رویا صدر به طنزنویسان توصیه کرد که در استفاده از واژگان طنز گشاده‌دستی نکنند؛ چراکه این کار متن را به سمت لودگی می‌برد.

به گزارش خبرنگار مهر، هفتمین جشنواره طنز مکتوب با برگزاری کارگاه «داستان کوتاه و کوتاه‌نوشت» با حضور رویا صدر ساعت 10 صبح روز 26 شهریور در سالن سلمان هراتی کار خود را آغاز کرد.

در این کارگاه که با استقبال مخاطبان رو به رو شده بود، رویا صدر گفت: طنز آموزش‌پذیر نیست و نکته دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که طنزپرداز باید از خودش هم بگذرد و خود را از دایره نقد کردن و سوژه طنز شدن، بیرون نداند. نمونه این چنین رویکردی را در آثار وودی آلن می‌بینیم.

وی ادامه داد: طنزپرداز باید از سوژه‌اش فاصله گرفته و بدون دخالت احساساتش سوژه را به طنز بگیرد. طنز با خونسردی و بی‌رحمی همراه است و طنزپرداز باید احساسات را کنار گذاشته و با شوخی و سرخوشی سوژه‌اش را به بازی بگیرد.

صدر با اشاره به اینکه طنز در ابتدا برخاسته از نگاه است، بیان کرد: در گام دوم تکنیک به کار می‌آید. طنزپرداز باید نگاهی متفاوت از نگاه مالوف به سوژه‌ها داشته باشد و چارچوب‌گریز و هنجارشکن باشد. یک طنزنویس خوب باید طنزآمیز فکر کند و سوی دیگر قضایا را هم ببیند.

این طنزپرداز اضافه کرد: همچنین آثار طنز باید بین واقعیت و فراواقعیت در حال حرکت باشند و در عین شکستن هنجارها، واقع‌گرا نیز باشند. برای طنزآمیز فکر کردن باید کنجکاو بود، با دقت نگاه کرد، سوی دیگر قضایا را دید، از وقایع فاصله گرفت و بدون احساس درباره آنها نوشت.

وی با مرور خاطراتش از روزهایی که کار خبرنگاری می‌کرد، توضیح داد: من وقتی خبرنگار بودم نمی خواستم طنز بنویسم اما ناخودآگاه نوشته‌هایم طنز می‌شد چون از زاویه دید طنز قضایا را می دیدم. حتی درباره گزارشی که برای بعد از آزادسازی خرمشهر نوشتم مطلبم سمت و سوی طنز به خود گرفت.

صدر در بخش دیگر صحبت‌هایش عنوان کرد: قابلیت طنزنویسی باید در فرد رشد یابد و آنقدر بنویسد تا سبک و سیاق خود را پیدا کند. برای تقویت روحیه طنزنویسی توصیه می کنم یک دفترچه همراه داشته باشید و در طول روز وقتی با سوژه‌ای رو به رو می‌شوید آن را یادداشت کنید.

به گفته وی، مدام‌نویسی و نترسیدن از نوشتن دو مساله‌ای است که یک طنزنویس باید به آن توجه داشته باشد. همچنین انتخاب قالب و اینکه هر سوژه‌ای را با چه فرمی باید تطبیق داد نکات دیگری بود که بدان اشاره کرد.

این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به اینکه جمله آخر در یک متن باید کوبنده باشد، گفت: غافلگیری عنصر مهمی در آثار داستانی است و این مساله در آثار طنز اهمیت دوچندان دارد. عنصر غافلگیری در پایان آثار طنز بیشتر اهمیت دارد.

تضاد مساله دیگری بود که صدر بدان اشاره کرده و توضیح داد: ایده اولیه داستان معمولا بر اساس تضاد شکل می‌گیرد. حس تضاد در هر اثر طنز مستتر است. داستان، انعکاس یک ناپایداری است که در طول زمان به پایداری می‌رسد که در حوزه طنز این ناپایداری چند برابر است.

صدر با اشاره به آثار چخوف و سبک طنزنویسی‌اش در اثر چون «سه خواهر» بیان کرد: در آثار چخوف ما با افرادی رو به رو هستیم که هر یک در فضای ذهنی خود و بیگانه از فرد مقابلش دیالوگ می‌گوید و همین مساله موقعیت طنز ایجاد می‌کند.

وی افزود: یک اثر طنز و غیرطنز در واژگان به کار رفته در متن هم متفاوت است. البته این مساله خیلی ظریف است و بهرام صادقی نمونه نویسنده‌ای است که از واژگان فاخر استفاده می‌کند ولی اثری طنز می‌آفریند.

نویسنده «ه مثل تفاهم» در توصیه‌ای به نویسندگان طنز عنوان کرد: نباید در استفاده از واژگان طنز گشاده‌دستی کرد؛ چراکه متن را به سمت لودگی می‌برد. لغات باید سر جای خودش استفاده شود تا مخاطب را پس نزند. به زور و اجبار طنز را به متن تزریق نکنید و قالب و واژگان را با هم هماهنگ کنید. صرف به کار بردن واژگان عامیانه متن را طنز نمی کند.

بازی با کلیشه‌های آشنا، بازسازی کلیشه‌ها و استفاده از کلمات مضحک برخی از تکنیک‌هایی بود که صدر بدانها اشاره کرد.

به گفته وی، هر یک از شاخه‌های شوخ‌طبعی ارزش خودش را دارد و تکامل یافته هزل، فکاهه و جوک است که آنهم ارزش خود را دارد و همین که مخاطب را به خنده وا می‌دارد و ذهنش را آرام می‌کند ارزشمند است.

صدر تاکید کرد: با توجه به محدودیت‌هایی که در رسانه‌های رسمی برای طنزپردازی وجود دارد، فکاهه‌نویسی خیلی ارزشمندتر شده و در نهایت هم به طنز می‌رسد. جوک هایی که در فضای مجازی و اس ام اس ها و در کلام رد و بدل می‌شود بعضا بدون هیچ ادعا مفاهیم انسانی را هم بیان می‌کنند.

 نویسنده «خبرنامه محرمانه» با اشاره به قالب هجو توضیح داد: «توپ مرواری» نوشته صادق هدایت یکی از بهترین نمونه‌های هجو علیه همه مظاهر قدرت است و من تاکنون در آثار معاصر ادبیات ایران اثری را نخوانده‌ام که در هجو چنین قدرت تکنیکی‌ای داشته باشد. او در این اثر تمام مظاهر قدرت، سیاست، حکومت، فلسفه، مذهب و ... را زیر تازیانه هجو می‌برد. نمونه خارجی آن شاید «1984» جرج اورول باشد که البته به طنز نزدیک‌تر است تا هجو.

وی در پایان گفت: من خیلی قایل به دسته‌بندی و ارزش‌گذاری شاخه‌های طنز نیستم و قبول ندارم که باید شاخه‌ای مانند فکاهی را کنار گذاشت. ما در گذشته چنین تفکیکی را نداشتیم و نخستین‌بار عمران صلاحی این تفکیک را قایل شد ولی بعدا خودش در کتاب «یک لب و هزار خنده» در این تئوری‌اش تجدید نظر کرد.

این کارگاه با پرسش و پاسخ و نوشتن متن‌های کوتاه توسط حاضران و نقد و بررسی این نوشته‌ها دنبال شد. 

آیین اختتامیه هفتمین جشنواره سراسری طنز مکتوب با حضور طنزپردازان مطرح کشور و شرکت‌کنندگان و برگزیدگان جشنواره ساعت 17 امروز در تالار اندیشه حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به پل حافظ برگزار می‌شود.