به گزارش خبرنگار مهر، هنگامی که سنت ها و آداب و رسوم ویژه رنگ باخت، گویی تشریفات و تجملاتی و آیینی که هیچ فلسفه ای پشت آن نیست، واراد مراسم های ازدواج شد و این امر همه مراسم های عروسی را یک شکل و عاری از رنگ و بوی سنتها کرده است.
نگاهی به شروع زندگی مولای متقیان علی(ع) و حضرت فاطمه (س) نشان از این مسئله دارد که در انجام این سنت حسنه تأکید بر اصل ازدواج است و میزان جهیزیه و نوع برگزاری مراسم در این میان کمترین نقش را دارد.
نگاهی به ازدواج های انجام شده در دورانی نه چندان دور نشان می دهد که پدران و مادران ما به خوبی و با تأسی به بزرگان دین و با ساده ترین ازدواج ها، زندگی های پردوام و با برکتی را شروع کرده و ادامه دادند، کاری که کمتر جوان امروزی با وجود هزینه های سنگینی که در مراحل مختلف ازدواج اعم از برگزاری مراسم و تهیه جهیزیه قادر به انجام آن است..
به بهانه شروع زندگی پربرکت امام علی (ع) با دختر پیامبراکرم(ص)، با یکی از محققان ابرکوه پیرامون برگزاری مراسم ازدواج در ابرکوه در گذشته ای نه چندان دور به گفتگو نشسته ایم.
حامد اکرمی مراسم ازدواج در ابرکوه قدیم را از ابتدا تا پایان مراسم برای خبرنگار مهر بازگو کرد که در این گزارش به بخش هایی از آن اشاره خواهد شد.
انتخاب همسر، چارقد به سر کردن
در گذشته هرگاه پسری به سن ازدواج می رسید، برای او دختری را خواستگاری می کردند. معمولاً مادر داماد، عروس آینده اش را در موقعیتی مناسب انتخاب می کرد و بعد از آن خانواده داماد به خانه عروس می رفتند و یک چارقد (روسری)، انگشتر و یک دست لباس و شیرینی به آنجا می بردند و با این کار مشخص می شد که دختر متعلق به پسر آنهاست و در آینده مراسم عقدکنان با حضور روحانی انجام می گرفت و چون دختر طلبیده شده بود، دیگر کسی برای خواستگاری و ازدواج با او پا پیش نمی گذاشت.
در قدیم به این کار اصطلاحأ "سنگ روی بافه گذاشتن" میگفتند. این مدت اغلب یکسال (بستگی به وضعیت افراد داشت) تعیین می شد و این مراسم همان نامزدی امروزی است.
مراسم دستمال کیسه (پیش گذاری)
وقتی که داماد دختر مورد نظر خود را برای ازدواج کاندید یا نامزد میکرد، خانواده عروس چند تکه لباس به تعداد خانواده داماد و خود داماد میگرفتند و درون بقچه ای می گذاشتند. هنگامی که داماد و خانواده آنها را دعوت می کردند، دستمال بقچه را به مادر داماد می دادند و مادر داماد در عوض یک کله قند یا یک شاخه گل می داد.
مراسم شب پنجه؛ مراسم دعوت از عروس
در همین دوران نامزدی، رسم بود که پنج روز به عید نوروز مانده، خانواده داماد برای عروس پنج تکه ظرف از قبیل "سوچه، کاسه نائینی، کوزه سفالی، لیوان و قوری" ببرد و تقدیم عروس کند و در طول یک سال در تمام اعیاد چه ملی و چه مذهبی (عید غدیرخم، عید فطر، نوروز و … ) هدیه هایی را از قبیل لباس، انگشتر ( بنا به وضع زندگی خانواده ها)، قند و … به عروس یا داماد خود می دادند و آنها را اگر عید فطر بود به مسجد و اگر سیزده به در باشد به صحرا میبردند.
مهر بریدن (صداق برون)
پس از فرستادن شخصی به خانواده عروس، اجازه گرفتن و جواب مثبت گرفتن برای عروسی، یک شب را برای انجام این مراسم تعیین می کردند. خانواده داماد همراه خویشاوندان خود به خانه عروس می رفتند و اول مراسم تعیین مهریه یا "صداق بریدن" را انجام می دادند.
مهر بریدن یا صداق برون، معلوم کردن صداقیه است. از طرف خانواده داماد به عنوان مثال یک قفیز ملک، ده مثقال طل ، پنج مثقال نقره، رختخواب، فرش، آئینه شمعدان، لباس عروس، چادر، کفش و قرآن به عنوان مهریه عروس مشخص می شد.
سفره عقد
پس از سپری شدن دوران نامزدی که اغلب یک سال تعیین میشد، نوبت به مراسم عقدکنان بود که این مراسم سنتهای ویژه ای داشت.
وقتی که زنان از حمام بیرون می آمدند راهی منزل پدر عروس می شدند، در یکی از اتاقهای خانه سفره یا پارچه ای را روی زمین پهن می کردند و آئینه را در بالای سفره می گذاشتند به طوری که عروس که روبروی آن می نشیند در آن پیدا باشد.
عروس حتماً باید رو به قبله باشد، کنار آن دو شمع روشن می کردند و جلوی آن قرآن، جانماز و مهر نماز، سبزی، دو کله قند، حنا، آش کشک، روغن حیوانی، عسل و دارچین و هل و چراغ روشنی می گذاشتند.
حمام کردن داماد و عروس
عروس با خانواده و خویشاوندانش و زنان خانواده شوهر در منزل پدر عروس جمع می شدند، نخ انداز محل را خبر می کردند و او زنان را آرایش می کرد و بقیه زنان هم به صرف چای و شیرینی مشغول می شدند تا نوبت آنها فرا برسد و پس از اتمام کار همگی نهار می خوردند.
به دلیل وجود نداشتن حمام در اغلب منازل آن زمان، همه با هم به اتفاق عروس به حمام عمومی می رفتند، زنان و عروس دست و پا و سر را حنا می بستند و استحمام می کردند و بعد از بیرون آمدن از حمام به منزل پدر عروس می رفتند.
داماد هم همچنین به حمام می رفت و چند نفر از اقوام نزدیک وی را همراهی میکردند که با این مراسم با شادی و هلهله همراه بود.
پس از اتمام حمام، داماد را با "شوا شوا کردن" و "حله" عده ای از زنان (موضوع جالب توجه اینکه در صدر اسلام، عربها که زن میگرفتند، پس از مدتی آن را رها می کردند. برای اینکه دیگر آنها نتوانند همسر خود را رها کنند، جمعی از مردان هنگام ازدواج میگفتند شاهدیم شاهدیم و جمعی از زنان هم در جواب میگفتند حلال است حلال است که حال تبدیل به شوا شوا شده و زنان هم حله میکنند) تا به خانه پدریش همراهی میکنند.
مراسم عقد کنانی
بعد از اینکه خانواده عروس صداقیه ای را که در شب صداق برون تعیین شده را قبول می کردند، روحانی و محضردار آنجا حاضر می شدند. روحانی مهریه را برای عروس و زنان قرائت می کرد و در همین حین، در دستان عروس حنا و بین انگشتان وی میله های دارچین و در دامن وی تخم مرغ و در دهان عروس نبات میگذاشتند و بالای سر او قند میسابیدند.
عروس پس از قبول و بله گفتن دفتر را امضاء می کرد و بعد داماد، پدر داماد و چند شاهد دفتر را امضاء می کردند و مراسم عقد کنانی به پایان می رسید.
شب عروسی و خانه بری
مراسم عروسی زنان، در خانه پدر عروس و مردان، در خانه پدر داماد برگزار می شد. برای دعوت کردن، یکی از بزرگان خانواده روز قبل یا صبح همان روز به در خانه آشنایان و همسایگان می رفت و آنها را دعوت می کرد و بیشتر مراسم عروسی در شب انجام می شد.
توسط خانواده داماد نیز با توجه به تعداد شرکت کنندگان، مقداری نان، شیرینی، آش کشک، آش انار و… به خانه عروس برده می شد.
در خانه پدر عروس، فقط زنان و عروس حضور داشتند. عروس را روی سجاده روبروی آینه می نشاندند و حنا بر دست او می گذاشتند و روی عروس توری می گرفتند. و اغلب خواهران داماد این کار را می کردند. اگر خواهر شوهری نبود می بایست زنی که حتماً یک بار ازدواج کرده است این کار را انجام دهد و دو کله قند کوچک را بر سر عروس می سابیدند و شعرهایی مانند بیت زیر می خواندند:
"کی به حجله، کی در حجله، شازده دوماد با زنش کـی به گـرد دور حجله خواهر کوچکترش"
هدف از خواندن این اشعار نیز این بود که عروس و خانواده داماد با هم کاملاً آشنا شوند و بین آنها الفت و دوستی برقرار شود.
هنگامی که می خواستند عروس را به خانه بخت (داماد) ببرند یک نفر جلوتر از عروس و مقابل او آیینه شمعدانی به دست می گرفت که عروس در آن پیدا بود و تا درب خانه داماد، عروس را همراهی می کردند.
هنگامی که عروس به در خانه شوهر می رسید، داماد جلو می آمد، به او سلام می کرد و با خواندن اشعاری او را به خانه تعارف می کرد و عروس هم که تخم مرغی در دست داشت، وقتی به آستانه در میرسید آن را بر زمین می کوبید (برای رفع چشم زخم) و وارد خانه میشد.
صبح روز بعد از مراسم عروسی، خانواده های عروس و داماد دور هم جمع می شدند و "آروغن" درست می کردند و صبحانه می خوردند.
مراسم پا تختی
سه روز از مراسم عروسی که می گذشت، عروس را دوباره آرایش میکردند و بر روی تشکی مینشاندند تا اینکه اقوام به دیدن عروس بیایند و نزدیکان در حالی که هر کدام هدیههایی را در دست داشتند به دیدار عروس و داماد می آمدند و توسط خانواده عروس و داماد پذیرایی میشدند.
جهیزیه عروس نیز در آن زمان بسیار ساده و مختصر بود و از سماور زغالی، استکان، قندشکن، طاس حمام، قوری، کاسه سفال، کاسه چینی، پیه دان، حنا دان، فانوس، انبر، هاون سنگی، منقل آهنی، روفرشی، پلاس کوچک، سیخچه، مقاش، جانماز، چادر نماز، رختخواب، سورمه دان، دیگ روی، دیگ مسی، آفتابه مسی، بقچه سوزنی، دیگ سنگی، و ... تشکیل می شد.
این آداب و رسوم شاید تا ماه ها بهانه ای برای شادی در میان خانواده ها بود و شاید به همین دلیل بود که در گذشته های نه چندان دور، خوشحالی و شادی برای برگزاری مراسم های عروسی در محله ها به خوبی نمایان بود.
این روزها سخت گرفتن مراسم ازدواج و اجرای آن طبق آیینی که باب شده، برای خانواده ها دلهره و نگرانی به دنبال دارد و معمولا چند ساعتی بیشتر به شادی نمی گذرد و بقیه وقت را خانواده های طرفین و بیش از همه خود عروس و داماد به دنبال فراهم کردن مقدمات عروسی هستند، عروسی هایی که معمولا در شهرهای بزرگ میلیون ها تومان هزینه در بر دارد.
احیا کردن برخی سنتها در ازدواج های امروزی نه تنها شادی را دوباره برای خانواه ها به ارمغان می آورد بلکه به نظر می رسد، انگیزه ای برای حرکت به سمت ازدواج های کم هزینه و ترویج فرهنگ آن باشد.
انتخاب های سنتی، مراسم سنتی و ازدواج های سنتی، هر چه که بود، تداوم بیشتری داشت و به ندرت شاهد جدایی زوج ها از یکدیگر بودیم.
شاید هفته ازدواج که به مناسبت سالروز ازدواج زوج های آسمانی، حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) برگزار شد، فرصت مناسبی برای ترویج این سنتها باشد.
....................
گزارش: رحیم میرعظیم