امروزه، میزان انتشار کتاب، کتابخوانی و میزان گرایش به مطالعه مردم در جوامع مختلف، یکی از شاخصهای توسعه به شمار میرود. بررسیها نشان میدهد مطالعه و کتابخوانی وضعیت مطلوبی در ایران ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزان هستند و اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است.
خانواده عامل بسیار موثری در ایجاد عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. محیط و شرایط خانواده، روش تربیتی و آموزشی والدین، طرز تفکر و نگرش والدین در رابطه با مطالعه و کتابخوانی، وجود کتب و نشریات قابل دسترس و همچنین سطح اقتصادی و پایگاه اجتماعی خانواده، نقش بسزایی در تقویت عادات مطالعه و کتابخوانی دارد.
اگر والدین و افراد بزرگ تر خانواده به مطالعه علاقه مند باشند، فرزندان آنها نیز، که همواره از اثرات طبیعی روابط عمیق عاطفی حاکم در خانواده های ایرانی برخوردار هستند، با کتاب، بیشتر و بهتر آشنا شده و به مطالعه و کتابخوانی، عادت می کنند.
پس از خانواده، دشوارترین وظیفه در اشاعه کتابخوانی در هر جامعهای بر عهده مدارس و نظام آموزش و پرورش آن جامعه است، اگر دانش آموز در مدرسه با کتاب آشنا شده و لذت مطالعه، خودآموزی و افزایش معلومات عمومی را درک کند و به مطالعه خو بگیرد، در تمام دوران زندگی، از کتاب دست نمیکشد.
برنامه ها و سیاست های فرهنگی و همچنین شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، نقش بزرگ و غیر قابل انکاری در ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دارند. در این زمینه نقش فرهنگ، سنت های اجتماعی و متولیان فرهنگی بیش از همه مهم و حیاتی جلوه می کند. توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، یک عزم همگانی را میطلبد ولی سهم دولت نیز بسیار مهم است.
در سالهای اخیر، از طریق نهادهای دولتی، اقدامات مهمی در این خصوص صورت گرفته ولی کارهایی که ما با شتاب بیشتری دنبال کردهایم، برگزاری نمایشگاههای کتاب درسطح ملی و استانی، اهدای جوایز ادبی، اهدای کتاب، دادن بنهای کتاب و توجه به زیرساختهای لازم برای امر کتابخوانی بوده است.
از طرفی توقعات عمومی از وزارت ارشاد نیز بیش از حد بوده است زیرا دستگاههای دیگری نیز در این مهم، سهیم هستند. دولت به عنوان متولی بسیاری از امور فرهنگی، با در اختیار داشتن رسانه های گروهی، سازمان ها و نهاد های دخیل، و با سیاست گذاری های دقیق، نقش بسزایی در ایجاد فرهنگ مطالعه می تواند، ایفا کند.
رسانههای گروهی چون رادیو و تلویزیون، به جز معدود برنامههایی که آن هم گاهاً پخش میکنند، دیگر هیچ پوششی در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی نمی دهند. شاید بیشترین بار در حوزه رسانه بر دوش نشریات باشد، اما آنها نیز توان تحریک مخاطبین فرهیخته را نداشته اند. این مخاطبین نیازمند مطالب غنی تر و پربارتری هستند. باید شاهد انعکاس جلسات نقد و بررسی کتاب، آمار دقیق کتابخانهها و کتاب فروشیها و علاوه بر آن حرکتهای مختلف دولتی و غیردولتی در زمینه کتاب و کتاب خوانی برای گسترش فرهنگ مطالعه، در نشریات باشیم.
ناشران و کتاب فروشیها هم به نوبه خود نقش بسیار مؤثری در اشاعه فرهنگ کتابخوانی ایفا می کنند. میزان توجه ناشران به تمایلات و نیازهای خوانندگان، استانداردهای چاپ و نشر و همچنین گسترش قلمرو نمایش و توزیع کتاب توسط کتاب فروشیها ازجمله عوامل اثرگذاری در گرایش مردم به سمت مطالعه میباشد.
کیفیت برتر کتاب، اعم از جذابیت ظاهری، نحوه صفحه آرایی و حروف چینی، شیوه طراحی و رنگ آمیزی، تصاویر روی جلد و درون متن، حجم، قطع و کیفیت چاپ و صحافی و همچنین ویژگیهای محتوایی و مسائل مربوط به ویراستاری کتاب از جمله مواردی است که پیوسته باید مدنظر ناشران، نویسندگان، ویراستاران و به طور کلی متولیان عرصه چاپ و نشر قرار بگیرد.
طبق برنامه سند چشمانداز نهاد کتابخانههای عمومی کشور باید در سال 1404 از نظر سرانه مطالعه جزو 15 کشور اول دنیا و کشور اول خاورمیانه باشیم و 30 درصد از افراد جامعه عضو کتابخانهها باشند. آمارها نشان میدهد سرانه مطالعه در کشور ما به نسبت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از میزان به مراتب پایینتری برخوردار است و رابطه میزان مطالعه و توسعهیافتگی کشورها یک رابطه منطقی میباشد.
به طور میانگین می توان گفت سرانه مطالعه کتاب در دنیا 45 دقیقه در روز است. سرانه بالای مطالعه در کشورهای توسعه یافته ای نظیر ژاپن با سرانه 90 دقیقه مطالعه در روز یا انگلیس با حدود 55 دقیقه در روز نشان از شاخص بالای توسعه در این کشورهاست.
این نکته که کتابخوانی چه اهمیت مهمی در افراد دارد بر کسی پوشیده نیست، افراد مختلف با مطالعه کتاب و بالابردن سطح آگاهی، اطلاعات و بینش خود می توانند زندگی بهتری برای خود و خانوادشان ایجاد کنند و همچنین این آگاهی و توانایی و دانایی در رشد و توسعه کشور هم مؤثر خواهد بود.