به گزارش خبرنگار مهر، تئاتر ایران در دهههای مختلف شاهد حضور و تأثیرگذاری برخی نمایشنامه نویسان بود که جایگاه خاصی را در تئاتر ایران به خود اختصاص دادند. یکی از این نمایشنامهنویسان مطرح و تأثیرگذار در تئاتر ایران محمود استادمحمد است که در سال 1329 در تهران چشم به جهان گشود.
وی از دوران نوجوانی وارد عرصه تئاتر شد و در جوانی در آثار متعددی به کارگردانی بیژن مفید به ایفای نقش پرداخت و حضور در نمایش "شهر قصه" در سال 1347 از مطرحترین حضورهای استادمحمد در آن ایام بود که از آن پس او را تبدیل به یک چهره در عرصه تئاتر کرد.
استادمحمد در دهه 50 و با سفر به بندرعباس گروه تئاتر "پتوروک" را شکل داد و به نگارش نمایشنامه و تولید اجرای آثار نمایشی متعدد پرداخت و در سال 51 مجددا به تهران بازگشت. وی در دهه 50 یکی از برجستهترین نمایشنامههای خود و تئاتر ایران را با نام "آسیدکاظم" به رشته تحریر درآورد.
"آسیدکاظم" یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامههای تئاتر ایران است که علاوه بر ویژگیهای شاخص در نگارش میتوان از آن به عنوان یکی از اولین نمایشنامههای مذهبی ایران نیز یاد که در آن به دفعات ضمن ختم صلوات به نوحه پردازی و مدح حضرت علی (ع) نیز پرداخته میشود.
این نمایشنامه نویس با سابقه عرصه تئاتر درباره آن برهه از زمان و فعالیت خود چنین یاد کرده است: اولین کسی هستم که قبل از انقلاب فیلمنامهای با عنوان "جنگ اطهر" را کاملا مبتنی بر موازین سینمای بعد از انقلاب نوشتم. بعدها هم نمایش "دقیانوس" را برگرفته از داستان اصحاب کهف نوشتم.
قطبالدین صادقی از مدرسان، نمایشنامه نویسان و کارگردانهای مطرح تئاتر ایران درباره آثار استادمحمد و نمایشنامه "آسیدکاظم" چنین گفته است: استادمحمد ارتباط درونی و مهرآمیزی با فرهنگش دارد. اجرای نمایشنامه "آسیدکاظم" استادمحمد را در خانه نمایش دیدم و شگفتزده شدم. چیزی که در تمام آثار استادمحمد دیدهام شکل کلاسیک منطقی و منسجم آنها بود.
وی تا سال 61 نگارش نمایشنامههایی چون "سیری محتوم"، "چهل پله تا مرگ"، "شب بیست و یکم"، "آنها مأمور اعدام خود هستند"، "خونیان و خوزیان"، "گل یاس"، "خانه سالمندان" و "هم عکس" را انجام داد. در دهه 60 بود که استادمحمد قصد مهاجرت از ایران کرد و در سال 64 به کشور کانادا مهاجرت کرد.
استادمحمد در گفتگویی یکی از دلایل مهاجرت خود به خارج از کشور را نگاه غریبهای ذکر کرد که به او میشد. وی ادامه داد: کسانی که با من در پیش از انقلاب کار میکردند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی امور فرهنگی و هنری و رسانهای را در دست گرفتند. اما از همان بهار 58 من غریبه شدم و این غریبگی ادامه پیدا کرد که هم خودم را آزار میداد و هم باعث پرسش همه اطرافیان من بود. ترجیح دادم که دوره غریبگی را در غربت سپری کنم که در مملکت خود غریبه نباشم.
وی 13 را در غربت و خارج از کشور سپری کرد و سپس در دهه 70 و در سال 1377 به ایران بازگشت و این بازگشت با حضور و فعالیت مجدد وی در عرصه تئاتر ایران همراه بود. استادمحمد از سال 78 تا اواخر دهه 80 نمایشهای "آخرین بازی"، "دیوان تئاترال"، "عکس یادگاری"، "تهرن" و "کافه مکادم" را تولید و اجرا کرد. نگارش نمایشنامه "سپنج رنج و شکنج" در سال 82 نیز توسط استادمحمد صورت گرفت.
استادمحمد همواره در آثار خود دغدغههای مردم، اجتماع و همچنین آیین و رسوم کشور خود را مورد بررسی قرار میداد و همین امر باعث شد در آخرین اثر اجرا شده خود با نام "کافه مکادم" به موضوع مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور در دهه 50 و 60 بپردازد. موضوعی که خود نیز در برههای از زندگی با آن مواجه شده بود.
وی در زمان تولید و اجرای نمایش "کافه مکادم" درباره دلایل نگارش و اجرای این اثر گفت: در مورد مهاجرت هیچ متن محکمی نیست و اگر هم متنی نوشته شده تا به حال منتشر نشده و در کل درباره موضوع مهاجرت کم کاری شده است.
نویسنده و کارگردان "کافه مکادم" ادامه داد: "کافه مکادم" کافی شاپی در مونترال کانادا بود و موجودیت داشت. این کافه در خیابان سن لورن مرکز ایرانیان شهر مونترال واقع شده بود. این کافه به اقتضای موقعیت خود به خود به یک مرکز مهاجرین ایرانی تبدیل شد. همان زمان میخواستم این فکر و اتفاقات را بنویسم و اجرا کنم که زمانه اجازه نداد. بعدها که به آمریکا رفتم میخواستم این متن را بنویسم که باز هم نشد. وقتی به ایران بازگشتم دیدم که زمان در حال گذر است و باید این متن را تا دیر نشده بنویسم و اجرا کنم که این کار را کردم.
محمود استادمحمد در صحنهای از تمرین نمایش "کافه مکادم"
محمود استادمحمد در سال 90 به دلیل بیماری نتوانست آنگونه که باید و شاید در عرصه تئاتر به فعالیت خود ادامه دهد اما بیماری نیز نتوانست مانعی برای این هنرمند مطرح تئاتر ایران شده و از حضور وی در عرصه تئاتر بکاهد. استادمحمد بعد از بستری شدن در بیمارستان و انتقال به منزل باز هم به فعالیت خود ادامه داد و در 5 خردادماه سال 91 در مراسم نمایشنامهخوانی مؤسسه اکو نمایشنامه "سپنج رنج و شکنج" را خوانش کرد.
در این مراسم محمد چرمشیر یکی دیگر از نمایشنامه نویسان مطرح و با سابقه تئاتر ایران خطاب به محمود استادمحمد چنین گفت: ما هیچوقت از شما تشکر نکردیم. خیلی بیپناه نوشته را آغاز کردید و ما خیلی از شما یاد گرفتیم و مهربانانه به ما یاد دادید. به نسل من آموختید که مهربان و شریف باشیم و مهمتر از همه اینکه همدیگر را دوست داشته باشیم.
این روزها شصت و دومین بهار زندگی محمود استادمحمد فرا میرسد و این هنرمند و نمایشنامه نویس مطرح تئاتر ایران با وجود بیماری همچنان با عزت و شرافت در عرصه تئاتر حضور دارد و آرزوی علاقهمندان به تئاتر و آثار استادمحمد این است که شاهد تولید و اجرای نمایشی دیگر از او باشند.
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۱ - ۰۷:۴۶
محمود استادمحمد از نمایشنامه نویسان باسابقه و مطرح تئاتر ایران در حالی وارد 62 بهار زندگی خود میشود که همه چشمانتظار نگارش و تولید اثری جدید از وی در عرصه تئاتر ایران هستند.