به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری" 53 سال نقاشیخط در ایران" که در آستانه نمایشگاه انفرادی استاد صادق تبریزی در لندن، با حضور این هنرمند و نیز نصرالله افجه ای و عبدالمجید حسینی راد در محل گالری 66 برگزار شد.
در ابتدای این نشست صادق تبریزی بیانیهای را خواند و در آن که به عنوان مقدمه نشست از آن یاد کرد توضیح داد که جریانی در هنر ایران وجود دارد که در راه حذف برخی از هنرمندان است.
وی افزود: این حراجیها مانند حراج کریستی دبی به رونق هنر امروز کمک کردهاند ولی از سویی باعث نادیده گرفتهشدن بعضی از هنرمندان نیز شده است و به ویژه این اتفاق در حوزه نقاشیخط وضعیت بدی دارد و از هنرمندانی حمایت میشود که نه به جریان هنری وابسته هستند و نه پشتوانه حرفهای دارند بلکه به یک جریان خاص ارتباط دارند.
وی به پروندهای که از آن در دنیای هنر معاصر ایران به نام پرونده "اریک آذری" یاد میشود، اشاره کرد و گفت: آذری حدود 50 سال پیش به عنوان یک گالریدار و مجموعهدار در آمریکا خودش را به نقاشان ایرانی معرفی کرد و گفت که میتواند آثار هنرمندان ایرانی را در گالری خودش را و سایر گالریهای آمریکا عرضه کند.
وی از سهراب سپهری، عربشاهی،پرویز تناولی، ناصر اویسی، زندهرودی و خودش به عنوان هنرمندانی یاد کرد که در دام اریک آذری گرفتار شدند.
این هنرمند ادامه داد: از آنجا که نقاشی در آن دوره به فروش نمیرسید و کار هنرمندان خریداری نداشت، امثال ما به راحتی این آثار را به آذری ارائه کردیم به امید اینکه او کارهای ما را به فروش برساند و در دنیا مطرح شویم. اما این اتفاق نیفتاد تا سال گذشته که تعدادی از این کارها در حراجی کریستی که مدیریت آنجا با آذری تبانی کرده بود، سردرآورد و باعث برکناری این مدیر شد.
تبریزی در بخش دیگری از این نشست درباره اولین کار خود در حوزه نقاشیخط که بر روی کاشی ارائه شده و با آن خود را به عنوان مبدع نقاشیخط معرفی کرده است، توضیح داد: زمانی که این کار را خلق کردم فکر نمیکردم کسی درباره آن نظری بدهد و دنباله آن به نقاشیخط تبدیل شود. در حالی که آن سالها من بیشتر به نگارگری مشغول بودم. وقتی دیپلم گرفتم در کارگاه سرامیک اداره هنرهای زیبا استخدام شدم و با تماشای خطوط ثلث زیبایی که تصمیم گرفتم آنها را بر روی کاشیها نگارگری کنم. من در این آثار سعی کردم از زیبایی حروف و کلمات و ساختمان آن به جای موتیف در نقاشی استفاده کنم که نتیجه کار برایم جالب بود و بعدها بر روی ظرفهای سفالی نیز ادامه دادم.
وی بیان کرد: من برای اولین بار از خط و کلمات تنها به عنوان یک موتیف و برای زیبایی استفاده کردم نه برای خوانده شدن واین شد که نقاشیخط به وجود آمد.
وی ادامه داد: کریم امامی ( منتقد هنری ) در مقدمه بروشور نمایشگاه سقاخانه که در موزه هنرهای معاصر تهران و همزمان با افتتاح آن برپا شده بود، به این نکته اشاره کرد که من قبل از نقاشی به کار نقاشیخط روی سفال پرداخته بودم و سند دیگری وجود دارد که در سال 1340 این آثار در نمایشگاهی در پراگ ( پایتخت چک) ارائه شد و گواهینامهای بابت آن دریافت کردم. در افتتاحیه گالری بورگز نیز پنل سرامیکی که میتوانم به آن به عنوان نخستین اثر نقاشیخط ایران در موزه معاصر یاد کنم، ارائه شد و در سال 43 تصویر آن توسط کریم امامی در روزنامه به چاپ رسید. اگر دیگران هم چنین مدارکی دارند و نشان میدهند زودتر از بنده این کار را شروع کردند باید آن را ارائه دهند.
در بخش دیگری از این نشست تبریزی به بحث انجمن خوشنویسان ایران تاخت و گفت: یکی از مسائل مهم محیط هنری، وجود انجمن خوشنویسان است که سالانه هزاران فارغ التحصیل دارد و آنها در واقع بدون هیچ برنامه و مخاطبی در جامعهی هنری رها میشوند، در حالی که سرنوشت و آینده مشخصی ندارند تا نیازهای جامعه را برطرف کنند.
وی ادامه داد: وقتی در جامعه جایی برای این فارغ التحصیلان نباشد (وجود خطاط نیاز جامعه نیست)، پس این فارغ التحصیلان بدون برنامه رها میشوند و به تبع برای درآمد زایی به سمت نقاشیخط روی میآورند، در حالی که هیچ اطلاعاتی از اصول و تکنیکهای این عرصه ندارند و از سوی دیگر یک عده نیز کارهای این افراد را میفروشند و فضای هنری ایران را آلوده میکنند و معلوم نیست تا چه زمانی این فضا قرار است این چنین ادامه پیدا کند.
وی سالهای بعد از انقلاب را سالهایی نامید که در آن هیچ هنرمند واقعی رشد نکرده و بروز ننموده و گفت: در طول این سالها حتی یک هنرمند واقعی و راستین نیز همچون عربشاهی، اویسی، پیلارام، احصایی، افجهای و ... به هنر این کشور اضافه نشده است.
در بخش دیگری از این نشست نصرالله افجهای گفت: خوشنویسی در ایران معضل بزرگی است که هنوز حل نشده است و لازم است که این هنر آکادمیک شود و این اتفاق آرزوی دیرینه ما است.
وی افزود: انجمن خوشنویسان همانطور که در این 50 سال پای نگرفته است، بعد از این هم پا نخواهد گرفت، هرچند که به شخصه فعالیتهایم را از انجمن آغاز کردم اما متاسفانه هنرجویان در انجمن، تنها صنعت کار و خوش خطی را میآموزند و اطلاعاتی از قوانین خوشنویسی، ترکیببندی، نقطه گذاری و ... ندارند و لازم است با پشت سر گذاشتن دورههای انجمن و اخذ مدرک عالی وارد عرصه آکادمیک و دانشگاهی شوند.
وی وجود انجمن را برای هنرجویان مبتدی لازم دانست و بیان کرد: اما یک هنرکده صاحب نام در عرصه کارشناسی نیز وجودش احساس میشود.
وی در مورد نقاشیخط توضیح داد: این هنر به طور سیلآسا در این چندساله اخیر ظاهر شد و گویی ما خودمان هم زیر سوال رفتهایم زیرا در نمایشگاههای معتددی که میبینیم از همه کپیکاری شده است. اما در عین حال هیچ چیز مشخصی وجود ندارد و انگار یک شیر بییال و دم و اشکم است. البته من و امثال من به شخصه راهمان را ادامه میدهیم و بدنام نخواهیم شد، اما برای این بلاتکلیفی باید چارهای اندیشید.
وی با اشاره به هنرمندان دوره سقاخانهای گفت: در سالهای دهه 30 کم کم خط در نقاشی رخنه کرد و ورود تازهای داشت و وقتی هوادار پیدا کرد در قالب مکتب نقاشی-خط پدیدار شد و اولین آثار این عرصه مربوط به صادق تبریزی است.
این هنرمند معاصر اظهار امیدواری کرد تا در این زمان نابسامان بتوانیم این هنر را بهتر ببینیم و گفت: این اتفاق یک متولی میخواهد که حال ارشاد، انجمن خوشنویسان، دفترهنرهای تجسمی و هرجای دیگری میتواند باشد و قطعا قائم به یک فرد نیست که با هر تغییری دچار دگرگونی شود.
عبدالمجید حسینی راد؛ سخنران دیگر این نشست بود که گفت: ارتباط خط نوشته با نقاشی بسیار کهن است و تنها در ایران نبوده و در بسیاری از جاهای دیگر و نزد تمدنهای دیگر هم وجود داشته است اما با نگاه به نسخههای مصور ایرانی میتوان زیباترین نقاشیها را به دست خوشنویسان ایرانی مشاهد کرد و حضور خط در زندگی ایرانیان را دید، زیرا کتابت خوشنویسی یک ارزش معنوی و شان برجسته داشته است.
وی بیان کرد: شاید مهمترین ساختارهای اجتماعی را در مساجد و بناهای مهم رسمی و سلطنتی دید که خوشنویسی در آن به کار رفته است و در تاریخ سکهها نیز شاهد حذف تصویر و جایگزین شدن خوشنویسی هستیم. اما آنجایی نقش نقاشی برجستهتر میشود که به تدریج نقاشی به جای خوشنویسی اهمیت پیدا میکند و در زندگی امروزی و فرهنگ ما خود را جا میدهد.
حسینی راد سپس به خطنگاره صادق تبریزی بر روی کاشی اشاره کرد که مربوط به سال 1338 است و گفت: این اثر یک سند معتبر تاریخی است و اگر هنرمندانی هستند که پیش از این اثر کاری در حوزهی نقاشی-خط ارائه کردهاند، باید آن را نشان دهند و با استناد نسبت به این تاریخ سخن بگویند .
حسینی راد در همین رابطه توضیح داد: همراهی نقاشی و خط از دیرباز وجود داشته است اما از آنجا که در دنیای معاصر عنصر خط نقش خود را تغییر داده است، نقاشی در کنار آن ظهور پیدا کرده و شاهد آثاری با عنوان نقاشی-خط هستیم چه بسا که هنرمندان خوشنویس در قدیم نیز به این ضرورت پی برده بودند.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه با اشاره به تلاشهای نقاشان ایرانی در دهه 30 عنوان کرد: آنها تلاش کردند تا به زبان تصویری دست پیدا کنند و با زبان روز اندیشهها و احساسشان را بیان کنند، لذا در کنار نقاشی از حروف خوشنویسی استفاده کردهاند. پس میبینیم که حضور خوشنویسی در هنرهای تجسمی یک ضرورت تاریخی بوده و نشان میدهد که میتوان از پتانسیل سنتی نقاشی خوشنویسی استفاده کرد و حروف جدیدی را برای جامعه امروز ارائه نمود که شخصیت و هویت مستقلی در جهان ارائه میکند.