اصفهان - خبرگزاری مهر: دیگر بار خورشید معرفت در سرزمین اعتکاف طلوع کرده و ‌اینجا در دل هر معتکف یاد معبود لانه کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، معبودا من بنده‌ای هستم که چشمه دلم را گل و لای گناه پوشانده، کرکس هوا و هوس در حجره‌های دلم منزل گزیده و پرنده قلبم از هجر یاد تو به نا کجا آباد کوچ کرده است.

مهربان خدای من گرچه پنجه‌های تیز و قوی هوس مرغ دلم را در چنگ خود اسیر کرده اما بال‌هایم همچنان تشنه پرواز در آسمان قرب تواند و با وجود لایه‌های سنگین غبار گناه که بر روحم نشسته است از تو که بار دیگر در توبه را به رویم گشوده‌ای نا امید نیستم. 

پروردگارا گرچه بنده خوبی برایت نبوده‌ام و حرمت پروردگاریت را سبک شمرده و در واقع به خویشتم ستم کرده‌ام، اکنون بار دیگر به سوی تو آمده‌ام تا با آه فراق تار عنکبوتهای  گناه را از گوشه گوشه دلم پاک کنم و با جاری ساختن چشمه زلال نیایش نماز و دعا، کویر تشنه روحم را جانی دوباره ببخشم.

خداوندا با زبان روزه و با دلی سرشار از یاد تو به سوی تو برخواسته‌ام، در دل شب‌های اعتکاف در تنهایی خویشتن فرو می‌روم و با شوق بنده چون تو خدایی بودن تنها تو را یاد می‌کنم.

از دنیا دست کشیده‌ام تا تنها به تو بیندیشم و مگر زیبایی‌های دنیا در برابر لحظه‌ای که خالصانه تو را می‌خوانم چه ارزشی دارد.

ای خدایی که بخشایشش از کیفرش بیشتر و ای کسی که خشنودی او از خشمش فزون‌تر است.

ای خدایی که اندک اعمال ما را پاداش فراوان می‌بخشی و ای آنکه با فضل خود ما را به پاداش‌های نیک وعده داده‌ای و روا شدن خواسته‌هایمان را ضمانت کرده‌ای.

اکنون من بنده گناهکار تو به سوی تو بازمی گردم، از اصرار بر گناه به تو پناه می‌برم وبری آنچه کوتاهی کرده‌ام آمرزش  و برای هر آنچه از انجامش ناتوانم از تو یاری می‌طلبم.

خداوندا می‌دانم تو همیشه با منی، اما چشم من گرفتار زینت‌های دنیا شده و دلم در بند نیاز و خواهش نفس است، درونم دلتنگ است و دلم از دوری تو سخت بهانه تو را می‌گیرد.

معبود یگانه من چند روزی می‌خواهم تنها با تو باشم، تنها تو را حس کنم و تنها تو را بیابم، تو را که سرچشمه وجود منی، روزی ده من، یار و یاورم، برطرف کننده نیازهایم و بر آورنده حاجاتم هستی ، تویی که همه امید منی.

خداوندا از وسوسه‌های شیطان رانده شده، حیله‌ها و مکرهای او و اطمینان به وعده‌ها و آرزوهای او به تو پناه می‌برم پس برای او در دل بندگانت راه ورودی قرار نده و ما را به راه فریب دادنش آگاه کن و راه باطل نمودن نیرنگ‌های او را به ما نشان بده.

خدایا از این پس راه حقی را به من بنما که از آن بیراهه نروم و مرا از نیت درستی که در آن تردید نکنم بهره‌مند ساز تا زندگی‌ام را در راه اطاعت از تو بگذرانم.

پروردگارا من اکنون آماده‌ام، برای سفر کردن از خود، سفری تا سلام درختان و شکوه بهاران.

من آمده‌ام برای سفر کردن از خود و رسیدن، رسیدن به آغاز باران  و برای رسیدن به سهمی از فرصت عشق جاودانه تو.

و ای پروردگار من، از عشق بهتر چه راهی برای خانه گزیدن همیشگی در جوار رحمت تو و دور نشدن من از پلیدی‌های گناه هست؟

می‌خواهم امروز حصاری بسازم، بین خودم و هر چه غیر توست. بین خودم و همه بادها، توفان‌ها و آفت‌ها.

می‌خواهم که در حصار کوچکم، تو باشی و من، من باشم و تو، تو بتابی و من رشد کنم. من تو را بخوانم و تو نگاهم کنی، تا فردا که گاه ثمر دادن فرا می‌رسد، میوه وجودم را با افتخار تقدیم آستان تو کنم.

.........................

یادداشت از فاطمه کازرونی