به گزارش خبرنگار مهر، کمتر از 9 ماه دیگر نهضت امام خمینی (ره) در خرداد 42 وارد پنجاهمین سال حیات خود خواهد شد و به همین بهانه مرکز پژوهشهای ایران شناسی و اسلامشناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اقدام به برپایی سلسله نشستهایی کرده است.
هدف از برپایی این جلسات ماهانه، بازخوانی تاریخ انقلاب اسلامی از خلال بررسی حوادث و وقایعی است که به تقابل روحانیت و سلطنت در دوران پهلوی در آغاز دهه 40 شمسی انجامید.
امروز و در نخستین جلسه از این سلسله نشستها، محمدحسن رجبی، پژوهشگر در زمینه تاریخ معاصر ایران به بررسی اقدام دولت وقت در رژیم پهلوی برای اصلاح قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی پرداخت.
پیش از سخنرانی وی، اسحاق صلاحی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی از برگزاری همایشی بینالمللی به مناسبت پنجاهمین سال نهضت خرداد 42 در سال آینده و با همکاری مجمع هماهنگی تاریخ پژوهشی و اسناد بانکها (مهتاب) خبر داد.
وی همچنین گفت: در سال 1393 هم با برپایی جلساتی، بررسی مباحث مربوط به کاپیتالیسم در کتابخانه ملی دنبال میشود.
بررسی حوادث تاریخی به شکل مجرد، آغاز انحراف است
صلاحی در ادامه با تاکید بر لزوم مد نظر داشتن زمینههای سیاسی و اجتماعی در بررسی حوادث تاریخی یادآور شد: اگر این حوادث را به شکل مجرد نگاه کنیم، انحراف از همین جا آغاز خواهد شد.
رئیس کتابخانه ملی با ذکر مثالی در توضیح هدف پنهان رژیم پهلوی در ماجرای تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی گفت: امام (ره) به خوبی هدف شوم رژیم را دریافته بودند. ایشان رسماً اعلام کردند که ما با دادن حق رای به زنان مخالف نیستیم، اما در جامعهای که مردان هم حق رای ندارند، این کار به چه معناست.
وی همچنین تاکید کرد: امام (ره) هر سه مرحله از موفقیت یک نهضت را به خوبی مدیریت کردند؛ در مرحله اول خرداد 42 ایشان ایدئولوگ نهضت بودند، در مرحله دوم که از آغاز دوران تبعید تا پیروزی انقلاب اسلامی بود، ایشان فرماندهی نهضت را بر عهده گرفتند و در مرحله سوم یعنی از 57 تا 67 ایشان معماری نهضت را بر عهده داشتند.
در ادامه محمدحسن رجبی (دوانی) در سخنرانی خود با اشاره به نقش موثر امام خمینی (ره) در بازسازی روحانیت بعد از دوران رضاخان گفت: ایشان آیتالله بروجردی را متقاعد کردند که در قم مستقر شوند و این شهر را به مکانی تبدیل کردند که مرجعیت شیعه درآنجا شکل گرفت.
وی افزود: همین مسئله باعث شد که در طول 16 سالی که ایشان (آیتالله بروجردی) به عنوان مرجع تقلید فعالیت داشتند، برخی از نقشههای دولت محمدرضا شاه نقش برآب شد. البته بعد از فوت ایشان این تصور به وجود آمد که مرجعیت رفته و دیگر جایگاهی ندارد.
رجبی سپس گفت: از سوی دیگر ماجرا، آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان فاتح به صحنه آمد و جایگاه انگلیس و فرانسه را در اداره مستعمرات آنها گرفت. تز ایالات متحده آمریکا برای مقابله با کمونیسم، این بود که بهتر است دیکتاتوریهایی نظامی در این مستعمرات ایجاد کند؛ البته با انجام پارهای اصلاحات سیاسی و اقتصادی در آنها.
مولف «فناوری جهادی علمای مسلمان» با اشاره به شعار حزب دمکرات آمریکا و نماینده آن جان اف کندی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1960 که اصلاحات سیاسی، اقتصادی و آزادیهای سیاسی بود، افزود: آنها قصد داشتند همین الگو را در ایران پیاده کنند البته شاه که پیش بینی میکرد وی (کندی) برنده انتخابات شود، پیش پیش به انجام این اصلاحات در ایران روی آورد.
وی اجرای قانون «از کجا آوردهای؟» را که برای مبارزه با فساد در ایران مطرح شده بود، یکی از پارههای همین اصلاحات خواند و البته گفت: به دلیل اینکه دولت و مجلس ظرفیت اجرای چنین قوانینی را نداشتند، اینها در حد شعار باقی ماند.
رجبی ادامه داد: البته اصلیترین مسئله مورد نظر آمریکا اصلاحات ارضی در ایران بود که دولت علی امینی با تبلیغات فراوان توانست مصوبه اجرای قانون مربوط به آن را از مجلس بگیرد هرچند شاه به خاطر اینکه نگران بود که امینی ممکن است جایگزینی برای خود او شود، اصلاحات ارضی را به نام خود ثبت کرد و حتی پس از بازگشت از سفر آمریکا، امینی را عزل و اسدالله علم را جایگزین او کرد.
محمدحسن رجبی، پژوهشگر تاریخ
ماجرای تلگراف امام (ره) به شاه که علم 6 هفته آن را مسکوت گذاشت
نویسنده کتاب «مکتوبات و بیانات سیاسی ـ اجتماعی علمای شهید» با اشاره به اقدامات اسدالله علم در مرعوب ساختن روحانیت، گفت: این کار زمینه را برای اجرای مقاصد بعدی علم که یکی از آنها تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود، فراهم میکرد.
رجبی با اشاره به ویژگیهای این لایحه که به موجب آن بندی با عنوان سوگند به هر یکی از کتابهای آسمانی جایگزین بند مربوط به الزام به سوگند به قرآن و همچنین به زنان برای اولین بار حق رای داده شده بود، افزود: امام (ره) هوشمندانه متوجه این مسئله شد و علما را هم نسبت به آن آگاه کرد که رژیم میخواهد راه را برای ورود جریاناتی مثل بهائیت به عرصه قدرت سیاسی هموار کند.
وی به تلگراف امام (ره) به شاه در همین زمینه اشاره و تاکید کرد: ایشان از شاه خواست که دولت را وادار کند دست از این کار بردارد و شاه هم تلگراف را به علم داد و علم هم گفت مسئله مهمی نیست و به مدت 6 هفته آن را مسکوت گذاشت و به آن پاسخ نداد، اما بعد که دید قضیه به شهرهای دیگر هم کشیده شده، به امام (ره) تلگراف زد که درخواست شما را دریافت کردم و مسئله منتفی است.
این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران افزود: امام (ره) بار دیگر هوشمندانه به صحنه آمد و گفت که چیزی که در دولت تصویب شده، با یک تلگراف منتفی نمیشود و باید اصل لایحه از مصوبات دولت خارج و این مسئله در جراید هم اعلام شود. علم در نهایت ناگزیر شد این مصوبه را پس بگیرد.
رجبی در پایان سخنانش با اشاره به پیامهای پس گرفتن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از جانب دولت علم گفت: اولین نتیجه آن، این بود که نشان داد هیچکدام از مخالفتهایی که از سال 1339 با رژیم پهلوی و از سوی طیفهایی مانند جبهه ملی و یا سوسیالیستها صورت گرفته بود، توان بسیج مردمی را علیه این رژیم نداشتند، اما امام توانست متن مردم را به حرکت در آورد.
همچنین به گفته وی، بیداری روحانیت در برابر تهدیدهایی مثل حضور بهائیت در عرصه سیاسی جامعه، خنثیسازی این توطئه علیه روحانیت که گویا مخالف پیشرفت و آزادی است و ایدئولوژیک شدن قیام علیه رژیم پهلوی تا ساقط کردن آن در بهمن 57 از دیگر پیامها و در واقع نتایج پس گرفتن لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از جانب دولت علم، عنوان کرد.