اسماعیل امینی گفت: اجازه نداریم با امام زمان (عج) با لحن آمرانه صحبت کنیم. متاسفانه امروز رایج شده که در شعرها با معصومینی مانند امام زمان (عج) با لحن آمرانه صحبت می‌شود که مثلا «چرا نیامدی؟» یا با لحن کوچه بازاری آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند.

به گزارش خبرنگار مهر، نخستین نشست از سلسله نشست‌های شعر انقلاب اسلامی، با عنوان «شعر انقلاب، شعر انتظار» عصر دیروز یکشنبه 18 تیر با حضور محمدرضا سنگری، رضا اسماعیلی و اسماعیل امینی در محل کانون اندیشه جوان برگزار شد.

اسماعیل امینی در این نشست گفت: طی سال‌های گذشته این شبهه شدیدا مطرح می‌شود که آیا دین داعیه اداره اجتماع را دارد یا خیر؟ آیا مذهب برای اداره جامعه آمده یا کاربرد آن فقط تذهیب نفس افراد است؟ این شبهه‌ را امروز حتی از زبان اهل قبله می‌شنویم. شبهه دیگر که مشترکا وارد می‌شود، این است که آیا اصلا وقوع عدالت ممکن است که ما در جستجویش باشیم و برایش فداکاری کنیم؟ این دو شبهه این روزها مطرح می‌شوند و خیلی قوی هم هستند.

وی افزود: وقتی درباره انتظار و امام زمان (عج) سخن می‌گوییم، از 2 اصل بنیادین دین سخن می‌گوییم نه از فروع آن؛ یعنی از عدالت و امامت که هر دو از اصول دین هستند. این دو، پاسخ‌های محکمی هستند به آن دو شبهه. عدالت در مبانی دینی ما، یک توصیه نیست بلکه از اصول است. امامت هم که اصل دیگری در دین است، داعیه رهبری اجتماعی است. با این مقدمه، وقتی مجموعه‌شعرهایی را که با موضوع انتظار هستند قیاس می‌کنیم، به برخی کتاب‌ها مانند آثار قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی و مهرداد اوستا برمی‌خوریم که به دلیل آشنایی عمیق با منابع و انجام مطالعات زیاد، وقتی از انتظار سخن می‌گویند، بیش از این که حرف خودشان را بزنند، چیزی را می‌گویند که از فرهنگ آموخته‌اند. چنین شاعرانی، مروج چنین فرهنگی هستند که شعر انتظار بعد از انقلاب نامیده می‌شود، اما بخش‌های دیگری هم داریم که پرشمارتر و چشمگیرتر از این گروه هستند.

انتظار برجک زدن امام عصر (عج) ناشی از بداخلاقی‌های سیاسی ـ اجتماعی است

این شاعر در ادامه گفت: متاسفانه آن بخش‌های دیگری که اشاره کردم، چنین اشعاری دارند: «آقا خودمانیم، چه کیفی دارد/ وقتی بزنی به برجک خیلی‌ها!» چنین شعری از کجا می‌آید؟ به نظرم این شعر از همین بداخلاقی‌های سیاسی و اجتماعی و تعابیر احمقانه‌ای است که در مجادلات امروز سیاسی کشورمان رایج شده است. فرض کنیم امروز، متاع عاطفی و عاشقانه آن هم نه نوعی که با فرهنگ ما پیوستگی داشته باشد، در هر قالبی چه فیلم، چه ترانه، چه رمان، چه کارت پستال و ... بسیار پرمشتری است. اما این که از عوامل این کالای پرمشتری ولی بی‌کاربرد برای انتظار استفاده کنیم، هیچ ارتباطی به انتظار ندارد و کاربردی هم نخواهد داشت.

امینی گفت: چنین اشعاری که نمونه‌‌شان را خواندم، اصلا با شعر انتظار هم‌جنس نیستند. تعابیر و نگرانی‌های این شعرها اصلا با شعر انتظار یکی نیست. گذشتگان ما وقتی برای انتظار شعر می‌گفتند، ملاحظاتی را در نظر می‌گرفتند. شاعرانی که امروز از این شعرها می‌گویند، شاید حسن نیت هم داشته باشند ولی چون این‌گونه شعرها رایج شده‌اند، جایگزین شعر انتظاری می‌شوند که میراث گذشتگان ماست. انتظار موعود نه یک مقوله خسته‌کننده است و نه یک رویدادی که رفع تکلیف کند. این موضوع نه به اراده ما و نه اراده امام زمان (عج) بستگی دارد. ما اجازه نداریم با امام زمان (عج) با لحن آمرانه صحبت کنیم. متاسفانه امروز رایج شده که در شعرها با معصومینی مانند امام زمان (عج) با لحن آمرانه صحبت می‌شود که مثلا «چرا نیامدی؟» یا با لحن کوچه بازاری آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. این‌گونه است که موضوع اصلی مغفول گذاشته می‌شود.

اسماعیلی: امام حاضر است ولی گیرنده‌های ما ضعیف هستند

در ادامه رضا اسماعیلی گفت: انتظار را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. یکی زاویه‌ای که دید آرمان‌شهری و مدینه فاضله‌ای دارد. این نظرگاه سعی دارد نگاه جهان‌بینی اسلامی داشته باشند که انتظار حضرت مهدی است. نگاه دوم مختص شاعران می‌شود و خاص‌تر است. در این نگاه دوم هم دو نوع نگرش وجود دارد. یکی انتظار انفعالی است و دیگری انتظار انقلابی و پویا. اصل آسیب‌های وارده به شعر انتظار هم از جانب نگرش انفعالی به آن وارد می‌شود.

وی افزود: در رویکرد انتظار پویا، رویکرد شاعران رویکرد معرفت‌شناسانه است. این نوع نگاه تبیین جهان عصر موعود را در نظر دارد و آن را به تصویر می‌کشد و تصویری از سیمای انسان کامل را ارائه می‌کند. در این زمینه شاعرانی مانند حافظ وجود دارند که وقتی شعر انتظارشان را می‌خوانید، دین‌داری و مسلمانی‌مان را در بوته نقد قرار می‌دهد و البته با رندی و زیرکی تمام هم این کار را می‌کند. بحث مهم در شعر انتظار انقلابی و پویا این است که امام (عج) اصلا غایب نیست، بلکه حضور دارد. امام حاضر است ولی گیرنده‌های ما هستند که ضعیف هستند و نمی‌توانیم امام را ببینیم. حافظ در شعر دیگرش می‌گوید که از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست. یکی از شرایط عصر ظهور این است که به سمت اصلاح‌گری برویم که یکی از نشانه‌هایش خودنقدی و خوداتهامی است. یعنی همان که اشاره می‌شود این منم که مشکل دارم و گیرنده‌های من هستند که باعث می‌شوند شرف حضور امام را از دست بدهم. حافظ هم می‌گوید که حافظ تو خود حجاب خودی، از میان برخیز.

این شاعر آیینی ادامه داد: اما در شعر انتظار انفعالی، خلاف این موضوع را شاهدیم. آسیب‌های اصلی وارده به شعر انتظار از همین نوع انفعالی، وارد شده است. البته هرچه از نظر زمانی جلوتر آمده‌ایم، مشکلات و کمبودها، بهبود پیدا کرده‌اند. اما برخی از شاعران این نوع انتظار، در مرحله مرحله محبت متوقف شده‌اند و فقط می‌گویند «من دوستت دارم» یا «کی می‌آیی؟» و سخنانی از این دست. به نظر این شاعران، همین دوستت دارم کافی است. این جاست که شعر دچار سطحی‌نگری می‌شود و حرکتش در سطح خواهد بود. یعنی تبدیل می‌شود به یک گزارش عاطفی و صرفا رمانتیک.

اشعار صرفا عاطفی و رمانتیک انتظار مثل فیلم هندی هستند!

اسماعیلی ادامه داد: شاید تعبیر درستی نباشد این مثال را بزنم ولی اگر فیلم‌های هندی را دیده باشید، برای تماشایشان نیاز دارید یک بسته پر دستمال کاغذی کنارتان باشد چون احساسات را در لحظه تحریک می‌کنند اما به محض خروج از سینما، ماجرا یادتان می‌رود. چنین اشعاری هم کاربردی مانند فیلم هندی دارند و کارکردشان فقط در فضای خوانده شدنشان که مجالس و هیات‌های مذهبی است، برد دارد. یعنی در مجلس هم اشک شما را در می‌آورد ولی اثرش کوتاه مدت است. بعد از آن می‌بینی که هیچ معرفتی اضافه نشده است. بحث دیگر، ترسیم سیمای محبوب به صورت یک معشوقه زمینی است. متاسفانه شاعران ما گاهی شعر انتظار را در حد توصیف و تمنای یک معشوقه زمینی و جسمی تنزل می‌دهند که با خواندن شعرشان اصلا شک می‌کنی این شعر برای امام زمان (عج) سروده شده یا یک محبوبه زمینی. این هم از آفات جدی شعر انتظار است که ممکن است با وجود آن سر از ترکستان در بیاوریم. اگر چنین شعرهایی را شعر انتظار بدانیم، بسیاری از شاعران پیش از انقلاب هم می‌توانند مدعی شوند که شاعر انتظار بوده‌اند.

 شاعر مجموعه «حنجره سرخ» افزود: بحث دیگر در برخی از اشعار انتظار شانه خالی کردن از زیر مسئولیت‌هاست. چون هیچ روزنه امید و نکته مثبتی ندارند. جامعه در این گونه اشعار مطلقا سیاه است و به هیچ وجه انگشت اتهام به سمت خود شاعر گرفته نمی‌شود. مخاطب با خواندن این اشعار دچار افسردگی می‌شود. اگر این شعرها در دوران طاغوت سروده می‌‌شد، به نظر ایرادی نداشت. نیما، اخوان و فروغ از این شعرها دارند ولی شعرشان در آن زمان، انقلابی به حساب می‌آمد. چون درد جامعه را نشان می‌داد. شاعران عصب جامعه هستند و آن‌چه در زمان طاغوت درباره شب و تاریکی می‌گفتند، خدمت به روشنایی بود. آن شعرها، آرمانی بودند ولی امروز باید در کنار بیان نکات منفی و تاریک، به نکات مثبت هم اشاره شود چون شعر انتظار، شعر فردای روشن است.

اسطوره‌سازی به جای الگوسازی

وی گفت: آسیب بعدی درباره برخی اشعار انتظار، اسطوره‌سازی به جای الگوسازی است. انسان معاصر به الگو نیاز دارد. اگر از معصومین سوپرمن و انسان‌هایی ماورایی بسازیم که در دسترس نیستند، چه خاصیتی برای ما خواهد داشت؟ نمی‌خواهم ویژگی‌های ائمه و معصومین را نفی کنم ولی نباید آن‌ها را در آسمان قرار ‌دهیم و از آن‌ها قدیس بسازیم. شخص پیامبر (ص) می‌فرمود که من هم بشری مانند مردم هستم. غذا می‌خورم، با کودکان بازی می‌کنم، ازدواج می‌کنم و همه کارهایی را که یک انسان معمولی انجام می‌دهد، انجام می‌دهم. شعر انتظار باید به انسان معاصر این امید را بدهد که ظرفیت الگو شدن را دارد و می‌تواند به سمت این اسوه‌ها حرکت کند. خرج‌مان را سریعا جدا نکنیم که مرتبا مدح بگوییم و از امام و معصوم افسانه و ابرقدرت خیالی خلق نکنیم. بلکه او را در دسترس انسان معاصر قرار بدهیم.

در پایان این برنامه سنگری گفت: شعر انتظار گونه‌های مختلفی پیدا کرده است. برخی از اشعار مانند شعرهای حافظ هستند و با تحقیقاتی که داشته‌ام، اشاره می‌کنم که حافظ اولین شاعر انتظار برای امام زمان (عج) است. برخی اشعار مانند شعرهای عطار، اشتلم هستند. ولی برخی از اشعار امروزی اشتلم نیستند بلکه می‌توانم با جسارت بگویم زبانی لاتی و جاهلانه دارند. متاسفانه در برخی مجالس و هیات‌های مذهبی هم نمونه‌های این اشعار را می‌شنویم که «آقا جون مادرت بیا!» من زبان این اشعار را لاتی و جاهلانه تلقی می‌کنم. یک سری دیگر از اشعار هم هستند که شعر غلط هستند. مثلا در آن‌ها گفته می‌شود که «چرا نیامدی؟» چنین رویکردی ناشی از این است که شاعر، موضوع را متوجه نشده است.

وی گفت: نوع دیگر، عاطفی محض است. می‌توان در برخی از این اشعار حسن نیت را دید ولی بعضی از این اشعار از سر خباثت سروده می‌‌شوند. خیلی معذرت می‌خواهم اما مشخص است که فرد شعر را برای دوست دختر یا دوست پسرش سروده و فقط در ابتدای شعر اضافه کرده است: نذر امام زمان! در این زمینه فقط نذر امام زمان شعر سروده نشده بلکه اشعاری هم به نام شعر عاشورایی داریم که این‌گونه ضربه می‌زنند و به وجهه شعر آیینی،‌ انتظار یا عاشورایی خدشه وارد می‌کنند.