روابط روسیه و اتحادیه اروپا در حوزه انرژی در سالهای گذشته با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. پیش از این در سال 2010، روسیه پیشنهاد تشکیل یک کنسرسیوم برای کنترل مسیرهای کلیدی نفت در دریای سیاه و دریای مدیترانه را مطرح کرده بود تا از این طریق تعامل میان واردکنندگان و صادرکنندگان نفت و گاز افزایش پیدا کند.
دولتهای ترکیه، ایتالیا و روسیه نیز در اکتبر سال 2009 موافقتنامه همکاری برای ساخت خط لوله نفت سامسون-جیحان را امضا کردند. اما اتحادیه اروپا از سیاستهای روسیه برای ساخت خط لوله حمایت نکرده و با پیشنهادهای مطرح شده از سوی روسیه در حوزه انرژی مخالفت میکند.
وابستگی اتحادیه اروپا به واردات انرژی
اتحادیه اروپا در سالهای گذشته همواره با معضل تامین امنیت انرژِی رو به رو بوده است. وابستگی به واردات انرژی از زمان شوکهای نفتی دهه 1970 به عنوان یکی از نقاط آسیبپذیری اتحادیه اروپا شناخته میشود. توقف صادرات گاز روسیه در سالهای 2006 و 2009 نیز بار دیگر وابستگی شدید اروپا را به واردات انرژی نمایان کرد.
یکی از مهمترین موارد اختلاف میان روسیه و اتحادیه اروپا صادرات نفت و گاز به کشورهای اروپایی است. به طور تاریخی، دولتهای عضو اتحادیه اروپایی وابستگی شدیدی به منابع انرژی روسیه دارند. سهم روسیه در بازار گاز اروپا 30-25 درصد میباشد. شرکت گازپروم نیزمهمترین تامین کننده گاز بوسنی و هرزگوین، استونی، لیتوانی، فنلاند، مقدونیه، مولداوی و اسلواکی است. مسکو همچنین بیش از 90 درصد گاز بلغارستان و مجارستان را تامین میکند. ایتالیا و آلمان نیز وابستگی فراوانی به منابع انرژی روسیه دارند.
با توجه به این وابستگی شدید اتحادیه اروپا به واردات انرژی از مسکو، انتظار میرود که کشورهای اروپایی تعامل بیشتری با روسیه داشته باشند. اما بروکسل نه تنها تمایل چندانی برای تعامل با مسکو ندارد، بلکه در تلاش است روسیه را تحت فشار قرار دهد تا از این طریق بتواند خواستههای خود را بر این کشور تحمیل کند.
یکی از راهکارهای اتحادیه اروپا برای مقابله با مشکل نبود امنیت انرژی، متنوع ساختن منابع و عرضه انرژی است. البته اتحادیه اروپا برای تحقق این هدف با مشکلاتی نیز رو به روست، چرا که وابستگی فراوانی به روسیه، نروژ و الجزایر برای واردات هیدروکربنها دارد. با کاهش ذخایر نفت دریای شمال نیز، بیشتر دولتهای عضو وابستگی بسیار شدیدی به واردات نفت از اعضای اوپک در خاور میانه پیدا کردهاند.
انرژی، ابزاری در اختیار سیاست خارجی روسیه
روسیه در سالهای گذشته با استفاده از اهرم انرژی به عنوان یک سلاح در صدد بازسازی قدرت پیشین خود برآمده است. تدوین استراتژی 2020 در صنعت انرژی بر کاهش خسارت محیط زیست، بهبود تکنولوژی در مصرف انرژی، کاهش هزینههای عرضه انرژی و افزایش توانایی تولیدی در صنعت نفت و گاز در داخل اشاره دارد.
افزایش وابستگی جهان به انرژی و نیز ظهور روسیه به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در حیات انرژی و مسیرهای انتقال انرژی به بازارهای مصرف بیش از پیش مورد توجه قدرتهای بزرگی چون آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
ذخایر انرژی روسیه
روسیه از لحاظ جایگاه منابع طبیعی و نفت روسیه دارای مقام هشتم در ذخایر نفت است و بزرگترین صادرکننده نفت پس از عربستان سعودی به شمار میآید. همچنین روسیه بزرگترین ذخیره گاز جهان و بزرگترین صادر کنند گاز طبیعی است. از نظر ذغال سنگ نیز روسیه دومین ذخیره جهانی است. ذخایر نفتی این کشور در حدود 60 میلیارد بشکه تخمین زده می شود که در حدود 6 درصد کل ذخایر جهانی است و همواره برای مدتی طولانی تعیین کننده میزان قدرت و سلامت اقتصاد روسیه بوده است. به این ترتیب، روسیه در مقام هشتم جهان به لحاظ ذخایر نفتی قرار دارد. در حقیقت اساس تمرکز انرژی اوراسیا در روسیه قرار دارد.
چالشهای اتحادیه اروپا در حوزه انرژی
تامین گاز طبیعی مهمترین نگرانی اتحادیه اروپا در بخش انرژی محسوب میشود. از سوی دیگر، بسیاری از دولتهای عضو تمایل چندانی ندارند که کنترل سیاستهای حوزه انرژی خود را به اتحادیه واگذار کنند و به طور عمده منافع ملی خود را به نگرانیهای اروپا ترجیح میدهند.
چالش مهم دیگر اتحادیه اروپا وابستگی روز افزون دولتهای عضو به واردات انرژی از روسیه و استفاده ابزاری این کشور است. هم اکنون در حدود 40 درصد گاز طبیعی اتحادیه اروپا و 32 درصد نفت خام اتحادیه اروپا از روسیه وارد میشود. یکی دیگر از چالشهای اروپا افزایش مصرف انرژی است که به افزایش تقاضا برای انرژی منجر شده است.
وابستگی به تعداد محدودی از کشورهای تولید کننده انرژی چالش مهم دیگر اتحادیه اروپا است. حوادث به وجود آمده در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز شرایطی را به وجود آورده است که اتحادیه اروپا نمیتواند برای درازمدت بر این کشورها به عنوان تامین کننده انرژی حساب باز کند. رشد اقتصادی کشورهای نوظهوری همچون روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی و نیاز آنها به انرژی موجب افزایش تقاضا در بازار انرژی شده است که این امر می تواند رقابت را در بازارهای جهانی برای بهدست آوردن منابع انرژی به شدت افزایش دهد.
گفتگوی انرژی اتحادیه اروپا-روسیه
گفتگوی انرژی روسیه اتحادیه اروپا در ششمین نشست اتحادیه اروپا-روسیه در پاریس (30 اکتبر 2000) پایه ریزی شد. هدف از این اقدام، ایجاد امنیت، پیشبینی پذیر بودن و قابل اطمینان بودن عرضه انرژی در دراز مدت و افزایش اعتماد و شفافیت در هر دو سمت است. در نشست اکتبر 2005 در لندن و به دنبال گفتگوهای پوتین و خوزه مانوئل باروسو، پوتین بر نیاز به یک چارچوب برای روزآمد کردن همکاریها تاکید کرد. این چارچوب در چهار بخش سرمایهگذاری تقویت زیرساختهای تجارت و انرژی تنظیم شده است.
روسیه و اتحادیه اروپا 24 فوریه 2011 با هدف ارتقای روابط خود 3 سند امضا کردند؛ به روز کردن ساز و کار هشدار اولیه در حوزه انرژی، صدور بیانیه مشترک برای ایجاد شورای مشترک مشورتی گاز و امضای یادداشت تفاهم در خصوص آماده کردن نقشه راه همکاری روسیه اتحادیه اروپا در حوزه انرژی تا سال 2050 از مهمترین مفاد این سه سند بود.
چشم انداز روابط
اتحادیه اروپا و روسیه برای تقویت همکاریهای خود در حوزه انرزی راهبردی را با عنوان نقشه راه سال 2050 ترسیم کردهاند. طبق این نقشه راه، اتحادیه اروپا و روسیه باید تا سال 2050 به متحدین راهبردی یکدیگر تبدیل شوند و روسیه، همسایگان غیراروپایی این کشور و اتحادیه اروپا به سمت ایجاد بازار مشترک انرژی حرکت کنند. حفظ و ارتقای پیوندهای زیرساختاری، ایجاد بازار مشترک و ایجاد بخش خلاق و کارآمد در حوزه انرژی از مهمترین برنامههای مسکو-بروکسل برای تقویت همکاریهای خود در حوزه انرژی است.
از سوی دیگر، تلاشهای بروکسل برای فشار بر مسکو برای امضای موافقتنامه منشور انرژی آن هم طبق خواستهها و شرایط اتحادیه اروپا نیز مورد پذیرش مسکو قرار نخواهد گرفت، چرا که چنین اقدامی را بر خلاف منافع ملی خود میداند. گازپروم نیز در واکنش به آغاز تحقیقات از این شرکت اعلام کرده این شرکت طبق قوانین داخلی روسیه فعالیت خود را آغاز کرده است و این اقدام کمیسیون اروپا قانونی نیست.
روابط اتحادیه اروپا و روسیه در حوزه انرژی به علت مسائل مختلفی چون پیچیدگی درونی اتحادیه اروپا و همچنین رویکردهای سیاست خارجی روسیه از فراز و نشیبهای فراوانی برخوردار بوده است. بدون شک، اقدام اخیر کمیسیون اروپا موجب بروز تنش میان اتحادیه اروپا و روسیه خواهد شد. هدف از آغاز تحقیقات از فعالیتهای گازپروم توسط کمیسیون اروپا از ابتدا نیز چندان شفاف نبود. اگرچنانچه هدف از این اقدام اعمال فشار بر مسکو باشد باید گفت که تنها نتیجه معکوسی دربرخواهد داشت و احتمال میرود گازپروم صدور نفت به کشورهای غربی را کاهش داده و مسیرهای جدیدی را برای انتقال انرژی خود انتخاب کند.
-----------------
علیرضا ثمودی