کاشمر - خبرگزاری مهر: امروزه دستگاه های فراوانی برای کنار هم گذاشتن برگهای یک کتاب وجود دارد ولی این امر در قدیم توسط دستان هنرمندان و عاشق کسانی صورت می گرفت که به صحافی کار معروف بودند، هنری که وظیفه اش حفظ شیرازه علم و دانش بوده و در حال رکود است.

به گزارش خبرنگارمهر، صحافی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما پیشه ای مناسب صاحبان اهل فضل و ادب بود، صحافی و مجلدگری در تمدن و فرهنگ سنتی ما هنری است که صاحب آن پیشه، کتاب بی جلد را تجلید، کتاب معیوب را مرمت و شیرازه دوزی می کرد همچنین می توانست اوراق موش خورده، کرم زده، و آتش دیده را به وسیله متن و حاشیه کردن، حیات تازه ای بخشد.

در حالی که با آمدن ماشین های مجهز صحافی، تمامی مراحل کار توسط ماشین انجام می گیرد و امروزه بازماندگان حرفه وهنر صحافی اندک و انگشت شمارند در گذشته افراد زیادی در  کارگاه های خراسان بزرگ  به این حرفه مشغول بودند.

صحافی سنتی هنری با پیشینه کهن در تاریخ هنر ایران است و کسانی که  این هنر ارزشمند را انجام می دادند بیشتر کارشان با دست بود که البته این نوع کار از استحکام و ارزش فراوانی نیز برخوردار بود ولی بدیهی است که بسیار کندتر از نوع ماشینی آن انجام می گرفت.

در شهر کاشمر که به شهر علما معروف است افرادی بودند که برای ترمیم و استفاده دوباره از کتابها و نگهداری کتب خطی به صحافی سنتی اشتغال داشتند.

محمد رحمانی که یکی از بازماندگان هنر صحافی سنتی در کاشمر است او چگونگی گرایشش به این هنر را این چنین می گوید: زمانی که در حوزه علمیه کاشمر مشغول تحصیل بودم با کمک مرحوم آیت الله محمد صادق سعیدی هنر صحافی را فراگرفتم، آن زمان همه علما برای ترمیم کتابهای دروسشان کار صحافی را انجام می دادند.

وی می گوید: در آن زمان اساتید به ما می گفتند اگر طلبگی خوب است ولی فراگرفتن این هنر برای زندگی مناسب است و لااقل کتاب های خودتان و مردم را می توانید زنده کنید به طوری که مرحوم آیت الله سعیدی خودش در حوزه کتاب های فراوانی را صحافی می کرد.

این صحاف کاشمری که مدت 15 سال در حوزه علمیه درس فرا می گرفته می گوید: کار صحافی را به طور رسمی از ابتدای انقلاب شروع کرده است.

وی که کار صحافی را در بیرون از حوزه از اداره ثبت احوال شروع کرده است می گوید: اداره ثبت احوال تنها مکانی بود که نیاز فراوانی به صحاف کار داشت.

وی می افزاید: پرونده های شناسایی اشخاص برای نگهداری و پلمپ نیاز به صحافی داشت که چند سالی برای انجام این کار در ادارات کاشمر، فیض آباد، بیرجند، بردسکن، تربت، گناباد و قاین کار کرده ام.

وی کار خودش در اداره ثبت را 4 سال اعلام می کند می گوید: امکانات کار در آن زمان آنقدر کم بود و حتی وسایل کارمان یک درفش، نخ 12 لای تون، قیچی و مقداری چسب سریش و ابزاری به نام شکنجه از جنس چوب "مثل گیره" بود.

این صحاف که عمر 78 ساله خود را با کوله باری از تجربه از این کار سپری کرده است می گوید: هم اکنون با این سن بالا هنوز علاقه فراوانی به این هنرم دارم ولی مشکل این است که کتابهای قرآن، مجلات و کتابهای متفرقه دیگری را که سالها پیش  با زحمت صحافی کرده ام هنوز پیش من باقی مانده و صاحبان آنها دنبال آنها نیامده اند و این آدم را کارش دلسرد می کند.

وی می گوید: بیش از یک میلیون تومان از اندک سرمایه ام در این کتابهای به جامانده در کارگاهم است که حتی در نگهداری آنها هم مشکل دارم.

وی می افزاید: علمای شهر گفته اند باید پول آن کتابها را کنار بگذاری و سپس آنها را به هر کجا خواستی اهدا کنی که این امر هم در توان من نیست چرا که در ابتدای آوردن کار توسط مردم هیچ گونه وجهی از آنها دریافت نکرده ام.

رحمانی که در کارنامه کاری خود تعدادی شاگرد نیز داشته است می گوید: با اجازه آیت الله سعیدی با توجه به اینکه سخنور خوبی نبودم فقط کار صحافی را شروع کردم و لباس روحانیت را در منزل از آن زمان به یادگاری نگهداری می کنم.

وی که به گفته خودش بیش از 3 میلیون قرآن، دفتر، کتاب، و مجله را صحافی کرده می گوید: در آن زمان با همان امکانات کم روزی 40 دفتر و کتاب را سوراخ و آماده صحافی می کردم.

لذت نجات یک کتاب وصف ناشدنی است

وی با بیان اینکه لذتی که از نجات یک کتاب کهنه و به ویژه قرآن قدیمی از نابودی به انسان دست می دهد به هچ وجه نمی توان بیان کرد می گوید: این کار فقط عشق، صبر و حوصله می خواهد تابتوانی ساعتها برای نجات یک ورق پاره تلاش کنی و یک کتاب را دوباره زنده کنی.

وی که در فعالیت خود صحافی کتابهای دست نویس را داشته است می گوید: یادم هست که در ترمیم یکی از کتاب ها بیش از 2 کیلو کاغذ در حاشیه آن برای زنده کردنش مصرف کردم.

رحیمی با بیان اینکه در ابتدای کار صحافی جلد کتابها از پوست گوسفند بوده می گوید: در آن زمان کار دباغی کردن و رنگ کردن پوستهای گوسفند را خودم انجام می دادم و برای کتابهای قرآن و دست نویس از آنها استفاده می کردم که بعد از مدتی به خاطر گران شدن پوست دیگر با سفارش افراد از پوست استفاده می کردیم.

وی که ابزار کار اولیه خود را از برادرآیت الله مدرسی خریداری کرده می گوید : اگرچه الان کار صحافی راحت شده و با ماشین انجام می گیرد ولی کتابهایی که در گذشته توسط نخ دوخته و صحافی شده استحکام بیشتری دارد وهیچ برگی از آن از هم نمی پاشد، یادم هست یک قرآن برای ترمیم جلد برایم آورده بودند که از زمان شیرازه اولش که انجام داده بودم 30 سال می گذشت.

رحیمی با بیان اینکه جلدهای مختلفی در طول زمان برای کتابها استفاده می شده است می گوید: جلد های چوبی با روکش چرم، جلدهای چوبی منقش شده و چرمی که لایه داخل آن کارتن است و بتازگی هم فوم نمونه هایی از جلدهای کتاب است.

وی با بیان اینکه پس از ورود جلد های فوم به بازار دیگر از چرم استفاده نمی شود می گوید: جلد های جدیدی که در صحافی سنتی تهیه می شود به آنها طلاکوبی هم اضافه شده که در زیبایی و نام گذاری کتاب راحتر است.

رحیمی که از ثمره زندگیش 6 فرزند و 9 نوه دارد می گوید: برای اینکه این کار حوصله می خواهد هیچ کدام از فرزندانم نتوانستند این کار را فراگرفته و ادامه دهنده راه من باشند.

این صحاف کاشمری می افزاید: پس از به بازار امدن دلر برای سوراخ کردن برگه ها دیگر درفش را کنار گذاشتیم و از این وسیله استفاده می کنیم.

وی با بیان اینکه ابزار کار اولیه تغییر کرده می گوید: برای صحافی نیز هنوز بانکها، ادارات و مردم و دانشجویان به این کار نیاز دارند و تعدادی اندکی در کاشمر هنوز به این کار مشغول هستند.

رحیمی با بیان اینکه گاهی در روز 12 ساعت مشغول کار صحافی بوده است می گوید: به خاطر اینکه هدفم فقط تحویل کار در وقت کم و با کیفیت بالا بود نتوانستم کتابهای دست نویس و قرآن های خطی را به خوبی بخوانم و فقط گذرا به آنها نگاه می کردم.

وی با بیان اینکه این هنر در اصل مرمت آثار هنری و حفظ و نگهداری حرمت و ارزش کتابهای قدیمی است می گوید : سعی کرده ام تا در انجام این کار که پای نجات یک کتاب از مرگ و حفظ میراث گذشتگان کشورم است از هیچ کاری دریغ نکنم.

وی می گوید: به همه کسانی که برای میراث فرهنگی این آب و خاک عزیزمان و همچنین دوستاران کتاب دل می سوزانند توصیه می کنم اگر نسخ خطی ای دارند ازآنها مثل فرزندانشان مراقبت کنند گاهی سری به کتابها بزنند و آنها را در جای نمناک و تاریک زندانی نکنند.

وی می افزاید: ورق زدن یک کتاب در بعضی مواقع می تواند در افزایش عمر آن کتاب تأثیر گذار باشد و مردم از این امر دریغ نکنند و در ورق زدن تمامی کتابها دقت کنند تا عمر آنها به چندین صد سال برسد.

................................

گزارش: غلامحسین دباغ