به گزارش خبرنگار مهر، در این راستا و به مناسبت 26 مردادماه گرامیداشت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی مصمم هستیم با درج بخشی از خاطرات آزاده عبدالله محمدی به عنوان آزاده موفق استان اردبیل در راستای انتقال ارزش ها و فرهنگ ایثار و آزادگی گام برداریم. وی بخشی از خاطرات خود برای خبرنگار مهر اینگونه نقل می کند:
در سال 1365 رئیس هیأت صلیب سرخ در اردوگاه رومادیه هفت به ما گفت: برگزاری نماز جماعت با حضور یک روحانی هم کیش و هم مذهب و سایر مراسم های مذهبی حق شماست و شما می توانید مراسم های مذهبی را آزادانه برگزارنمایید و عراقی ها باید برای اجرای مراسمات مذهبی محیطی آرام برای شما مهیا نمایند و در صورت نبود روحانی در اردوگاه، یک روحانی هم مذهب را از شهر برای برگزاری برنامه های دینی به اردوگاه بیاورند.
در مواد 33 ؛35 ؛36 و37 قانون ژنو در حمایت از اسیران جنگی هم به صراحت به فعالیت آزادانه کشیشان و برگزاری مراسمات مذهبی اسرادراردوگاه ها اشاره شده است.
دلیل این که چرا در قانون ژنوبه طور واضح و روشن نامی از روحانی یا مبلغان دینی و مذهبی اسلامی به میان نیامده است جداگانه نیاز به بحث و بررسی دارد اما با این حال قانون فوق اشاره به فعالیت و آزادی مذهب و عقیده در اسارت گاه ها دارد و ازطرفین درگیر جنگ که اسیر جنگی در اختیار دارند می خواهد که تسهیلات و امکان فعالیت مذهبی به مبلغان دینی را که به دین و مذهب خاصی اعتقاد دارند فراهم آورند.
در اردوگاه های اسیران ایرانی در عراق حتی شنیدن نام روحانی یا مبلغ دینی برای بعثی ها قابل تحمل نبود چه برسد به این که محیط را برای فعالیت آنها مهیا نمایند.
در اردوگاه ها به حد کافی روحانی و طلبه دینی وجود داشت. از جمله آقایان حجة الاسلام "عیسی نریموسایی"، "مهدی عالی"، "نوری معروف"، " حاج آقا صوفی"، "ابطحی"، "جمشیدی"، "شمس آبادی"، "کمیلی"، "صادقی و غیره از جمله روحانیون و طلاب فعال در اسارتگاه ها بودند و در رأس همه این بزرگواران بزرگ و سید آزادگان سید علی اکبر ابوترابی بود.
روحانیون تنها مرجع اسرا در مسائل سیاسی بودند
ولی قانون ضد دینی بعثی ها این فرصت و امکان را از آنها گرفته بود تا نتوانند به طور آشکار فعالیت دینی خود را انجام دهند و اگر آنها خودشان را به عنوان روحانی یا مبلغ دینی معرفی می کردند قطعا بلایی به سرشان می آوردند و آخرش هم با تهیه صورتجلسه ای مرگش را طبیعی قلمداد می کردند.
همان طوری که برای ده ها نفر از شهدای اسارت این کار را کردند و آب از آب تکان نخورد با این حال این بزرگواران به صورت پنهانی به رسالت خودشان که همانا تبلیغ دین بود عمل می کردند. دراردوگاه ها تنها مرجع اسرا در رابطه با مسایل دینی وحتی سیاسی روحانیون بودند.
انجام هرگونه فعالیت مذهبی برای شیعیان ممنوع بود و این یک دستور بود که باید دراردوگاه اعمال می شد. اما یک اسیر اهل کتاب که مورد حمایت علنی هیأت صلیب سرخ جهانی و کشیشان کلیسا های عراق بود قانون ماده ی 35 بطور کامل درباره آنها عملی می شد.
حضور رهبر مسیحیان جهان در اردوگاه
عراقی ها اسیر مسیحی را از اردوگاه به بیرون می بردند و این امکان را برای او مهیا می کردند تا در بزرگ ترین کلیسای شهر حضور یافته و بطور آزادانه مراسم دینی خودش را انجام دهد جای تعجب نیست که معاون اول "پاپ ژامپل" دوم رهبر مسیحیان جهان در اواخر سال 1364 در ارودگاه "رمادی هفت" حضور پیدا کرد، علت حضور وی در بین اسرای مسلمان شیعه برای چه بود؟ و چه هدفی را دنبال می کرد، معلوم بود که برای بررسی وضعیت اسرای مسیحی به آنجا آمده بود.
در اواخر سال 1363 فردی از عوامل ضد انقلاب و مزدور عراقی معروف به محسن آمریکایی را به اردوگاه ما آورده بودند. او از اول مسلمان بود ولی یکباره صلیب آهنی به گردنش آویزان کرده بود.
آن طوری که شنیدم او به آیین مسیحیت گرویده بود برای همین عراقی ها او را سالی یک یا دو بار جهت انجام مراسم عید پاک و یا عید کریسمس به کلیسا می بردند.
در اردوگاه ما و سایر اردوگاهها بارها به عدم آزادی فعالیت های دینی و برگزاری آزادانه مراسمات مذهبی به هیأت صلیب سرخ شکایت شد و از اینکه اسرا به کتاب های دینی و مذهبی مثل نهج البلاغه، مفاتیح الجنان و توضیح المسائل مراجع دینی دسترسی ندارند اعتراض نمودیم. صلیبی ها با وجود اعتراف به حقوق قانونی اسرا متأسفانه برای عملی ساختن این قوانین کاری نکردند.
روحانیون و طلاب اسیری که در اردوگاهها بودند یا بسیجی بودند یا این که از طرف حوزه های علمیه قم و سایر استان ها به عنوان مبلغ در جبهه ها حضور پیدا کرده و به اسارت درآمده بودند.
روحانیون با ارشادات و راهنمایی هایشان موجب تقویت اسرا می شدند و به نوسازی معنویت و پرورش اخلاق افراد می پرداختند و برای به چالش کشاندن اندیشه و افکار افراد در راستای خودشناسی و خداشناسی فعالیت می کردند.
بیداری اسرا مهمترین کار روحانیون
آنها کارشان بیداری و هوشیار نگه داشتن اسرا بود و علاوه بر تقویت روحیه معنوی واعتقادی بچه ها در روشنگری و تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی نقش سازنده ای داشتند. هر آنچه عراقی ها برای اسرا نقشه طراحی می کردند اینها با یک سخنرانی و موضعگیری سفت و سخت تلاش وزحمات چندین ماهه ی بعثی ها را به باد می دادند گاهی عراقی ها متحیر می ماندند که چطور اسرا به برنامه آنها پی برده اند.
روحانیون برای حفظ جان و دین افراد طبق شرایط زمان و با هماهنگی و همکاری مسئولان اردوگاه پیش می رفتند اگر در اردوگاه جوی خفقان حاکم بود و احتمال آسیب دیدن اسرا داده می شد راه سکوت و صبر را به اسرا توصیه می کردند و همه را به بردباری دعوت می نمودند ولی اگر جو آرام و بدون خطر بود تأثیرگذارترین راه را که اعتراض عمومی بود توصیه می کردند و خودشان هم در همه ی احوال و شرایط سخت کنار بچه ها می ماندند.
روحانیون در اسارت نقش کلیدی داشتند
بارها روحانیون به هنگام سخنرانی و تبلیغ دینی در آسایشگاه ها بوسیله جاسوسان لو رفته و یا توسط خود عراقی ها شناسایی شده تنبیه و شکنجه می شدند.
با توجه به نقش کلیدی روحانیت در هدایت وراهنمایی اسرا ،بعثی ها برخلاف قانون ژنوبه هیچ وجه اجازه فعالیت را به آنها ندادند واگر به روحانی بودن اسیری یقین می کردند بدون درنگ نامش را از لیست اسرا پاک می کردند.
مواضع سر سختانه وضد دینی بعثی ها باعث شده بود تا روحانیون به صورت پنهانی به فعالیت به پردازندوحتی از افشای هویت اصلی خودشان به اسرا هم خوداری نمایند.