همواره حوادث آشفته که تاریخ صدر تشیع را میسازد در خود کوفه و یا اطراف آن اتفاق افتاده است. حوادثی چون تجهیز امام علی (ع) برای جنگها ی جمل وصفین، انتخاب وکناره گیری امام حسن (ع) از خلافت، قیام حجر بن عدی الکندی، قتل عام حسین (ع) و یارانش، نهضت توابین وقیام مختار از این جملهاند.
شروع تاسیس کوفه با دستور سعد وبا همکاری سلمان فارسی وحذیفه بن الیمان به انجام می رسد. شرح تاسیس کوفه که ماخذ آن را ارائه داده اند جای هیچگونه تردیدی باقی نمی گذارد که در ابتدا منظور از تاسیس چنین شهری ایجاد یک پادگان مستقر استراتژیکی نیرومند ودائمی برای ارتش های عرب بوده است که در دورانهای بعد تغییرات جدی در ساختار جامعه شناختی کوفه ایجاد شد که کوفه را به یک جامعه موزاییکی مبدل می کند. وجود گروههای مختلف از جمله :
- کنانه با هم پیمانانشان قضاعه، غسان، بجلیه، کنده، حضرموت وازد-مذحج، حمیر، همدان-تمیم، رهاب وهوازن-اسد، مظفان، تغلب-ایاد، عک، عبدالقیس، ایاذ وقبیله طی نشان از پراکندگی جمعیتی در کوفه دارد البته این پراکندگی ودسته بندی در بین کوفیان در دوران های مختلف متفاوت بوده است .
مثلا در دوران علی (ع)، عمر ومعاویه این تقسیم بندی دستخوش تغییر وتحول بسیار گردیده است. در این بین ماهیت نامتجانس مردم کوفه وعدم وجود قبیله واحد به عنوان گروه حاکم به همراه عوامل پیچیده جغرافیایی، قومی ونژادی واقتصادی همه باعث گردید تا مشخصه پیمانشکنی کوفیان بسیار مشهود باشد. پیمانشکنی این گروه را می توان در دعوتشان از امام حسین (ع) به عراق وهمراهی نکردن ایشان پس از ورود به عراق وعدم همراهی آنان با علی (ع) در نبردهای مختلف مشاهده کرد.
کوفه که از ابتدا محل آمد وشد اقوام وگروههای مختلف بود به دلیل آنکه هیچ سنتی نداشت تا بدان وسیله بتواند مردم را به خود جذب کند ویا تحت نفوذ قرار دهد. همواره تحت تاثیر گروههای خارجی وفشارهای بیرونی قرار داشته وکوفیان به راحتی از امیال وارزش های خود فاصله میگرفته اند. وجود آریستوکراسی قبیلهای وسلسله مراتب اسلامی در کوفه، کوفیان را نسبت به اخذ تصمیم درست در مواقع بحرانی وسرنوشت ساز دچار تردید کرده واز کوفیان عناصری بی تفاوت وسست عقیده ساخته بود.
شاید بهترین تعبیر در خصوص کوفیان را علی (ع) در نهج البلاغه ابراز داشته اند.ایشان موضع کوفیان رادر برخورد با مسائل این گونه بیان فرمودند: "ای کوفیان بدانید که من شما را شب وروز وآشکار وپنهان برای مبارزه با قوم شام فراخواندم آن قدر کار را به یکدیگر حواله کردید وبه گردن هم انداختید واز این دست به آن دست نمودید وبه اختلاف خود مشغول شدید تا دشمن برشما شبیخون زد واموال شما را ربود وخانه وشهرتان راتصرف کرد . به خدا سوگند که دل از اندوه آب میشود وغم وغصه هجوم میآورد وقتی مشاهده میشود که آنها در راه باطل متحدند وشما در راه حق متفرق ودور از هم .ای آدم نمایان از مردی ومردانگی دور، که اندیشه کودکان خردسال وعقل زنان پرده نشین را دارید ای کاش هرگز شما را نمیشناختم . خداشما را بکشد که خاطرم را آزرده ساختید وخشم مرا برانگیختید وپیاپی جام غم واندوه را به من نوشاندید".
همان طور که مشاهده میشود علی (ع) در این خطبه به خوبی مردم کوفه را به دوگروه با منافع متضاد تقسیم کرده وتفرقه، سست عنصری، بهانه نا به جا وعدم وحدت در بین کوفیان را به درستی تبیین کردهاند مواردی که وجودش در بین کوفیان باعث گردید تا با عدم بصیرت وهمراهی نکردن حسین (ع) حادثه ای چون کربلا را رقم بزنند.