مهدی سلطانی که در فیلم سینمایی "چ" مقابل فریبرز عرب‌نیا بازی می‌کند معتقد است این فیلم به منزله بازگشت حاتمی‌کیا به نقطه اوج کارنامه‌اش محسوب می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، حضور مهدی سلطانی در خبرگزاری مهر به بهانه بازی در نقش جمیل فرصتی ایجاد کرد که علاوه‌بر سریال "دیوار"، درباره حضور در فیلم‌هایی چون "چ"، "ملکه" و نیز بازی در تئاتر و حمایت از مدیر سابق شبکه سه صحبت کنیم. بخش دوم این گفتگو را می‌خوانید:

خبرگزاری مهر،‌ گروه فرهنگ‌وهنر: سعید نعمت‌الله دیالوگ‌هایی در دهان شخصیت‌های حتی لمپن و کوچه بازاری فیلمنامه‌هایش می‌گذارد که کماکان خاصیت ادبی دارند. فکر می‌کنم که کار بازیگر در اجرای متن‌های این نویسنده به ویژه در ادای دیالوگ‌ها دشوارتر می‌شود. واقعا اینطور است؟

سلطانی: نعمت‌الله متن‌های رئالیستی می‌نویسد و به مسائل اجتماعی و واقعیت‌های روزمره توجه ویژه‌ای دارد. او استیلی در دیالوگ‌نویسی‌اش دارد که مختص خودش است. گاهی قافیه‌هایی در دیالوگ‌ها تکرار می‌شود که بازیگر اگر مهارت ادای صحیح آنها را نداشته باشد، بازی و متن هر دو آسیب می‌بینند. بنابراین نعمت‌الله روی اینکه کدام بازیگر و با چه ویژگی‌هایی در کار حضور داشته باشد، وسواس دارد. این کار نسبت به گفتن دیالوگ‌های روزمره سخت‌تر است. اما اگر موفق شود به صورتی طبیعی آنها را ادا کند کارش جذاب‌تر می‌شود.

* با توجه به رئالیسمی که بر آن تأکید دارید، این نکته وجود دارد که چه آن فرد کوچه بازاری و چه آن سرهنگ نیروی انتظامی همه از یک جنس تمثیل و استعاره استفاده می‌کنند. این اندکی فضا را غیرواقعی می‌کند. در حالی که مخاطب انتظار دارد جمیل متفاوت از یونس استدلال کند اما می‌دیدیم وزن استفاده از استعاره و تمثیل در هر دو یکی است. تنها جنس بازیگر است که به تغییر لحن کمک می‌کند و در کنار قدرت بازیگر، حسن انتخاب او نیز در نمایش دوگانگی فضا مؤثر بوده‌است. با این حال جا داشت متن تغییر لحن و گفتار را لحاظ کند.

سلطانی: فکر می‌کنم این موضوع تا حدودی رعایت شده. اگر هم مشابهتی وجود دارد شاید تعمدی در کار بوده. شاید خواست بر این بوده که شباهت‌هایی بین یونس و جمیل نیز به چشم آید.

* بنابراین فکر می‌کنید دیوار به رئالیسم وفادار بوده است؟

سلطانی: به نسبت. در مقایسه با آثار رئالیستی دیگر است که می‌توان آثار را ارزیابی کرد. نمی‌شود به شکل مطلق به آن نگاه کرد. چون واقعیت یک موضوع نسبی است.

*فکر می‌کنم همکاری شما با ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم تازه‌اش هم اتفاق جالبی را رقم زده باشد، از این همکاری بگویید. بازی‌تان در این کار تمام شده؟

سلطانی: نه یکی دو سکانس دیگر مانده است.

* با توجه به زمانی که صرف این کار شده، فضای تولید آن چگونه است؟

سلطانی: من فکر می‌کنم چ ابراهیم حاتمی‌کیا جزو یکی از بهترین کارهایش باشد . چ یک بازگشت به اوج است!

*برای شما هم همینطور؟

سلطانی: بله نقش متفاوتی است.

*کاراکتری که ایفا می‌کنید بر اساس واقعیت خلق شده است؟

سلطانی: چنین شخصی وجود داشته است اما به هر حال دراماتیزه شده است.

* متن فیلمنامه که مربوط به شما می‌شود، چگونه است؟

سلطانی: دیالوگ‌های زیبایی نوشته شده و جسارت‌های آقای حاتمی کیا را به خوبی می‌توان در آن دید.

*از تیم بازیگران بگویید. کدام بازیگران با شما همبازی هستند.

سلطانی: من فقط مقابل فریبرز عرب‌نیا بازی داشتم. با توجه به اسامی و نام‌هایی که در فیلم می‌بینیم به نظر می‌آید این اثر، فهرست بازیگران خوبی دارد. البته آثار حاتمی‌کیا همواره بازیگران خوبی داشته. مثل روبان قرمز که بهترین بازیگران سینما هستند یا آژانس شیشه‌ای، ارتفاع پست. آثاری که بازیگرانی تئاتری در آن ویژگی‌های خوبی از خود به نمایش گذاشتند.

*فیلم به جشنواره می‌رسد؟

سلطانی: تمام تلاش گروه برای رخ دادن این اتفاق است. تدوین همزمان نیز انجام می‌شود.

*همکاری‌تان با پروژه "ملکه" چطور شکل گرفت؟

سلطانی: بازی من را در سریال "در مسیر زاینده رود" دیده بودند و مرا دعوت کردند. آقای باشه‌آهنگر فیلمساز صاحب اندیشه‌ای است.

*کار سینمایی دیگری در دست تولید ندارید؟

سلطانی: فعلا خیر.

* کار در تلویزیون چطور؟ کارگردان‌های مطرحی در کارنامه سریالی شما هستند که انتخاب‌های بعدی‌تان را دشوار می‌کند.

سلطانی: بله همین طور است. امیدوارم دوباره فرصت همکاری با این عزیزان محیا شود.

* برخورد شما با بازیگری به شیوه‌ای است که انگار دیده شدن در اولویت‌هایتان نیست. این در جنس انتخاب‌ها و بازی‌تان به چشم می‌خورد و به رغم پتانسیل بالایی که بعد از سریال حسن فتحی برای ادامه کار برایتان به وجود آمد و تحسین شدید، با وسواسی جلو می‌روید که انگار خیلی هم اصرار ندارید که بازیگر تاپ سینما و تلویزیون شوید. این وسواستان خیلی زیبا است.

سلطانی: کیفیت را بر کمیت ترجیح می‌دهم. بدون آنکه بخواهم شعار بدهم، بازیگری برای من صرفا کسب درآمد یا رسیدن به شهرت نیست. امیدوارم در آینده هم همین نظر را داشته باشم.

* تئاتر چطور؟

سلطانی: تئاتر هم محدودیت‌های خاص خودش را دارد. گاهی شک می‌کنیم که برخی می‌خواهند درخت تئاتر را از ریشه بکنند اما به زمان نیاز دارند! نمی‌دانم. اما بعضی از مسئولین این عرصه با فرهنگ و شاخصه‌های هنری بیگانه هستند و نمی‌دانند کارکرد آن چیست. نمی‌شود به هنرمند سفارش داد. چون دیگر چیزی که تولید می‌شود اسمش تئاتر یا یک اثر هنری نیست! می‌توانیم اسمش را بگذاریم...

* تیزر صحنه‌ای!

سلطانی: اصطلاح خوبی است. بله در چنین اثری اندیشه و احساس هنرمند بازنمایی نمی‌شود. بنابراین نمی‌شود اسمش را هنر گذاشت. مثلا می‌توانیم به جای مرکز هنرهای نمایشی از این به بعد بگوییم مرکز تیزرهای صحنه‌ای! البته گاهی به بعضی از کارهای سفارشی یا تیزرهای صحنه‌ای بودجه خوبی تعلق می گیرد.

* و مخاطب اتوبوسی...!

سلطانی: بله. بعد هم می‌گویند ما برای تئاتر هزینه کرده‌ایم. از طرفی هم بعضی‌ها تصور می‌کنند که از این طریق می‌توانند از تئاتر پول دربیاورند... این خوب نیست. این فرصت‌طلبی‌ها به نفع فرهنگ و هنر ایران نیست.

-------------------------------------

گفتگو: محمد صابری و مریم عرفانیان