثر انقلاب در سراسر گیلان و حتی غرب مازندران می زدند و نیز در مطبوعات خویش با صراحت نوشته بودند " که هیچ نیرو و قدرتی قادر نیست آنان را از جنگل بیرون کند. " آیت الله احسانبخش با شناسایی مراکز تردد آنان در جنگل به وسیله نیروهای بومی همانند چوپانان جنگلی در اندک زمانی با الهام از امداد الهی و با کمکهای نیروهای فداکار نظام، آنان را از جنگلهای شمال بیرون راند و خواب راحت را از چشمان آنان ربود.
آیت الله احسانبخش در سال 61 ترور شد
منافقان که از سوی آیت الله احسانبخش لطمات جبران ناپذیری را دریافت کرده و به خوبی واقف بودند که نبض حرکت انقلاب در خطه گیلان در وجود ایشان است، درصدد انتقام جویی برآمدند و ناجوانمردانه وی را در پنج شنبه 26 فروردین سال 1361 شمسی بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد کاسه فروشان ترور کردند که ایشان به سختی مجروح شد.
خبر ترور با فوریت به بیت امام گزارش شد و به دستور حضرت امام وی برای معالجه به بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران منتقل و تا سال رحلت 1380 شمسی بارها در ایران و خارج به دلیل عوارض ناشی از ترور، 14 بار عمل جراحی شد.
اما منافق معدوم که با ضربات محافظان وی از پای درآمد، در بازدید از بدنش معلوم شد که پر از تله های انفجاری، 12 لول دینامیت و چهار عدد نارنجک بوده و قصد شهادت معظم له را داشته که وی به مشیت الهی زنده ماند.
وی علی رغم معلولیت، دست از فعالیت شبانه روزی خویش برنداشت و اکتفا به آمار و ارقام مسئولان نمی کرد، ایشان بارها با لباس مبدل در اقصی نقاط گیلان حضور می یافت و مشکلات مردم را از نزدیک مشاهده و برای رفع آن، مسئولان استان را بسیج می کرد.
آیت الله احسانبخش علاوه بر تدریس طلاب در مدرسه رشت، اقدام به ساختن دو مدرسه علمیه پسرانه و دخترانه با امکانات رفاهی به صورت مجزا کرد و علاوه بر آن همواره در روز، بیش از پنج ساعت تعهد داشت که مطالعه کند.
مجموعه 35 جلدی آثار الصادقین آیت الله احسانبخش در ردیف آثار شیخ طوسی است
مجموع این مطالعات منجر به چاپ بیش از 57 اثر علمی، دینی و سیاسی شد که مهمترین این آثار " مجموعه 35 جلدی آثار الصادقین " است که احادیث بیش از 360 اثر نفیس شیعه و سنی با 50 هزار حدیث به همراه ترجمه را به صورت الفبایی در بر دارد، آیت الله صافی گلپایگانی ارزش این اثر نفیس را در ردیف آثار شیخ طوسی قلمداد فرمودند.
همچنین در کنار خدمات علمی، وی مبادرت به ساختن دهها باب مدرسه، مسجد، کتابخانه، پل، جاده، پمپ بنزین، دارالایتام و منازل برای فقرا کرد که مهمترین آثار باقیات الصالحات ایشان احداث مصلی بزرگ امام خمینی (ره) در زمینی به مساحت چهار هکتار در شهر رشت است که دهها باب مجتمع مسکونی، تجاری، صنعتی، چندین هکتار زمین مزروعی به عنوان پشتوانه این اثر بزرگ وقف شده است.
حضرت آیت الله احسانبخش می نویسد: " در طول دفاع مقدس هیچ عملیاتی نبود که من در آن حضور نداشته باشم." و حتی در برخی از موارد در خطوط مقدم جبهه به دیدن رزمندگان اسلام می رفت و به آنان روحیه می داد و نیز نقش ایشان در جمع آوری کمکهای مردمی در پشت جبهه بسیار حائز اهمیت بود.
مردم قهرمان ایران هیچگاه کاروانهای بزرگ (1000، 1250، 1500 کامیون) کمکهای مردمی گیلان به جبهه های جنگ را از یاد نخواهد برد که طرح و راه اندازی و جمع آوری این کاروانها، از ابتکارات آیت الله احسانبخش بود.
این شهید بزرگوار هیچگاه از خط ولایت، امام و رهبری خارج نشد و با تمام وجود به سردار قافله ایمان و انقلاب عشق می ورزید، دوستان و نزدیکان وی نقل می کنند که معظم له بر اثر عوارض ناشی از ترور، کلیه هایش از کار افتاده بود و هفته ای پنج بار دیالیز می شد.
آیت الله احسانبخش بارها در جمع دوستانش فرموده بود: " من رفتنی هستم و آرزویی ندارم، دلم می خواهد مقام معظم رهبری را در گیلان زیارت کنم. این تنها آرزوی من است." خداوند آرزوی دیرینه این مرید وفادار را برآورده ساخت و مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه سال 1380 شمسی به دیدار مردم گیلان رفت.
سرانجام این مبلغ سخت کوش اسلام در شب 14 خرداد ماه سال 1380 شمسی در سالگرد رحلت استاد و مرادش امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست، با رحلت این عالم ربانی سه روز در استان عزای عمومی اعلام شد.
زیارت مقام معظم رهبری در گیلان تنها آرزوی آیت الله احسانبخش بود
مقام معظم رهبری، سران سه قوه و شخصیتهای کشوری و لشکری پیامهای تسلیت صادر کردند و پیکر پاک این روحانی خدوم و خستگی ناپذیر با تشیع جنازه کم نظیر مردم استان و با نماز آیت الله محمدی گیلانی در جوار مصلی بزرگ امام خمینی (ره) رشت به خاک سپرده شد.
بدون شک میدانهای علم و اندیشه، تعلیم و تعلم، جهاد و مبارزه، مقاومت و دفاع، چهره مصمم و گامهای پرتوان حضرت آیت الله احسانبخش را خوب به خاطر دارند.
همچنین نور وجود و گرمای حضورش روشنگر محفل مومنان، کلام و بیانش راهگشای زندگی هرانسان، تهذیب نفس، پاکی اخلاق، شور و شوق، شجاعت کم نظیر و بیداری سیاسی و درک صحیح از زمان، شناخت، تعهد و مسئولیت پذیری و مهمتر مجاهدت و ایثارش و همراهی وی با امام راحل و رهبر معظم انقلاب، حضور شبانه روزی و خستگی ناپذیر معظم له در جبهه های دفاع مقدس و پشتیبانی بی دریغ از رزمندگان اسلام، همه و همه باعث شد تا آیت الله احسانبخش چهره ای بی بدیل در استان باشد.