به گزارش خبرنگار مهر، عباس غزالی با گذشت 9 ماه از پایان پخش سریال "وضعیت سفید" هنوز با بهروز در یاد مردم ماندهاست. شخصیتی که در کنار امیر با بازی یونس غزالی از شخصیتهای پررنگ و به یادماندنی این سریال بودند. همین موضوع باعث میشود مخاطبان منتظر تماشای این بازیگر در آثار تازه باشند. اما جز چند تله فیلم غزالی را هنوز حاضر به ایفای نقش در یک مجموعه تلویزیونی نشدهاست. غیبتی که درباره آن با غزالی به گفتوگو نشستیم.
* خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: این اواخر چند تله فیلم از شما روی آنتن رفت. چرا فقط در تله فیلمها ظاهر میشوید؟
عباس غزالی، بازیگر: در "یک گوشه دنج" به کارگردانی افشین صادقی در کنار حدیث میرامینی بازی کردم که در فضای شاد، مفرح و فانتزی میگذشت. شخصیتهای اصلی این فیلم زن و شوهری نقاش و در آستانه طلاق بودند. "نیمه شب" و "به صرف شربت و شیرینی" هم بعد از این کار روی آنتن رفتند.
واقعیتش بعد از "وضعیت سفید" پیشنهادات بسیاری به من شد که همچنان ادامه دارد. اما من علیرغم میلم مجبورم کم کار و گزیده کار باشم. به این خاطر که قصههایی با سوژههای خوب که اول از همه تماشاگر را میخکوب میکند که فیلم یا سریال را دنبال کند، کم هستند. من به هیچ نویسندهای جسارت نمیکنم اما حداقل فیلمنامههایی که به من پیشنهاد شد، آثاری بودند که قصههای مشابهشان را کار کرده بودم و برایم کلیشهای بود. در واقع از من میخواستند نقشهای قبلم را تکرار کنم.
*همان قصه همیشگی برای بازیگرانی که با نقشی دیده میشوند و بعد سیل پیشنهادات تکراری مواجه میشود.
غزالی: دقیقا. این برایم ناخوشایند بود که علیرغم میل و شخصیتم که فرد پرانرژی هستم و تلاش بسیاری کردم تا به اینجا برسم و بیشتر کار کنم، با موجی از پیشنهادات این چنینی مواجه شوم. بنابراین احساس کردم خودم باید حواسم به خودم باشد. چرا که دیگران به فکر کار خودشان هستند؛ دیدهاند یک بازیگری در یک کاری جواب داده و گل کرده و میخواهند برای اینکه این اتفاق خوب برای کارشان بیفتد از آن بازیگر همان نقش را طلب کنند.
به نظر من اینکه بازیگر دوباره به چنین نقشهایی تن بدهد به منزله مرگ اوست. خدا را شکر احساس میکنم هنوز دم به تله ندادهام و با وجود اینکه برایم سخت است دارم با این قضیه مبارزه میکنم. این مبارزه را به جان میخرم چرا که چیزهای دیگری برایم مهم است. رسیدن به این جایگاه برایم خیلی سخت بود و نمیخواهم ساده از دستش بدهم. به خاطر همین، پیشنهادات را با دقت بررسی و با اساتید دربارهشان مشورت میکنم. کجدار و مریز جلو میآیم تا در پرونده کاریام نقشهای متفاوتی ثبت شود.
* البته بعید میدانم همین پیشنهادات تکراری هم به قوام شخصیت بهروز وضعیت سفید بوده باشند.
غزالی: دقیقا. یکی از دلایلش هم همین است. اگر لااقل به قوام آن کار بود و پشت کارهای شخصیت مورد نظر مثل بهروز منطق و عمق وجود داشت، چرا که نه. آنها را میپذیرفتم. چون نقش با نقش فرق میکند. شاید شمههایی از آن شخصیت در کاراکترهای فیلمنامههای مختلف باشد اما واقعا به قوام آن نبود و صرفا به این خاطر که این شخصیت، این صداسازی، این نوع دیالوگ و این شکل و شمایل جواب داده بود به صورت سطحی میخواستند آن را تکرار کنند و چیزی که دلیل و منطق پشت آن نباشد هرچند که مردم دوستش داشته باشند، هم دیگر نمیگیرد و گل نمیکند و هم از طرفی خاطره قشنگی که شکل گرفته را لکهدار میکند.
من به عقیده مردم احترام میگذارم. اگر به اندازه خودم شناخته شدم، مردم و مخاطبان بودند که به من امتیاز دادند و دوستم داشتند. بنابراین به رتبهای که آنها به من دادهاند احترام میگذارم. بگذریم که ذائقه خودم خیلی متفاوت و جذابتر است و دوست دارم آثار فوقالعادهای به من پیشنهاد شود، اما دلیل عمده این که کارها را نمیپذیرم احترام به سلایق مردم است و احساس میکنم اگر مرا دوست دارند، میخواهند در کارهای خوب ببینندم. اینکه تا به حال چقدر موفق خواهم بود، با خداست اما من تلاشم را کماکان ادامه میدهم.
* با این حساب که اینقدر وسواس و سختگیری به خرج میدهید، آثاری که بعد از "وضعیت سفید" در آنها بودهاید چه ویژگیهایی داشت؟ مثل همین "به صرف شربت و شیرینی" که عید فطر پخش شد.
غزالی: "به صرف شربت و شیرینی" یکی از کارهایی است که با خواندن فیلمنامهاش لذت زیادی بردم. از طرفی به این گروه اشراف داشتم و یک سال و هفت ماه در خدمت حمید نعمتالله و هادی مقدمدوست عزیز بودم. این فیلمنامه را هم هر دو با هم به نگارش درآوردهاند، با این تفاوت که جایشان عوض شده و آقای نعمتالله اینجا مشاور هستند و مقدمدوست کار را میسازد.
آنها خیلی خوب میدانند چطور قصههای این شکلی را روایت کنند و در عین روایت یک قصه اجتماعی میزانی فانتزی نیز در کارشان وجود دارد. نکته قوت آنها این است که برای خنداندن زور نمیزنند و طنزشان معقول است. در این تله فیلم هم بیشتر طنز موقعیت وجود دارد تا اینکه کار مثل اکثر آثاری که به اشتباه طنز نامیده میشوند به ورطه لودگی بیفتد.
* و شخصیت امید؟
غزالی: امید شخصیت اصلی قصه با کارهای قبلیام تفاوت دارد و دارای پیچیدگیهای شخصیتی مثل بهروز "وضعیت سفید" است. مثلا لایههای درونی او را میبینیم و حالتهای مختلفی دارد که به بازیگر امکان بروز و ظهور تواناییهایش را میدهد. این شخصیت از نظر احساسات پروپیمان است و یکی از دلایلی که کار را پذیرفتم این شخصیت بود. قبل از آن قصه قرص و محکم و با نمک و حضور عزیزانس که نامشان را آوردم در رأس این هرم مرا به بازی در این نقش ترغیب کرد.
در واقع نقش امید شخصیتی است که در پرونده کاریام با کارهای دیگر تفاوت دارد و دارای پیچیدگیهای شخصیتی مثل بهروز "وضعیت سفید" است و وجههای مختلف او را میبینیم. در واقع شخصیت لایههای درونی و پیچ در پیچی دارد که نقش را برای بازیگر خواستنی میکند. چرا که همه دوست دارند موفق شوند زوایای مختلفی از خود را به نمایش بگذارند.
* نکته مثبت این قصه نیز آن است که موضوع داستان آن مسئله روز است...
غزالی: اشاره خوبی کردید. این روزها اگر دختر و پسری تصمیم به ازدواج بگیرند، معمولا کسی که علاقه دارد عروسی مجلل در تالار باشکوهی بگیرند زن است و طرفی که معمولا با این موضوع مخالفت میکند و موافق یک عروسی ساده است، مرد است. اما اینجا امید میخواهد عروسی باشکوهی بگیرد و زنش فیروزه با این موضوع مخالفت میکند. این واقعا معضل روز است و ما هم برای بیانش شعار ندادهایم. اگر بین همه مردم رأی بگیریم، رأی اکثریت با نظریه فیلم موافق هستند. از طرفی کشمکش زن و شوهر برای اینکه عروسی به صرف شربت و شیرینی بگیرند در این قصه جالب است.
* در گفتگویی که برای سریال "وضعیت سفید" داشتیم روی وسواس حمید نعمتالله در کارگردانی تأکید فراوانی میکردید هادی مقدم دوست هم اهل این وسواس بود؟
غزالی: به اندازه خودش. به اندازه کار و شرایط بله....
* با این حال فکر میکنم 26 جلسه تصویربرداری برای تله فیلمهایی که گاه 10 روزه بسته میشوند، زمان قابل قبولی است...
غزالی: کار با کار و برآورد با برآورد فرق میکند. از طرفی سریال با تله فیلم نیز متفاوت است و تعریف خودش را دارد. کارگردانی که نامش را نمیبرم به من پیشنهادی داد که فکر میکرد با ارائهاش من را خوشحال میکند، اما من ناراحت شدم. او علت اینکه چرا کار را قبول نکردهام پرسید. جواب دادم فیلمنامه را دوست ندارم. گفت نکند میخواهی بروی سر کار دیگری؟ پاسخ دادم عجلهای برای کار ندارم و اگر فیلمنامه خوب نباشد کار نمیکنم. او هم گفت 7 روزه کار را جمع میکند! فکر میکرد با این حرف خوشحالم میکند اما من غصه خوردم که کسی حدس میزند میتواند فیلمی را 7 روزه ببندد و مسلما با این شیوه از کیفیت فیلم صرف نظر خواهد کرد.
برای فیلم هادی مقدمدوست حدسهایی زده شد که طبق برنامهریزی و پیشبینیها احتمالا 26 جلسه کار را میبندیم اما اینطور نبود که قرار باشد کار حتما 26 جلسه بسته شود. شرایط انسانی حاکم بود و با در نظر گرفتن کیفیت و وسواس جلو رفتیم.
من تله فیلم کمتر از 25، 26 جلسه کار نکردم. بعد از "وضعیت سفید" این چهارمین تله فیلمم بود. قبل از آن "حرف مردم" به کارگردانی داریوش یاری را کار کردم که برایش در جشنواره ویدئویی کاندیدای بازیگری شدم. آنجا در خدمت داریوش ارجمند بودم و نقش متفاوتی را در ژانری جدی ایفا کردم. "نیمه شب" هم کار امام رضایی و خوبی به کارگردانی سیامک صرافت بود و حمید نعمتالله بهعنوان مشاور در کنار پروژه حضور داشت. من عاشق امام رضا(ع) هستم و این کار هم مربوط به این امام میشد و قصه ویژهای داشت.
با این حال در همین انتخابهای انگشت شمار نیز سعی کردم موضوع ژانر را هم در نظر بگیرم و مثلا پشت سر هم چند کار فانتزی انجام ندهم.
* بعد از "وضعیت سفید" حتما پیشنهاداتی برای ورودتان به سینما هم وجود داشت، اینطور نیست؟
غزالی: در حین تصویربرداری چند کار به من پیشنهاد شد که به علت تداخل کاری نتوانستم در آنها باشم. از شاخصترینشان "سیزده 59" بود که از طرف استاد پرستویی برای بازی در آن دعوت شدم و این موضوع برایم بسیار بسیار افتخارآمیز است. "اکباتان" به کارگردانی مهرشاد کارخانی، "قلادههای طلا"، "آفریقا"ی هومن سیدی و... پیشنهادات دیگری هستند که به دلایلی چون دوست نداشتن فیلمنامه یا نقش، تداخل کاری و موضوعات دیگر نتوانستم حضور در آنها را بپذیرم.
* حتما پیشنهادات سریال هم زیاد داشتهاید..
غزالی: بله اتفاقا خیلیها از من میپرسند چرا سریال بازی نمیکنی؟ من دوست دارم سریال کار کنم اما کار خوب. احساس میکنم اگر مجموعه بدی کار شود به دلیل زمان طولانی پخش آن، بر دیدگاه مردم نسبت به یک بازیگر تأثیر منفی میگذارد. خیلیها فکر میکنند سریال خوب است و تله فیلم بد! یا در درجههای بعدی اهمیت قرار دهد. اما من فکر میکنم اثر هنری ارزشمند است و نقش اگر قوی باشد حتی در یک فیلم کوتاه هم باشد، دیده میشود. برای همین ناراحت میشوم از کارگردانها و بازیگرهایی که میگویند: تله فیلم است دیگر! آخر یعنی چه؟ کار و حرفهمان است...
*آخر بعضی تله فیلم سازی را با بیزینس اشتباه گرفتهاند...
غزالی: متأسفانه بسیاری از کارگردانهای سینمایی با ورود به تلویزیون، از حساسیتهای خود دست میکشند. این یک اهانت به تماشاگر است. مگر سینما و تلویزیون فرقی میکند؟ اثر، اثر است و باید همه انرژیمان را بگذاریم تا یک کار خوب شود. همانطور که حمید نعمتالله این کار را برای "وضعیت سفید" کرد و تک تک پلانهایش سینمایی بود. من هم دوست دارم در بازیگریام این اتفاق بیفتد. تمام سریالهای نوروزی به من پیشنهاد شد و در ماه رمضان هم "خداحافظ بچه"...
* کدام کاراکتر؟
غزالی: دوست صمیمی شخصیت مرتضی با نام بهروز.
* بله. همان که ایمان صفا بازیاش کرد.
غزالی: اتفاق بدی در کارهای مناسبتی میافتد این است که همیشه یک سینابس کلی دارند با سه قسمت آماده! یعنی باید بگویی الهی به امید تو... من هم سر این کار پرسیدم چقدر به من اطمینان میدهید که این نقش چنین حجمی دارد یا... گفتند هیچی! باید ببینیم چه اتفاقی میافتد! استخاره کن! این خیلی عجیب و غریب است و من با وجود احترامی که برای منوچهر هادی قائلم و از او برای دعوتش ممنونم، بازی در این سریال را نپذیرفتم. به نظرم نباید این کار را کرد و بازیگر باید بداند کلیت نقش چیست تا روی آن کار کند، زوایایش را دربیاورد و با آن ارتباط برقرار کند. چون برقراری ارتباط تماشاگر با یک نقش، به ارتباطی که بازیگر با نقش برقرار میکند متکی است.
احساس میکنم تله فیلم و سریال نداریم و اگر قرار باشد کار خوبی ارائه دهیم محل ارائهاش فرقی نمیکند. فکر میکنم با راهاندازی جشنواره فیلمهای ویدئویی اتفاق خوبی رخ داده و بهای بیشتری برای این ژانر قائل هستند و تله فیلم دارد جدی گرفته میشود.
بعد از "رستگاران" سیروس مقدم همه به من گفتند در اندازه خودت با نقش محسن در این سریال خیلی خوب دیده شدی و اشتباه کردی رفتی سر "وضعیت سفید" تا یک سال و هفت ماه از آنتن دور شوی. اما من میگویم اگر نباشی و با کار خوبی برگردی تأثیرش دو برابر است. از طرفی وجدان آدم هم راحت است!
* در میان این پیشنهادات فیلم کوتاه ناصر شهریاری هم بود...
غزالی: بله... آن زمان حالم بد بود و سر کاری نبودم. پدرم مریض شدند و نتوانستم در کاری باشم. اخیرا هم ابوالفضل صفاریان بازی در فیلمش را به من پیشنهاد داد که باز هم احساس کردم برای ورودم به سینما باید با کارها یا نقشهای محکمتری وارد شوم و اگر قرار باشد صرفا نقشهای معمولی و کوچک به من پیشنهاد شود ترجیح میدهم در تلویزیون بمانم. با این حال از تلاشم دست نمیکشم و صبر میکنم تا قرص و محکم وارد این عرصه شوم...
* انشالله که صبرتان نتیجه بدهد.
غزالی: واقعا! این بخشش خیلی طاقتفرسا است اما من انرژیام را میگذارم و مطمئنم اگر خدا بخواهد اتفاق خوبی رخ میدهد. مدتی است ایمان قلبی پیدا کردهام که همه چیز دست خدا است و اگر صلاحم باشد این اتفاق صد در صد میافتد. من تلاشم را ادامه میدهم و چون خدا خیلی دوستم دارد، فکر میکنم اتفاق خوبی رخ میدهد.
* از برادرتان یونس (امیر"وضعیت سفید") چه خبر؟
غزالی: حدود چهار ماه دیگر خدمت سربازی یونس تمام میشود. دنیای انیمیشنش را ادامه میدهد و اگر بخواهد در کنار این هدف اصلی بازیگری را هم خواهد داشت، با این حال احساس میکنم او از من هم گزیده کارتر خواهد بود.
--------------------
گفتگو: مریم عرفانیان