علل تمايل ايران به هسته اي شدن براي غرب، قابل درك است. تمايلات بلند پروازانه شاه، تجربه حمله عراق به ايران و حمايت جهاني از صدام و ضرورت كسب قدرت بازدارنده، تهديدات ژئواستراتژيك اطراف ايران مانند اتمي بودن آمريكا، اسراييل، هند و پاكستان، طرح دكترين حمله پيشگيرانه در كنار استراتژي تغيير رژيم و سياست تنهايي استراتژيك ايران از مهمترين اين انگيزه ها است.

به گزارش خبرنگار سياسي مهر، روساي موسسه مطالعات استراتژيك فرانسه و موسسه مطالعات استراتژيك لندن IISS در ديدار با برخي مقامات سياسي و ديپلماتيك كشورمان، ادعاها و مطالبي را داشتتند كه مي تواند در شناخت بهتر وضعيت پرونده هسته اي كشورمان، رويكرد اروپا و استراتژي آمريكا موثر باشد. مهمترين بخشهاي اين اظهارات چنين است:

1- تمايل به اتمي شدن در دهه 50 -60 در جهان بوجود آمد و در دهه 80 قطع شد و اين عرف بين المللي پذيرفته شد كه اتمي شدن يك موضوع ملي نيست كه كشورها به تنهايي درباره آن  تصميم بگيرند بلكه موافقت جهاني لازم دارد، توافق فعلي جهاني بر حفظ چارچوب NPT، اتمي شدن پنج عضو دائم شوراي امنيت و موارد استثنايي مانند هند، پاكستان و اسراييل است. لذا دريچه ورود به اين حلقه بسته شده است.

2- ايران چهار گزينه دارد: اول اينكه راه پاكستان را پيش گيرد و به صورت مخفيانه يك پروژه هسته اي را دنبال كند. دوم آنكه با رنسانسي مانند قذاقي، كل پروژه را فراموش كند. سوم، روش كره شمالي را دنبال كند و با خروج از آژانس، تحريم بين المللي را بپذيرد و چهارم آنكه با ادامه روش فعلي در آژانس باقي بماند و با پافشاري بر حقوق خود راه ژاپن را آن هم تنها در بخش توليدات نيروگاهي با نظارت بين المللي پيش برده و اعلام كند برنامه نظامي ندارد و يك منطق صحيح مانند ژاپن ميان علوم هسته اي و تجاري برقرار كند. يعني مبنا فقط اقتصاد باشد نه سياست و نظامي گري. در اين چارچوب، بسياري از فعاليتهاي فعلي اتمي ايران بايد تغيير روند دهند.

3- اروپا مي تواند در اين زمينه كمك كند. هر چند حركت ايران در اين مسير به بهبود رابطه با آمريكا منجر خواهد شد كه طبيعتا نفوذ اروپا را كاهش مي دهد. اگر شما خواهان همكاري با آمريكا نباشيد، آنها طبيعتا استراتژي تغيير رژيم را دنبال خواهند كرد. لذا تصميم ايران در تعيين تكليف پرونده هسته اي، بر كشور، منطقه و روابط بين المللي بسيار تاثيرگذار خواهد بود و در اين زمينه اروپا مي تواند نقش مثبتي ايفا كند.

به گزارش مهر موارد ديگري كه مورد تاكيد روساي موسسات استراتژيك لندن و فرانسه قرار گرفته چنين است:

4- احتمال پيوستگي برنامه موشكي و اتمي ايران، جهان را نگران خواهد كرد. چنانچه موشكهاي ايراني به كلاهكهاي اتمي مجهز شوند، يك تحول استراتژيك جدي در امنيت خاورميانه و اروپا و حتي جهان بوجود مي آيد كه به شدت نگران كننده است.

5- جغرافيا و تاريخ ايران موجب شده شما در محاصره باشيد، مانند ژاپن كه ازسوي كره، روسيه و چين تهديد مي شد و ناگزير از تقويت قدرت نظامي بود. اين عامل نيز غرب را به اين نتيجه مي رساند كه ايران منطقا به دنبال هسته اي شدن است. صنايع برق ژاپن متعلق به شركتهاي آمريكايي است كه فقط با گرايش توليد انرژي، رشد يافته و اجازه انحراف ندارد . ايران اگر مي خواهد مدل ژاپن را دنبال كند بايد كليه فعاليتهاي اتمي را در بخشهاي غيرنيروگاهي كه تحريك كننده است، تعطيل و راه خود را كاملا مشخص كند تا اعتماد بين المللي لازم حاصل شود. ايران در بخشهاي اتمي نامرتبط با توليد برق و انرژي كه كاربرد نظامي دارد، سرمايه گذاري و پيشرفت كرده است.

6- علل تمايل ايران به هسته اي شدن براي غرب قابل درك است. تمايلات بلند پروازانه شاه، تجربه حمله عراق به ايران و حمايت جهاني از صدام و ضرورت كسب قدرت بازدارنده، تهديدات ژئواستراتژيك اطراف ايران مانند اتمي بودن آمريكا، اسراييل، هند و پاكستان، طرح دكترين حمله پيشگيرانه در كنار استراتژي تغيير رژيم و تنهايي استراتژيك ايران از سوي دولت بوش از مهمترين انگيزه ها است.

7- اتمي شدن، عوارض جدي براي ايران به عنوان يك كل جغرافيايي دارد. در اين حالت، كيفيت روابط سياسي ايران با جهان به شدت كاهش خواهد يافت، محروميت از تكنولوژي جهاني، تجارت و اقتصاد بازار موجب عقب ماندگي خواهد شد و رابطه امنيتي كشورهاي منطقه با آمريكا تقويت مي شود زيرا سطح ارتباط امنيتي به سلاحهاي اتمي ارتقا مي يابد و بطور ناخواسته اين تصميم ايران، موقعيت آمريكا را تقويت خواهد كرد.

به گزارش مهر اين دو مقام موثر در مطالعات استراتژيك اروپا مدعي شدند:

8- اعراب از ايران بيش از اسراييل مي ترسند. اسراييل ظرفيت رهبري منطقه را ندارد اما ايران مانند عراق و مصر ظرفيت رهبري دارد و اتمي شدن ايران اين رهبري را به ضرر اعراب تسريع مي كند.

9- خروج ايران از آژانس با خروج كره شمالي متفاوت است. زيرا خروج ايران به عنوان يك كشور الگوي قدرتمند، ماهيت و ادامه حيات آژانس را با ترديد مواجه خواهد كرد و كشورهاي ديگر خاورميانه و شرق آسيا را براي اتمي شدن تهييج مي كند.

10- انگليس به دليل درگيري نيروهايش در عراق و انتخابات ماه مه و با توجه به اينكه مردم به شدت با سياستهاي بلر در عراق مخالف هستند، به ادامه همكاري با آمريكا راضي نيست.

11- آمريكا ايده حمله نظامي به ايران را به دليل درگيري در عراق و عدم آمادگي فضاي جهاني، دنبال نمي كند اما تفكر تغيير رژيم وجود دارد و رايس با همراهي رامسفلد آن را تقويت خواهد كرد و  ليكن اسراييل گزينه حمله را در نظر دارد و روي آن كار مي كند. اروپا به دلايلي كه براي خود دارد با هر دو گزينه حمله نظامي و تغيير رژيم در ايران مخالف است.