خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: «ماه به روایت آه» تازهترین اثر منتشر شده توسط ابوالفضل زرویی نصرآباد است که نخستین اثر تالیف شده توسط وی در حوزهای غیر از حوزه طنز و نخستین رمان تالیف شده درباره زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (ع) از بدو تولد تا هنگام واقعه عاشورا به شمار میرود.
زرویی در این کتاب با پرهیز از روایت محض، دست به انتخاب 12 راوی برای ترسیم هر بخش از زندگانی حضرت عباس (ع) زده است و بر این اساس به ترتیب با معرفی شخصیتهایی مانند مسلم بن عقیل، ام البنین، عبدالله بن ابی محل، کزمان، لبابه، حضرت زینب (س)، زید بازرگان، شبث بن ربعی، ام کلثوم، امام حسین (ع)، سرجون و عبیدالله بن عباس بن علی به توصیف فرازهای مختلفی از زندگانی حضرت عباس (ع) در این کتاب میپردازد.
زرویی نصرآباد به تصریح خود در این رمان به روایتی حساس و توام با واقعیت صرف و به دور تملق از زندگانی علمدار صحرای کربلا پرداخته و سعی کرده است با حفظ سلامت در نقل واقعه تاریخی، آن را با شیوهای تازه که استفاده از چندین راوی است، به مخاطب ارائه کند.
زرویی برای تالیف این کتاب به بیش از 60 منبع پژوهشی تالیف شده در ارتباط با زندگانی حضرت عباس (ع) رجوع کرده است و به گفته خود سعی میکند از میان استنادات تاریخ آنانی را که از اعتبار و مقبولیت بیشتری در میان راویان برخوردار بودهاند، بهره ببرد.
بخشی از فصل حسین (سلام بر او) از این کتاب را در ادامه میخوانیم:
کجاست برادرم؟ کجاست یاورم؟ کجاست عباس؟
امروز پیش از همه، اجازه نبرد خواستی. گفتم: عباسم! اذا مضیت تفرق عسکری... اگر از دستم بروی، سپاهم از هم میگسلد.
نورچشمم علیاکبر، یادگار برادرم قاسم، تمام یاران، برادران، برادرزادگان و خواهرزادگانمان را پیش تو فرستادم. عزیزترینم! تا تو بودی امید و رغبت و انگیزه حیات هم بود...
آنگاه که همه رفتند با چشمانی اشکبار و لحنی ملتمسانه آمدی که: «مولای من! به خدا که جگرم از داغ رفتگان میسوزد و زندگی را بیاینان خوش نمیدارم. آقای غریب و بیکسم، بگذار بجنگم!»
بگذارم بجنگی؟ تو آخرین امید و عزیزترین کس حسینی. تو ماه خاندان بنیهاشمی. تو جگربند و تکیهگاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد چه؟ اگر زنان و اطفال خیمهگاه خبردار شوند که به تو چشم زخمی رسیده، بند دل و رشته امیدشان پاره میشود... نه برادرم، نه امیدم، نه... جنگ نه، اما کودکان تشنهاند. اگر میتوانی، تنها قدری آب...
آه، آه، آه...عباسم! آیا در خوابی که امید بیداریت را داشته باشم. بر من دشوار است که تو را به زمین تفته غرقه به خون بنگرم.
الان انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی.
حال، کمرم شکست و رشته تدبیرم گسست و دشمنم به زبان شماتت در بست ...
«ماه به روایت آه» در فالب مجموعه متون فاخر انتشارات نیستان و در 189 صفحه با شمارگان 1200 نسخه منتشر شده است.