درباره معراج پیامبر(ص) در آموزه های وحیانی بسیار سخن گفته شده، بالطبع در حکمت امام خمینی(ره) و سنائی نیز مورد توجه ویژه قرار گرفته است. جای تردید نیست که پدیده معراج از پدیده های شگفت انگیز و پر رمز و راز است و ساحات مختلف آن هرکدام بازگوکننده اسرار و شگفتیهای بسیاری از عالم هستی و سیر معنوی انسان در عوالم وجود است.
در حکمت امام(ره) و سنائی درباره این پدیده نکته های زیبا و شنیدنی آمده که به دلیل اهمیت و توجه ویژه امام و سنائی بدین مسأله، در چند محور با رویکرد تطبیقی بازگو می شود:
قرآن کریم در آیه او سوره اسراء درباره معراج حضرت رسول(ص) سخن گفته است، اینکه خداوند از عروج پیامبر(ص) تعبیر به «اسری» نموده، بدین معناست که عروج آسمانی او در شب صورت گرفته و خداوند بنده خود (ختمی مرتبت) را شبانه سیر داده است.(ر.ک: المیزان، ج 13، ص 4) در حکمت امام(ره) از این سیر شبانه به عروج تعبیر شده و آمده است: «معراج پیامبر ما بالا رفتن تا جایی برتر و بالاتر از لاهوت بود.»(تعلیقات بر شرح فصوص الحکم، ص 237)
سنائی در تبیین این سیر ملکوتی با اشاره به آموزه های وحیانی معتقد است پیامبر (ص) در سفر معراج پا بر فرق علم و آدم گذاشت و به فوق جهان خلقت باریافت، این همان موضوعی است که در کلام امام(ه) به فوق لاهوت تعبیر شده است، چون لاهوت معانی مختلفی دارد، از جمله عالم امر، عالم غیب.
مراد این است که عروج پیامبر(ص) از سرزمین مکه و مسجدالحرام آغاز شد و تا فوق عالم فرشتگان ادامه یافت و این عروج جلوه فاخر از سیر وجودی انسان کامل است که معراج پیامبر(ص) نماد و نمود کامل آن است، اما در خصوص چگونگی عروج شبانه باید گفت: در این باره دیدگاه های مختلف و متعدد مطرح است. برخی بر آن هستند که معراج روحانی و جسمانی بوده است یعنی رسول خدا(ص) از مسجدالحرام تا بیت المقدس و از آنجا تا آسمانها با روح و جسم عروج کرده است.
برخی دیگر بر آن هستند که پیامبر(ص) از مسجدالحرام تا بیت المقدس با روح و جسم سیر داده شده و از آنجا به سوی آسمان با روحش عروج نموده است و بعضی دیگر تصور نموده اند که معراج پیامبر(ص) در عالم رؤیای صادقه صورت گرفته است. علامه طباطبایی بعد از بیان دیدگاه های مختلف اظهار داشته: در چگونگی جزئیات معراج آنچه از شواهد و قراین آموزه های وحیانی (آیات و روایات) به دست می آید و به آسانی نمی توان آنها را نادیده گرفت، این است که پیامبر(ص) تا بیت المقدس با روح و جسم خود سیر نموده، ولی از آنجا به سوی آسمان با روحش عروج کرده است.(ر.ک: المیزان: ج 13، ص 31 ـ 32)
در کلام سناوی به این موضوع تصریح نشده، ولی برخی تعبیرات او حاکی از آن است که گویا سنائی معتقد بوده معراج، روحانی و جسمانی بوده است، ولی در مرحله نهائی که از جبرئیل برتر و بالاتر خرامیده، جسم او را نیز رها کرده و جان او به سیر ادامه داده است.
در حکمت امام(ره) به روشنی در این باره گفته شده: اما قضیه معراج حضرت خاتم(ص) که جسمانی بوده ـ ولی اگر به تجرد نفس قائل نباشیم نمی توان به آسانی معراج جسمانی را اثبات نمود ـ و معنای جسمانی بودن معراج، این است که روج مجرد تام حضرت خاتم(ص) که خواست تمام عالم را سیر کند و تشریفات گردش او را حضرت حق فراهم آورده بود، جسم حضرت مجذوب روح شریف او بوده و به تبعیت آن و به جذبه آن، معراج جسمانی اتفاق افتاده است.(تقریرات فلسفه امام خمین، ج 3، ص 51)
در این کلام امام هم جسمانی بودن معراج پیامبر (ص) مطرح شده و هم به نکته ای فاخر و بدیع اشاره گردیده که بدن پیامبر(ص) تحت جذبه قدرتمند روح متعالی او سفر شگفت انگیز زمینی و آسمانی و ملکوتی را انجام داده است. با این رویکرد بسیاری از پرسشها و شبهات در این باره پاسخ خود را دریافت خواهند کرد، زیرا معلوم می شود روح متعالی پیامبر همان طور که این قدرت را داشت که بدن او را تا فراسوی عالم طبیعت و آسمانها ببرد و سیر دهد، همان روح تحت قدرت مطلقه الهی و در همراهی جبرئیل بدن او را از هرگونه آسیب در این سفر آسمانی حفظ کرده است و بسیاری از مسائل از این دست، که از رهگذر رویکرد حضرت امام خمینی(ره) در این خصوص به آسانی قابل حل است.