قم - خبرگزاری مهر: بهار رمضان آمد و فرصتی مهیا شد برای بندگان تا با خلوص نیت و قلبی پاک به مهمانی خدای خویش بروند و چه زیباست که این مهمانی با حضور انسان‌هایی پاک انجام گیرد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمضان، بهانه‌ای است عظیم برای بخشش بندگان و فرصتی است دردانه برای رسیدن به مفهوم خلیفه اللهی. مگر نه اینکه وجودش فرجه‌ای است بندگان را تا بخشیده شوند و آتش از رویشان برگردانده شود؟ مگر وعده نداده‌اند که تمامی درهای آسمان در این ماه باز است و تنها اراده‌ای از سر بندگی می‌خواهد تا گناهان یک عمر بخشوده شود؟

این وعده آخرین وصی الهی است که هر کس رمضان را از روى ایمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشته‏اش آمرزیده ‏شود. مگر این گفته رسول الله نیست که رمضان را به این خاطر رمضان نامیده‏اند که گناهان را مى‏سوزاند؟ و تنها وظیفه بنده این است تا بیش از تمام زندگی‌اش صداقت خرج کند و پذیرش توبه‌اش را از خدایی بخواهد که به او قدرت راستگویی و انسانیت عطا فرمود، مگر فزون‌تر از ذات انسانی نعمتی هست که عطا نشده باشد؟

این ذات کسب آبرو می‌کند. تنها باید در همهمه غبار آلود نفس پیدایش کرد و بی‌تعارف عرضه‌اش داشت. رمضان بهانه ایست برای برگشتن به این ذات و خدا نیز غیر از همین از مخلوقش چه می‌خواهد؟ ذات انسانی یعنی انسانیت فراموش شده درغرور و دروغ... ذات انسانی‌‌ همان است که ابلیس از آن روی گرداند و لحظه‌ای تاب تحملش را ندارد. اگر این فطرت بیدار شود، زمین چه کم از بهشت برین خواهد داشت؟

رمضان با خود روزه دارد، اما تاب تشنگی و گرسنگی کلیدی است برای همسان شدن انسان‌ها از هر‌نژاد و با هر سرمایه‌ای.

این برابری یعنی برادری و همین است انسانیت گم شده که موجب صلح است. در رمضان است که پس از هر سحر و افطاری انسان به ظرفیت‌اش پی می‌برد، و با تمام وجود «انی مع العسر یسری» را لمس می‌کند. رمضان است که گذشت عمر را همچون نمایشی به تصویر می‌کشد و در پایان آهی از نهان بنده بلند است که «چه زود گذشت».

آری رمضان فرصت است و در این باره است که امام صادق (ع) می‌فرماید: «چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر کس را بخواهد، مى‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مى‏آمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را که آمرزیده و آزاد کرده است، مى‏آمرزد، تا [آنکه در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد کرده است، از آتش آزاد مى‏کند.»

این گوی و این میدان، بنده است که باید بندگی کند، در طلب از پروردگارش حرص داشته باشد و خواسته‌هایش به وسعت دریا‌ها باشد. در رجب و شعبان تمرین بندگی کرده است و دررمضان باید اجرا کند.

و آیا تمرین بندگی چیزی غیر از جلب رضایت خالق است. رضایت خداوند تنها به نماز و سجاده نیست. عبادت در محبت به خلق و دیگر بندگان عزیز خداوند نیزمعنی می‌یابد. از محبت است که سد گناهان شکسته می‌شود‏ و خداوند به فرشتگان می‌گوید که این است بنده من و خلیفه‌ای که برای زمین خواسته‌ام.

این‌‌ همان کسی است که وعده‌های شیطانی را نادیده می‌گیرد و ظلم را قبیح‌ترین رفتار برای خود بر می‌شمرد‏، از دیدن سختی انسان‌ها به درد می‌آید و تا آنجا که توان دارد برای حق طلبی تلاش می‌کند. این بنده خوب من است که خود را عزیز‌تر از دیگر بنده‌ها نمی‌داند‏، همه را بدون قضاوت شریف می‌پندارد.

آری، عبادت تنها به مهر و تسبیح نیست. رعایت حقوق انسان‌های دیگر نیز عبادت است. و بنده‌ای که با دروغ و ریا حق دیگری را از آن خود کند‏، موجب گره در کار و زندگی فردی شود و حتی ساده‌تر، در عبور و مرور جاده‌ای هم به حق دیگران تجاوز کند با هفتاد سال نماز و روزه نیز ارج و قربی که باید نزد پروردگارش داشته باشد، نخواهد داشت.

چه عبادت‌ها که با کارشکنی‏، سخن چینی، دروغ و ظلم دیگر تاثیری ندارند، لزوم برآورده شدن دعا داشتن قلبی آکنده از صداقت و محبت است. مگر می‌شود با قلبی سیاه و چرکین از ظلم و بی‌عدالتی دست نیاز به سوی خدای مهربانی‌ها دراز کرد. و آیا سزاوار است که اینچنین دعایی به درگاه ملکوتی کبریا وارد شود؟

رمضان فرصتی مناسب است برای تمرین خوب بودن در حق دیگران، محبت به انسان‌ها و دوری از دروغ و ظلم. رمضان فرصتی مغتنم است برای تفکر قبل از انجام هرکاری، فرصتی برای تمرین فکر کردن تا بتوان رفتاری در خور یک انسان داشت. چه زیباست که لحظه‌های ملکوتی افطار، سحر و اذان را با قلبی پاک بگذرانیم و زمینه‌های بهتری برای برآورده شدن دعا اینجادکنیم. اینگونه است که خواجه ما نیز دوچندان به ما نظر خواهد کرد و بر این بندگان خود ترحم روا خواهد داشت.

محدثه نجف‌زاده