به گزارش خبرگزاری مهر، متن سخنرانی علی اصغر سلطانیه سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس،
همکاران محترم،
اجازه دهید سخنانم را با تبریک به شما برای به عهده گرفتن ریاست این نشست شروع نمایم و اطمینان همکاری کامل هیات خود را به شما می دهم. همچنین مایلم به نمایندگان جدید خوش آمد گفته و برای دوستانمان که ما را ترک نمودهاند بهترین آرزوها را داشتهباشم.
آقای رئیس،
خود را موظف می دانم که قدردانی خود را از حمایت دائمی و اساسی جنبش عدم تعهد در دهه اخیر در خصوص دفاع از حق مسلم ایران برای استفاده صلح آمیز انرژی هستهای را ثبت نمایم. تلاش این جنبش برای صلح و خلع سلاح و برای ایجاد عدالت از طریق مساعدت با ارزشش به سازمانهای بین المللی یک رکورد بی سابقه و یک فصل طلایی را در تاریخ جنبش عدم تعهد به ثبت رساندهاست. خرسندم که یک کتاب در خصوص این تاریخ طلایی جنبش عدم تعهد شامل مجموعه بیانیه ها و اعلامیه های جنبش عدم تعهد از سال 2003 را به شما هدیه بدهم.
آقای رئیس،
در آغاز مایلم از سخنان رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران که بر گرفته از سخنرانی افتتاحیه ایشان در اجلاس سران و روسای دولتهای جنبش عدم تعهد طی اجلاس شانزدهمین نشست سران جنبش عدم تعهد در 30 اوت 2012 در تهران می باشد ، نقل قول نمایم:
“جمهورى اسلامى ایران استفاده از سلاح هستهاى و شیمیائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى میداند. ما شعار «خاورمیانهى عارى از سلاح هستهاى» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم. این به معنى چشمپوشى از حق بهرهبردارى صلحآمیز از انرژى هستهاى و تولید سوخت هستهاى نیست. استفادهى صلحآمیز از این انرژى، بر اساس قوانین بینالمللى، حق همهى کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژى سالم در مصارف گوناگونِ حیاتى کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربى که خود دارندهى سلاح هستهاى و مرتکب این کار غیرقانونىاند، مایلند توان تولید سوخت هستهاى را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتى مرموز در حال شکلگیرى است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهاى را در مراکزى با نام بینالمللى ولى در واقع در پنجهى چند کشور معدود غربى، تثبیت و دائمى کنند.”
آقای رئیس،
نمایندگان محترم،
جامعه بین المللی محق است که از وضعیت واقعی در خصوص سیاست و فعالیتهای هستهای ایران مطلع باشد. اطلاعات تحریف شده و جهت دار برخی از سرویس های اطلاعاتی و رسانهای غربی با انگیزه های سیاسی، سردرگمی و سوء تفاهمهایی را ایجاد نمودهاست. اجازه بدهید بعضی عناصر را برای تنویر نمایندگان محترم و عموم مردم فهرست نمایم:
1- جمهوری اسلامی ایران هرگز در پی برنامه سلاح هستهای نبوده و نیست. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همان سیاست مبتنی بر آموزههای اسلامی کاملا تثبیت شده است. بلافاصله بعد از انقلاب، امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در یک سخنرانی عمومی بیان داشت - که اینجانب آن را نقل می نمایم: “ ... اگر آنها به ساخت سلاحهای عظیم اتمی و غیره ادامه دهند ممکن است باعث تخریب دنیا شود و آسیب بزرگی به ملتها برسد. هرفرد، در هر جایی که هست ، نویسندگان، روشنفکران، عالمان و دانشمندان در سراسر جهان باید مردم را از این خطر آگاه نمایند تا توده های مردم خود در برابر این دو قدرت بایستند و مانع از گسترش این سلاحها شوند...”
بخش مربوطه سخنان رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران در ماه اگوست به شرح ذیل است:
"من تأکید می کنم که جمهورى اسلامى هرگز در پى تسلیحات هستهاى نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد کرد. شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پاى خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربى در تولید انرژى هستهاى در چهارچوب معاهدهى عدم اشاعه، به سود همهى کشورهاى مستقل و از جمله کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد است".
2- بر اساس سیاست فوق الذکر، اگرچه ان.پی.تی قبل از انقلاب تصویب شده بود اما ما به تعهد به آن ادامه دادیم.
3- انبوهی از ادعاها با انگیزه سیاسی، که اتهام عدم پایبندی به تعهدات ان.پی.تی را در بردارد، واقعیت ها را از سال 2003 پوشانده است. این واقعیت است که ایران تا سال 2003 کد اصلاح شده 1/3 که از سوی شورای حکام توصیه شده بود را امضاء نکرده بود. بنابراین ایران هیچ تعهدی برای ارائه گزارش در خصوص تاسیسات غنی سازی نطنز و رآکتور تحقیقاتی آب سنگین (IR40) قبل از ضرب العجل 180 روز پیش از تزریق مواد هستهای نداشتهاست.
4- چون ایران پروتکل الحاقی را تا 2003 امضاء نکرده بود، هیچ تعهدی برای ارائه گزارش در خصوص تولید آب سنگین در اراک و دادن اطلاعات در خصوص معادن اورانیوم نداشته است. با اینحال ایران داوطلبانه این کار را انجام داد و آن را برای دو سال و نیم اجرا نمود . اما بعد از مداخله غیرقانونی شورای امنیت سازمان ملل، دولت بر اساس دستور مجلس، اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاح شده 1/3 را تعلیق نمود.
5- اگرچه بیش از هفت هزار نفر روز بازرسی شامل بیش از یکصد نفر روز بازرسی سرزده از سال 2003 بدون هیجگونه مانعی انجام شده و اینکه هیچ انحرافی بسمت اهداف نظامی یافت نشدهاست، ، ولی هنوز پرونده باز است. چرا؟ آیا یک دستور کار پنهانی وجود دارد؟ مسلما بله.
معدود کشورهای غربی علی الخصوص آمریکا در تلاشند تا آژانس بین المللی انرژی اتمی را به یک نگهبان صرف سازمان ملل برای تحمیل بازرسیهایی با حداکثر مداخله جویانه تبدیل نمایند و به حوزه امنیت ملی کشورهای در حال توسعه به بهانه مسئله هستهای ایران وارد شوند.
باید به این واقعیتهای تلخ توجه نمود که این کشورهای غربی، کشورهای دارای سلاح هستهای هستند که خود از بازرسی های ان. پی. تی معاف هستند و لذا تقویت پادمان آژانس تاثیری بر آنها ندارد.
حتی ناامیدکننده تر، ساختار موجود شورای حکام است. جایی که کشورهای غربی اکثریت کرسی را در شورا دارند بنابراین تصمیماتی که هیچ تاثیر منفی روی خود آنها ندارد ولی تعهدات اضافی با عواقب امنیتی جدی روی کشورهای در حال توسعه دارد را با شیوه اکثریت ساده و حتی به قیمت تقسیم کردن شورای حکام، تصویب می نمایند.
6- در نتیجه مقاومت جمهوری اسلامی ایران همراه با حمایت ضروری اعضای خانواده جنبش عدم تعهد که مبتنی بر اصول این جنبش است تلاشهای متعدد جهت نهادینه ساختن هنجارهای غیر قانونی و ایجاد بدعت برای کشورهای درحال توسعه خنثی شده است. برای مثال، تلاش دولت بوش برای تاسیس یک کمیته ویژه در خصوص پادمان در آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور کنترل آژانس از واشنگتن یا نیویورک که نهایتا پس از دو سال با شکست مواجه شد را به همه یاد آوری می نمایم.
7- نیت پشت اجرای توطئههای فوق الذکر با هدف تغییر کامل وظیفه پادمانی آژانس از اجرای پادمان با محوریت مواد هستهای به پادمانی برمبنای اطلاعات جاسوسی می باشد.
آقای رئیس،
بررسی انتقادی گزارش اخیر مدیرکل تحت عنوان سند اطلاع رسانی(INFCIRC ) منتشر خواهد شد. اجازه دهید که تنها به چند نکته اساسی اشاره کنم:
الف- مدیرکل گزارش می کند که آژانس قادر به راستی آزمایی عدم انحراف هستهای اعلام شده از سوی ایران می باشد. آژانس باید گزارش کند که هیچگونه عدم انحراف مواد هستهای برای اهداف نظامی را نیافتهاست و بنابراین همه مواد هستهای اعلام شده صلح آمیز می باشند همانطور که در گزارش سالیانه 2011 (SIR2011) منعکس گردیدهاست.
ب- گزارش دهی در خصوص اطلاعات ریز محرمانه فنی که توسط بازرسان دریافت می شود همانطور که ما در گزارش مدیرکل توجه می کنیم، امنیت ملی و اجرای فنی را به دلیل تهدیدها و خرابکاریهای نظامی و سایبری به مخاطره می اندازد. این شیوه باید متوقف شود.
ج- به شدت توصیه می شود که کشورهای عضو، دبیرخانه را به مباحث سیاسی همچون تعلیق غنی سازی، اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاح شده 1/3 دخالت ندهند. به دبیرخانه توصیه می شود که تنها گزارش کند که آیا تعلیق اجرا می شود یا نه، آیا پروتکل الحاقی و کد اصلاح شده 1/3 اجرا می شوند یا نه، آیا مواد هسته ای اعلام شده برای اهداف نظامی منحرف شدهاند یا نه، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. بر اساس موافقتنامه پادمان، دپارتمان مربوطه فقط آنچه را کشور عضو اظهار می دارد را راستی آزمایی می کند.
د- ایران در مناسبتهای مختلف طی ده سال اخیر بعد از انجام کار فنی فشرده با آژانس ثابت نمودهاست که کلیه ادعاها جعلی و ساختگی بودند. برخی از آنها به اعتبار آژانس آسیب رساندهاند.
کافی است تنها دو نمونه یادآوری شود:
1- ادعاها در خصوص وجود معدن اورانیوم و یک کارخانه غنی سازی در محلی در جنوب ایران، که بعد از بازرسیهای شدید ثابت شد که توالتهای کارگرانی می باشد که سنگ ها را به لنگرگاه حمل می کنند.
2- همینطور ادعای در سال 2003 ثابت شد که اصطبلهای احشام در یک حومه تهران است و آنطور که سازمان سیا ادعا کرده بود یک کارخانه غنی سازی اورانیوم نیست.
آقای رئیس،
علیرغم همه تجربیات گذشته که به یک فرآیند به ظاهر بی پایان منجر می شود، ما با اینحال تصمیم گرفتیم که یکبار دیگر به منظور آنکه اثبات کنیم که همه ادعاها در خصوص ابعاد نظامی احتمالی آن طور که توسط مدیرکل در ضمیمه گزارش نوامبر 2011 گزارش شد بی پایه هستند، با آژانس کار کنیم.
ما همانطور که مدیرکل تایید نمود گفتگوهای فشردهای داشتیم . چرا هنوز نهایی نشدهاست؟
1- لازم است ثبت نمایم که بعد از ماهها مقاومت، عاقبت تیم آژانس برای کار روی متنی به منظور تحویل اسناد مربوطه توسط آژانس موافقت کرد. اما در آخرین لحظه گفتگوها در آگوست 2012 تیم آژانس متن موافقت شده را در براکت قرار داد و به این ترتیب مجددا بن بست ایجاد شد. لذا ایران را نباید برای عدم موفقیت گفتگوها سرزنش نمود.
2- یادآوری می شود که آژانس دو بار در سالهای 2004 و 2005 از پارچین بازدید کرد و معاون سابق مدیرکل اظهار داشت که پارچین بخشی از تاریخ است. همچنین اطلاع می دهم که طی گفتگوهای فوریه 2012 در تهران ما پیشنهاد کردیم بمنظور انجام ماموریت با انعقاد مدالیته تا مارچ 2012 و اجرای آن از جمله با شامل کردن بازدید از پارچین، گفتگوها را تشدید نماییم. معهذا پس از گفتگوها و ترتیبات آرام در تهران، موضوع با بیانیه مطبوعاتی آژانس حتی قبل از آنکه تیم به وین بازگردد موضوع سیاسی شد و فضا به مخاطره افتاد. اگر اینگونه نشده بود، هفته بعد از آن، تیم آژانس می توانست از پارچین بازدید کند. هشدار می دهم که در پرداختن به موضوعاتی که با امنیت ملی مربوط می شود باید دقت داشت و نباید سیاسی کاری نمود.
3- تیم آژانس با یک انتظار مشروع، که همچنین توسط مدیرکل سابق و جنبش عدم تعهد در چندین بیانیه تایید شد یعنی تحویل مدارک به ایران حداقل آنهایی که به ادعاها در خصوص فعالیتهای انجام شده توسط ایران مربوط است، موافقت نکرده است.
4- تیم آژانس بطور کامل نگرانیهای ما را در خصوص امنیت ملی در متن پیشنهادی با توجه به این واقعیت تلخ که اسامی دانشمندان ما در فهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا هستند و ترور عزیزان ما و همچنین تهدید مستمر به حمله توسط رژیم متجاوز صهیونیستی اسرائیل، لحاظ نکرده است. ما نمی توانیم یک چک سفید بدهیم و به راحتی راه را برای حملات هموار کنیم.
5- آخرین ولی نه کمترین، تحریک مستمر و تقابل در شورای حکام توسط تعدادی کشور غربی با استفاده ابزاری از آژانس است. همه ما شاهد چنین رویکرد و رفتار خصمانهای در این نشست هستیم که علیرغم همکاری فشرده ایران با آژانس، قطعنامه ارایه می شود.
نتیجه گیری:
الف- پرونده هسته ای ایران به دلیل ادعاهای تعداد اندکی از کشورهای غربی و نه به دلیل بازرسیهای عادی که مطابق با کلیه گزارشهای مدیرکل سابق و کنونی بدون هیچ مانعی انجام می شوند و گزارشها بطور مکرر حاکی از آن است که آژانس قادر به ادامه راستی آزمایی خود می باشد و هیچ مدرکی دال بر انحراف مواد هسته ای به اهداف نظامی یافت نشده است، هنوز مفتوح است.
ب- تحریم ها، حملات سایبری، اقدامات تروریستی علیه دانشمندان هستهای، تهدید به حمله علیه تاسیسات هستهای؛ همگی عزم ملت بزرگ ایران را برای صیانت از حق مسلم برای استفادههای صلح آمیز از انرژی هستهای از جمله غنی سازی جزم می کند.
گزارش های مدیر کل در خصوص بازرسیهای مستمر ثابت می کند که قطعنامهها و تحریم های مرتبط که به ظاهر توقف غنی سازی و ماشینهای سانتریفیوژ را هدف قرار می دهند، هیچ تاثیری نداشته است. برعکس، تشدید غنی سازی و تنفر مردم نسبت به آنهایی که تحریم ها را تحمیل کردهاند را می توان مشاهده نمود.
دولتهای کشورهای غربی که تحریم ها را تحمیل کرده اند باید به مردم خود و جامعه بین المللی حقیقت را بگویند.
واقعیت این است که امریکا و برخی کشورهای اروپایی تحریم ها را علیه مردم ایران و نه علیه غنی سازی ایران وضع کرده اند. چون همه قطعات ماشینهای سانتریفیوژ در داخل ساخته می شود و از خارج وارد نمی گردد.
ج- ما بدون آنکه در خصوص امنیت ملی خودمان مصالحه کنیم، آمادهایم که با آژانس همکاری نماییم و کار را برای نهایی سازی سریع تسهیل نماییم مشروط بر اینکه متقاعد شویم که تلاشها با هدف بستن پرونده ایران است و دنبال یک فرآیند بی پایان نیست.
د- جمهوری اسلامی ایران کاملا به تعهدات خود مطابق با ان.پی.تی متعهد است . ایران هرگز بر سر حق مسلم خود برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای شامل غنی سازی برای اهداف صلح آمیز تحت پادمان جامع آژانس سازش نمی کند.
ه- ما مصمم هستیم با حسن نیت و عزم سیاسی مذاکرات را با گروه 1+5 ادامه دهیم. به همه یادآور می شوم که در اجلاس دوم استانبول، ایران با قبول اینکه موضوع هستهای ایران در میان موضوعات دستور کار باشد، مصالحه بزرگی را انجام داد.
درآن اجلاس روی سه عنصر اصلی توافق شد.
1- ان.پی. تی یک اساس است
2- حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای به رسمیت شناخته می شود.
3- فرآیند، مبتنی بر رویکرد متقابل و گام به گام است.
بنابراین هردو طرف در خصوص همه موضوعات با ماهیت جهانی و منطقهای و همچنین موضوع هستهای ایران خود را متعهد نمودند که گامهای متقابل بردارند. نیاز به گفتن نیست که گامها باید هم وزن باشند.
و- با توجه به آنچه که در بالا بیان شد اینجانب به همه طرفهای ذیربط اکیدا توصیه می نمایم که از مخاطره انداختن محیط سازنده که در هر دو مسیر، برای ایران و آژانس و برای ایران و گروه 1+5 برای یک حل و فصل دوستانه لازم است، پرهیز نمایند. قطعاً قطعنامه پیشنهادی وضعیت را پیچیده می کند و همکاری ایران و آژانس را به مخاطره می اندازد. این یک خطای محاسباتی دیگر خواهد بود که حاکی از فقدان درک صحیح از فرهنک و تمدن عمیق ماست. ما به فشار تن در نخواهیم داد. بی تردید گفتگو و مذاکرات بدون پیش شرط، همراه با احترام متقابل و مبتنی بر رهایی سریع از شورای امنیت تنها راه حل می باشد.