کرج - خبرگزاری مهر: عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی کرج گفت: بار انتقال فرهنگی در ایران از دوره ای به دوره دیگر بر عهده ادبیات بوده است و در این راستا ادبیان نقش کلیدی داشته است.

دکتر عسگر عسگری حسنکلو عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی کرج در اولین جلسه  سلسله  نشست های ده گانه «تحلیل ادبیات معاصر ایران» گفت: اگر بخواهیم به تحلیل ادبیات معاصر ایران بپردازیم ابتدا باید تعریف دقیقی از هریک از این کلمات داشته باشیم.

 
وی در توضیح واژه تحلیل بیان کرد: اصولا تا زمانی که ما از مسئله ای شناخت دقیق نداشته باشیم قادر به تحلیل آن نیستیم، در واقع مبنا و پایه و اساس تحلیل شناخت انسان به شمار می رود.
 
عسگری حسنکلو در ادامه ادبیات را تعریف کرد و گفت: ادبیات مجموعه سخن های انسانی است که در قالب گفتاری و نوشتاری درآمده اند.
 
وی اضافه کرد: ادبیات هر کشوری از فرهنگ و تمدن آن ملت نشات می گیرد، همان طور که این فرهنگ و تمدن با گذشت زمان دچار تغییر و تحولاتی می شو د به طبع آن ادبیات آن ملت نیز تغییر می کند. مثلا ادبیاتی که در 200 سال پیش رایج بود با ادبیات امروز ایران از نظر فرم و محتوا، متفاوت است بر اساس همین امر می توان ادبیات را به دوره های مختلف تقسیم بندی کرد که هریک از این دوران در تکامل عصر بعدی خود نقش مهمی را ایفا می کنند برای مثال ادبیات مشروطه نقش به سزایی در تحول و تکمیل ادبیات معاصر داشته است.
 
این استاد دانشگاه  ابراز داشت: تعریف معاصر  تقریبا در اغلب زبان های دنیا مبهم است به خصوص آنجا که برای توصیف ادب و هنر به کار می رود، همواره سوالاتی از قبیل چه کسی با چه کسی معاصر است یا چه چیزی با چه کسی معاصر است در پیش روی نظریه پردازان قرار دارد ولی به طور کلی دوران معاصر غرب از انقلاب صنعتی انگلستان و انقلاب کبیر فرانسه آغاز می شود و دوران معاصرایران از مشرطه.
 
هنر نمایشنامه نویسی و نقاشی تا قبل از مشروطه رایج نبود
 
وی در توضیح ادبیات ایران پیش از مشروطه گفت: تا پیش از عصر مشروطه در ایران هنر در قالب نمایشنامه نویسی و نقاشی  شیوه کنونی چندان رواج نداشت و به موسیقی به دلیل برخی از محدودیت های شرعی چندان بها داده نمی شد.
 
این پژوهشگر اظهار داشت: نهضت مشروطه بیش از 100 سال پیش به پیروزی رسید و بر تمامی بخش‌های جامعه تاثیر گذاشت و ادبیات فارسی را چنان دستخوش تغییر و تحول کرد که امروزه در طبقه‌بندی سبک‌ها و دوره‌های ادبی، دوره‌ای مستقل با عنوان «ادبیات مشروطه» قابل مطالعه و تحقیق است.
 
وی ادامه داد:  در سال‌های قبل از وقوع مشروطه یعنی از زمان قائم مقام فراهانی نثر فارسی  تغییراتی یافته بود و تا حدودی از پیچیدگی فاصله گرفته بود و در شکلی  ساده، روان و به دور از کاربرد لغات دشوار رواج پیدا کرده بود.
 
استاد ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی ازآزادی و آزادی ‌‌خواهی، سنت شکنی و تجددخواهی به عنوان درون مایه های نثر سال‌های نزدیک به انقلاب مشروطه نام برد و اضافه کرد: با همه این اوصاف ادبیات ایران تا قبل از مشروطه به نوعی دچار کوررنگی بوده و بعد از عصر مشروطه افق های تازه ای رو به دریچه ادبیات ایران گشوده شد.
 
فضای مشروطه برای نشر کتاب مناسب نبود
 
عسگری حسنکلو ابراز داشت: به سبب حساسیت‌ فضای سیاسی در سال‌های اول مشروطه، کمتر نویسنده‌ای دست به کار نوشتن کتاب می‌زد و اکثر آنها مطالب خود را در قالب مقاله در روزنامه‌ها منتشر می‌کردند.
 
وی گفت: بر این اساس  روزنامه‌های بسیاری در این دوره منتشر می شدند  که در آنها بیشتر مطالب سیاسی، اجتماعی وحتی  علمی منتشر می‌شد که جنبه اطلاع‌رسانی داشت.
 
این پژوهشگر از روزنامه  «صور اسرافیل» با مدیریت جهانگیرخان شیرازی که در تهران منتشر شد، به عنوان مهمترین این روزنامه ها نام برد.
 
وی یکی دیگر از ویژگی ها ادبیات مشروطه را روی آوردن  مردم عادی به ادبیات دانست و افزود: تا پیش از این علاقه و پیگیری ادبیات تنها در قشر تحصیل کرده و روشنفکر اتفاق می افتاد.
 
وی  بیان کرد: علی رغم تاثیر ادبیات مشروطه در ادبیات معاصر ایران درباره دوره مشروطه کمتر صحبت می شود که این امر قابل تامل است.
 
وی در توضیح خصوصیت شعر در دوران مشروطه افزود: شعر در این دوره در قلمرو محتوا و اهداف شعری از دربار جدا شد و تبدیل به شعری مردمی شد.
 
عسگری حسنکلو ادامه داد:  شعر مشروطه در این دوره تا آن اندازه محتوا و حتی ظاهر شعر فارسی را دگرگون کرد که می توان گفت در این زمان بسیاری پیوند ادبیات با گذشته گسسته شد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه از میرزاده عشقی،عارف، دهخدا و ادیب الممالک به عنوان مهمترین شاعران این دوره نام برد و افزود: در حوزه نثر نیز در این دوره به داستان نویسی توجه زیادی شد و نویسندگانی چون بزرگ علوی، هدایت و جمال زاده می توان به عنوان سردمداران نثر در ادبیات معاصر نام برد.
 
وی ادامه داد: وقتی از ادبیات معاصر یاد می کنیم صحبت از تئوریسن هایی می شود که کاستی های ادبیات قدیم و کلاسیک ایران را مطرح می کنند و ویژگی های ادبیات معاصر به شکل جامع و کامل را نیز نام می برند.
 
وی در پایان گفت: ادبیات معاصر به طور کلی ادبیاتی منتقد و موشکاف است و از جنبه توصیف و توضیح صرف خارج شده و مسائل و موضوعات جاری زندگی را به طور دقیق مورد تحلیل قرار می دهد .