به گزارش خبرنگار مهر، برای بازخوانی حماسه شکست حصر آبادان، می روم به خرداد سال 58، به زمانی که خنکای نسیم خرداد باغستانهای جنوب و غرب کشور را در می نوردید و عطر علفزارها خانه های کاهگلی روستاهای مرزی را پر می کرد، به هفته هایی که تجاوز آشکار دشمن بعثی به حریم وطن آغاز و طبل جنگ در حال کوبیده شدن بود.
به زمانی که به گفته امیر سرتیپ دوم علی جهانشاهی فرمانده لشگر 77 پیروز ثامن الائمه، صدام آماده جنگی تمام عیار بود و تا زمان شروع این هجمه 630 مورد تحرکات و تجاوزات مرزی را انجام داده بود.
ماموریت خطیرشکست حصر آبادان با محوریت لشگر خوبان
این فرمانده ارشد ارتش برایم از ماموریت خطیری که در بحبوبه جنگ بر عهده این لشگر گذاشته شده می گوید از موقعی که محاصره آبادان از شرق کارون و استمرار تهدید اشغال از سوی دشمن موجب نگرانی مسئولان شده بود.
او تعریف می کند: در شرایطی که دشمن دنبال اجرایی کردن مقاصد شوم خود و حاکمیت کامل بر منطقه اروند بود، امام خمینی (ره) دستور داد که "حصر آبادان باید شکسته شود" و صف گردانندگان جنگ به ویژه ستاد مشترک به فکر افتاده بود تا یک یگان زبده منسجم و پا در رکاب را به منظور اجرای فرمان امام به منطقه اعزام کند.
فرمانده لشگر 77 پیروز ثامن الائمه می افزاید: بهترین گزینه برای این مهم لشگر 77 ثامن الائمه خراسان بود و به همین منظور این لشگر مسئولیت منطقه عملیاتی خرمشهر و آبادان را از فرماندهی اروند دریافت کرد.
امیر جهانشاهی می گوید: این اولین عملیات هماهنگ ارتش و سپاه با محوریت لشگر 77 خراسان بود، لشگری که عموم یگان هایش در پشتیبانی از نیروهای شمال غرب، غرب و جنوب در منطقه بودند و نسبت به سایر یگان ها سازماندهی و آمادگی بهتری داشت.
ثبت فتحی قریب با زمزمه نصر من الله رزمندگان
فرمانده ارشد ارتش می رود به صحنه نبردی سنگین و من با او همراه می شوم در شبی که ماه، در سکوت و حیرت نظاره گر زمزمه "نصر من الله" رزمندگانی بود که قرار بود آغاز "فتحی قریب" را در تاریخ دفاع از سرزمین مادریشان رقم بزنند.
امیر می گوید که عملیات ثامن الائمه ساعت یک بامداد پنجم مهرماه سال 60 با رمز "نصر من الله و فتح قریب" آغاز شد، دلاور مردان ایرانی جان بر سر دست گرفته قلب متجاوزین را نشانه رفته بودند، آتش پشتیبانی نیز دو روز بر دشمن می بارید تا آنها خیلی زود خاکستر نشین شکستی باشند که سزاوارش بودند.
همراه با صدای شنی تانک ها، غرش کاتیوشا و خمپاره، فریاد الله اکبر و یا زهرا(س) که از شانه خاکریزها به سمت آسمان اوج می گیرد به امیر گوش می کنم که می گوید: تیپ یک ثامن الائمه از منطقه ذوالفقاریه، تیپ دو از منطقه فیاضیه و تیپ سوم از دارخوین حمله کردند و در نهایت با تصرف ساحل شرق رودخانه کارون و آزاد سازی 150 کیلومتر مربع از زمین های خودی آبادان را از حصرخارج کردند.
روایت حماسه لشگری که امام راحل پیروزش خواند
فرمانده لشگر 77 انگار بر ساحل رودخانه کارون ایستاده و به نقطه افتخاری دیگر در کارنامه درخشان وطنش می نگرد، خاکی که زخم تیغ چنگیز صفتان هیچگاه نتواسته بر پیکر استوارش خدشه ای وارد کند، او با اقتدار از نتیجه این معرکه می گوید: در این نبرد 3 هزار نفر از دشمنان کشته و بیش از 1600 نفر اسیر شدند، صدها تانک، نفربر و چهار فروند هواپیما و هلی کوپتر دشمن منهدم و صدها دستگاه ادوات جنگی نیز به غنیمت نیروهای خودی درآمد.
امیرسرتیپ جهانشاهی، وقتی می خواهد عطر یاس و خاطره را با تکرار سخنان معمار بزرگ انقلاب درباره لشگر 77 یادآوری کند سرش را بالا می گیرد و می گوید: نتیجه شگفت انگیز این معرکه باعث متمایز شدن این لشگر از دیگر نیروهای زمینی شد بطوریکه حضرت امام خمینی(ره) بعد از این عملیات موفقیت آمیز لقب پیروز را به لشگر 77 ثامن الائمه اعطا کرد.
او این پیروزی و حماسه حیات بخش و عزت آفرین را کلید عملیات های بزرگ بعدی می داند و بیان می کند: با وحدت، جرات و جسارتی که در رزمندگان ایجاد شده بودعملیات هایی مانند طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و محرم نیز با افتخار رقم خورد.
امیرجهانشاهی، حماسه های دفاع مقدس را حاصل جانبازی و ایثارگری علی اکبرهایی می داند که با لهجه های شیرین کردی، لری، بلوچی، گیلکی، یا آذری، اصفهانی و کرمانی و از جای جای این سرای همیشه سربلند برای مقابله با خصم به میدان جنگ آمده بودند، و سپس ادامه می دهد: ولی وجود بچه های لشگر 77 که از مشهد الرضا در عملیات ها شرکت می کردند حس دیگری به رزمندگان می داد، شرکت حتی یک یگان از لشگر ثامن الائمه در عملیات ها نیروی عظیم معنوی با خود به همراه داشت و باعث قوت قلب همه بود.
او می گوید: دشمن از اسم لشگر 77 ثامن الائمه که منصوب به امام رضا (ع) بود وحشت داشت، چون آنها خوب می دانستند اسماعیل های رزمنده این مرز و بوم با توکل به اسم مبارک امام هشتم (ع) به استقبال قربانگاه می روند و نتیجه این تسلیم مانند خاری در چشم آنها بود.
5 هزار گلگون کفن با لباس رزم تقدیمی لشگر 77
فرمانده لشگر 77 پیروز ثامن الائمه بیان می کند: در طول هشت سال دفاع از دین و میهن و بیرون راندن دشمن از خاک وطن این لشگر 5 هزار و 245 شهید والا مقام تقدیم نظام کرد که با خون سرخ خویش کفن که نه لباس رزم خود را گلگون کردند و درخت انقلاب را جان تازه بخشیدند.
به گفته امیر 20 هزار جانباز قهرمان که سینه خود را در مقابل تیغ دشمن سپر قرار دادند و 2 هزار و 865 آزاده که سند پا برجایی نظام اسلامی را در چنگال دشمن بازنویسی کردند، نیز برگ های زرینی از دفتر خاطرات دفاع این لشگر هستند که تا همیشه خواهند درخشید.
او درباره دستاوردهای دفاع مقدس برای کشور می گوید: هشت سال دفاع مقدس برکات و نتایج زیادی در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی داشت، مهم ترین آن استحکام نظام اسلامی و کوتاه کردن دست دشمنی بود که به بهانه اختلافات مرزی ریشه های انقلاب مردم ایران را هدف گرفته بود.
سرتیپ جهانشاهی کم نشدن یک وجب از خاک کشور را ثمره همراهی سپاه، نیروی انتظامی، ارتش و از همه مهم تر مردمی می داند که سراچه دل هایشان لبریز از مهر و عشق به رهبرشان بود.
دلائل جنگی که از سوی همسایه تحمیل شد
این فرمانده ارتش می گوید: ایران قبل از انقلاب به عنوان ژاندارم منطقه محسوب می شد و ارتش نیز در جهت حمایت از استکبار و رژیم طاغوت تقویت شده بود ولی معادلات حاکم بر سیاست خارجی ایران تحت تأثیر انقلاب اسلامی بازتعریف شد.
وی ادامه می دهد که بعد از انقلاب تحمل از دست رفتن چنین مهره با ارزشی برای کشورهای غربی بسیار سخت بود، بنابراین تلاش های زیادی برای بازگشت ایران به جایگاه گذشته انجام دادند و از هر اقدامی برای نابودی و تسلیم کردن مردم و مسئولین نظام اسلامی فروگذار نکردند.
امیرسرتیپ دوم جهانشاهی ادامه می دهد: بعد از انقلاب تعادل و توازن در منطقه تغییر پیدا کرده و ایران در برابر آمریکا قرار گرفته بود و تنها کشوری بود که نه شرقی و نه غربی را سر داد و همین ایستادگی ما بر سر آرمان هایمان باعث شد جنگ را از طریق همسایگانمان به ما تحمیل کنند.
وی تاکید می کند: در این شرایط حمله نظامی صدام که از سوی بیش از 40 کشور حمایت اطلاعاتی،عملیاتی و لجستیکی می شد آغاز شد و این درحالی بود که نیروهای مسلح ما هنوز از سازماندهی لازم برخوردار نبود.
وی تصریح می کند: با وجود اینکه در زمان شروع جنگ تعدادی از ارتشی ها تسویه شده و نیروی زمینی وقت از 28 هزار به 105هزار نفر کاهش پیدا کرده بود،باز هم ارتش تنها نیروی سازمان یافته بود که می توانست پا در عرصه دفاع بگذارد و با جرات می توان گفت که توانست به درستی به تکلیفش عمل کند.
ایرانی مقابل هیچ متجاوز و مستکبری کرنش نمی کند
او می گوید که مردم و نیروهای مسلح با لبیک به ندای امام (ره) ایستادند و در حالی که صدام تا بن دندان مسلح به پشتیبانی استکبار جهانی دلخوش کرده بود به همه مزدوران عالم نشان دادند غیرت ایرانی اجازه نمی دهد که او مقابل هیچ ظالم، طاغوت، مستکبر و متجاوزی کرنش کند.
امیرجهانشاهی احیای فرهنگ ایثار و شهادت را میوه این هشت سال می داند و معتقد است که در هیچ کجای تاریخ بشریت مگر در برخی جنگ های صدر اسلام و کربلای حسینی نمی شود صحنه های زیبای ایثارگری و جانبازی که در این چند سال ترسیم شد را نظاره کرد.
او می گوید که تماشای در آغوش کشیدن شاهد شهادت تنها به عشق قرب حضرت حق توسط پیرمردهای 60 ساله، تازه دامادهای 20 ساله و نوجوانان 13 ساله، امیر و سردار سرافراز و هزاران سرباز، پاسدار، بسیجی و عشایر را فقط می توان در حماسه دلاورانه ملت ایران سراغ گرفت.
ساخت تسلیحات نظامی نتیجه خودباوری
امیر جهانشاهی جلوگیری از نفوذ بیگانگان و ارتقاء اقتدار سیاسی کشور را نیز از دستاوردهای جنگ تحمیلی می شمارد و می گوید: اگر امروز سیاسیون با عزت و اقتدار در مجامع بین الملی حضور پیدا می کنند، اگر اجلاس غیر متعهدها در ایران با این شکوه و عظمت برگزار می شود به خاطر کسانی است که در حریم مقدس دفاع گام برداشتند و شاید امروز هیچ نشانی و اثری از پیکرشان در زمین نباشد.
او درباره ارتش ایران و اینکه از وابستگی کامل در تجهیزات نظامی به خود اتکایی رسیده حرف می زند و می گوید: در خصوص تجهیزات نظامی در اوایل جنگ وابستگی کامل داشتیم و امروز به جایی رسیده ایم که می توانیم فناوری برخی سلاح ها را در اختیار کشورهای دیگر قرار دهیم.
این فرمانده ارشد ارتش با اشاره در دست داشتن فناوری ساخت انواع تسلیحات و ادوات زرهی، سلاح های سبک و سنگین، موشک، ناو و ناوچه و زیر دریایی و سامانه های پدافند هوایی و موشکی می گوید: اینها نتیجه خودباوری و اعتماد به نفس مردم سرزمینی است که مهد تمدن و آزادگی است.
وی امنیت امروز کشور را مدیون خون شهدا می داند و با تاکید بر اینکه باید روحیه دینمداری و تکلیفمداری دفاع مقدس حفظ شود می افزاید: بیمه شدن انقلاب اسلامی از نعمات الهی جنگ است که باید آن را مغتنم شمرد.
ایران رویاهای آمریکا را به کابوس تبدیل کرده است
صفحه های پر افتخارآفرین ترین روزهای دفاع غیرتمندانه از دین و میهن را ورق می زنم که هر کدام درسی برای صدامیان، سلطه طلبان و زورگویان است.
می رسم به امروز که دو دهه از پایان جنگ عراق علیه ایران گذشته، صدام از تاریخ سیاسی منطقه محو شده، اما آتش افروزی در منطقه خاورمیانه توسط کشورهایی مثل آمریکا گسترش یافته است" این را من می گویم و امیر پاسخ می دهد: دلیل این همه اتش افروزی خشم آمریکا از ایران است چرا که این ملت تمام رویاهایش را در خاورمیانه و حتی در جهان تبدیدل به کابوسی وحشتناک کرده است.
وی ادامه می دهد: آمریکا به دنبال اعمال مدیریت و منافعش خودش است، ولی سیر تحولات منطقه هر روز بیشتر از گذشته خارج از اراده ایالات متحده ادامه پیدا می کند و گسترش دین مبین اسلام و شدت گرفتن موج بیداری اسلامی هم بر تلخی اوقات او در این منطقه می افزاید.
امیر با بیان اینکه بزودی سونامی بیداری اسلامی کاخ آمال ابرقدرت های زورگو را ویرانه خواهد کرد؛ می افزاید:امروز ایرانی ها آمریکاییها را به بنبست رسانده اند.
وی تجربه مردم و مسئولان ایرانی در دفاع مقدس را موجب افزایش توانمندی های سیاسی و دفاعی کشور می داند و می گوید: امروز ارتش ایران به پشتیبانی مردم قهرمان و تحت رهبری مقام عظمای ولایت در هر نقطه و هر زمان که نیاز باشد از کشور و دین اسلام حمایت می کند.
امیر سرتیپ دو علی جهانشاهی که از فرماندهان ارشد ارتش است آغاز جنگ در کرمان محصل بوده، بعد از گرفتن دیپلم وارد دانشکده افسری شده و تا زمان فارغ التحصیلی در سال 62 چند بار به صورت داوطلبانه در عملیات ها حضور داشته است.
ذره ای از خاک این سرزمین نصیب دشمن نمی شود
از او می پرسم آیا این حماسه ها تکرار شدنی است اگر دوباره جنگی آغاز شود و او با قاطعیت جواب می دهد که در جنگ تحمیلی نیمی از شهدای ارتش سربازان بودندکه به قیمت تقدیم نفس هایشان این کشور را حفظ کردند.
امیر جهانشاهی که پس از دانش آموختگی در یگان ۳۵ تکاور مشغول به خدمت شده و در ادامه هم به ترتیب در مرکز آموزشی ۰۵کرمان، قرارگاه عملیاتی جنوب شرق، مرکز آموزشی امام رضا(ع)، ۰۴بیرجند و لشکر ۷۷ پیروز ثامن الائمه (ع) مشغول به خدمت بوده است، به خاطره ای میهمانم می کند از نوروز سال ۶۳ زمانی که در دانشکده افسری مشغول تحصیل بوده است، می خواهد از عشق و شور جوانان آن دوران بگوید.
او تعریف می کند: عروسی برادرم بود و من هم بلیط گرفته بودم برگردم به خانه، با هم هماهنگ کرده بودیم که مراسم را طوری برگزار کند که من هم بتوانم حضور داشته باشم.
وی ادامه می دهد: همه دانشجویان مثل من بلیت گرفته بودند که به شهرستان هایشان بازگردند، اما خوب درست یک روز قبل از رفتن زمزمه عملیات بلند شد، همگی دلمان به سمت خاکریزهای خط مقدم پر کشیده ، برخی بیشتر از بقیه بیقرار شده بودند و تب اعزام به جبهه کم کم فراگیر شد، امیر صالحی که آن زمان فرمانده دانشکده بود، در جمع دانشجویان حاضر شد و گفت: "می دانیم که شما علاقه ندارید به خانه هایتان بروید و دلتان در مناطق عملیاتی است، هر کسی که می خواهد به جبهه اعزام شود، با یک الله اکبر به جلوی جایگاه بیاید" و در یک لحظه یک تیپ الله اکبر گویان پا کوبید و جلو آمد.
سپس با تبسم می گوید که بلیت ها را پس دادیم و بعد از آن، همه به وسیله قطار عازم مناطق عملیاتی شدیم و تا پایان تعطیلات در جبهه حضور داشتیم.
بعددر حالی که دست هایش را برای تاکید بیشتر تکان می دهد می گوید: جوانان ایرانیاز غیرت و مردانگی خاصی برخوردارند در هیچ کشوری سربازی به شجاعت، جسارت و محجوبی سرباز ایرانی نداریم، غیرت و تعصب مردم این سرزمین چه آن زمان که صدام با لباس نظامی بر صفحه تلویزیون عراق حاضر شد و خبر از حمله همه جانبه و تجاوز کارانه ارتش بعث را به ایران داد و چه امروز اجازه نمی دهدحتی پوتین های دشمن ذره ای از خاک این سرزمین بکاهد.
قرارگاه لشگر همیشه پیروز 77 ثامن الائمه را که از قدیمی ترین و مقتدرترین لشگرهای نیروی زمینی بوده و بیش از صد سال است حفاظت از دین و میهن و ناموس وطن را بر عهده دارد ترک می کنم، در حالی که حماسه شکوهمند یاران خراسانی را با افتخار مرور می کنم.
...........................
گزارش: زهرا طوسی