برای بررسی وقایع 17شهریور 57 باید قدری به عقب بازگشت وسیر وقایع را از سال 56 دنبال کرد.خروش عمومی مردم در سال 56 به نحوی بود که آن سال، سال عقب نشینی وتزلزل رژیم به شمار می آمد. تمام شهرهای ایران وبالاخص شهرهای تهران، اصفهان، قم و مشهد در جوش وخروش برای محو آثار سلطنت وبراندازی رژیم بودند.
تجمعات عظیم دینی وانقلابی مردم در رمضان ومحرم وهمچنین تجمعات سیاسی به علاوه ی انتشار اعلامیه وشب نامه از دیگر فعالیت های علیه رژیم به شمار می آمد.
درست در چنین زمانی رحلت حاج آقا مصطفی خمینی، فرزند امام به طرز مشکوک در نجف منجر به درگیری مردم با حکومت وکشته وزخمی شدن عده ای کثیر گردید.علاوه بر قیام اعتصاب در دستگاه های دولتی وتظاهرات گوناگون حرکت ملت را لحظه به لحظه وروز به روز شدیدتر می نمود.
در همین زمان دولت آموزگار با شعار نمادین (دوران فضای باز سیاسی)در 27مرداد 56 روی کار آمد وبدون انکه کاری از پیش ببرد در 4شهریور 57 برکنار شد.
شاه پس از آنکه از عده زیادی ناامید گشت، به گزینه ای چون شریف امامی رسید.دولت شریف امامی با شعار (آشتی ملی) در 4شهریور 57 منصوب شد شریف امامی قبول مسولیت نخست وزیری را منوط به شرطی گذاشت که بر اساس آن بتواند به صورت خودسرانه وبر اساس مصلحت خود عمل کند وشاه نیز برای نخستین بار چون چاره ای جز این نداشت پذیرفت.
گفتنی است شریف امامی در اولین اقدام خود برای خودنمایی مبادرت به انجام پاره ای اصلاحات کرد از جمله تاریخ شاهنشاهی را تغییر داد، قمارخانه ها را تعطیل کرد، و برای مطبوعات فضای باز سیاسی ایجاد نمود تا بتواند توجهه مذهبیون را به خود جلب کند.
اما باز کردن فضا برای مطبوعات نه تنها منجر به مقبولیت شریف امامی نشد، بلکه باعث گردید تا زبان قلم گشوده شده ومطبوعات با استفاده از این فرصت به افشای جنایات انجام شده توسط رژیم بپردازند.
به هر روی در شب 27رمضان (9شهریور 57)هنگامی که صدها هزارجمعیت با خاتمه مراسم مختص این دهه به منازل خود باز می گشتند نرسیده به میدان ژاله با شعله های آتش که به سوی آسمان زبانه می کشید مواجه گشتند مردم که از گوشه وکنار در حال فرار بودند با تیراندازی نیروهای ساواک روبه رو شده وبه این ترتیب 11نفر شهید وجمعی نیز مجروح شدند.
همان روز وفردای آن روز روزنامه های داخل وخارج واقعه ی کشتار بی رحمانه ی مردم توسط رژیم را منعکس کردند.
پس از وقوع این واقع ی خونین از سوی مراجع اعلام گردید که نماز عید فطر در میدان ژاله خوانده میشود که همین طور هم شد. در روز عید فطر ودر خطبه های نماز به صراحت اعلام گردید که شاه باید برود وامام خمینی باز گردد.
در همان روز عید فطر قرار بربرپایی تظاهرات دیگر در روز پنجشنبه 16شهریور گذاشته شد. رژیم از شب قبل از 16شهریور اقدام به برقراری حکومت نظامی کرده بود اما نتوانست در برابر اجتماعات عظیم مردمی که برای راهپیمایی رهسپار گشته بودند مقاومت کند به همین علت سربازان عصبانی وفاقد تجربه ی نظامی تظاهر کنندگان را به رگبار گلوله بستند وجمع زیادی را شهید ومجروح ساختند. در بسیاری نقاط دیگر از جمله سه راه ژاله، خیابان شهباز وچندین خیابان دیگر نیز عده ای به شهادت رسیدند.
رژیم غاصب به این ترتیب جمعه نورانی را به جمعه سیاه مبدل ساخت. مخابره وانتشار فاجعه ای به این عظمت چهره وحشتناک رژیم را برای همه مشخص کرده وهمه را به نفرت علیه شاه ترغیب می کرد.