در قرآن کریم آیات متعددی در باب جهاد و شهادت وجود دارد که به موضوعاتی همچون فلسفه و هدف جهاد، انگیزه های جهادگران، ارزش جهاد، آفات جهاد، روح شهیدان محرّک جهاد، شهادت طلبی مانع سلطه پذیری و... پرداخته است.
تعداد آیات جهاد در قرآن/ جهاد فی سبیل الله تجارتی پر سود
در قرآن کریم در 45 آیه به موضوع قتال و در 29 آیه به موضوع جهاد اشاره شده است. قتال به طور مشخص به جنگیدن در جبهه نبرد اشاره دارد ولی «جهاد» دارای معنای وسیع تری است. لذا خداوند در 8 آیه از آیات 29 گانه فوق الذکر به جهاد با مال و جان اشاره می فرماید و در آیات دیگر از بیان چگونگی جهاد در آیه مشخص می شود که شامل هر تلاشی در راه خدا می باشد.
خداوند در آیاتی از قرآن جهاد فی سبیل الله را یکی از راههای رستگاری انسان بیان کرده و می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» یعنی «ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و به او [توسل و] تقرب جویید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید».
قرآن در آیه 10 سوره صف از جهاد در راه خدا به عنوان یک تجارت پر سود یاد می کند و می فرماید:«ای کسانی که ایمان آورده اید آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک نجات دهد دلالت نکنم. به خدا و رسول او ایمان آورید و با مال و جان در راه خدا جهاد (تلاش) کنید، این کار از هر تجارت برای شما بهتر است، اگر دانا باشید.»
خداوند در آیات قرآن نه تنها جهادگران را به خیرات و خوبی ها و رحمت الهی بشارت می دهد بلکه از جهادگران به عنوان مومنان واقعی یاد کرده و می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ» یعنی «مومنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند، سپس هرگز شک و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کرده اند، آن ها راستگویانند.»
جهادگران مؤمنان واقعی اند
قرآن در آیه 95 سوره نساء به برتری جهادگران نسبت به دیگر مؤمنان اشاره کرده و می فرماید: «مؤمنان خانهنشین که زیاندیده نیستند با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند یکسان نمیباشند خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد میکنند به درجهای بر خانهنشینان مزیت بخشیده و همه را خدا وعده [پاداش] نیکو داده و[لی] مجاهدان را بر خانهنشینان به پاداشی بزرگ برتری بخشیده است.»
البته این آیه مربوط به زمانی است که جهاد واجب کفایی باشد و با عدم جهاد آن عده، ضرری متوجه جامعه نگردد والا در زمانی که نرفتن به جهاد باعث ایجاد مشکل برای مسلمین گردد و یا به حد کفایت به جهاد نرفته باشند، عدم اقدام برای جهاد گناه بزرگی است که مستوجب عذاب الهی خواهد بود.خداوند در آیه 81 توبه به متخلفین از جهاد در راه خدا و کسانی که به بهانه های مختلف از جهاد سرباز می زنند وعده عذاب الهی داده و می فرماید: «قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ» بگو آتش دوزخ سوزانتر است اگر می فهمیدند.»
نکته بسیار مهم در مورد بحث جهاد در راه خدا این است که خداوند در آیه 6 سوره عنکبوت تأکید می فرماید که جهاد به نفع خودتان است:«وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود میکوشد زیرا خدا از جهانیان سخت بینیاز است.» پس باید توجه کرد که اگر تلاش و جهاد می کنیم منتی بر کسی نداریم زیرا بیش از هر کس، خود سود برده ایم و از طرفی توقع پاداش با تشکر از خلق باعث لکه دار شدن اخلاص می گردد که آن وقت آن جهاد عظیم کاملاً بی ارزش می گردد.
«جهاد» آزمونی برای جدایی مؤمنان از مدعیان دینداری
در دنیا همه مؤمنان با مسائل مختلفی آزموده می شوند تا دینداران از مدعیان دینداری جدا گردند. بر اساس آیات قرآن «جهاد فی سبیل الله» نیز یکی از آزمونهای الهی است آنجا که خداوند در آیه 31 سوره محمد می فرماید: « وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ» یعنی:« و البته شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم و گزارش های [مربوط به] شما را رسیدگی کنیم.»
در حدیثی امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) فرموده است: جهاد موهبتی الهی و دری از درهای بهشت است که خداوند تنها آن را به روی بندگان خاص خود می گشاید. پس این توفیق را خداوند به هر کسی نخواهد داد و همان طور که گفته شد خداوند نیازی به جهاد ما ندارد لذا در آیه 54 سوره مائده می فرماید: اگر شما از جهاد رو برگردانید، خداوند دیگرانی را به جای شما می آورد که این توفیق و وظیفه الهی را به نحو احسن انجام دهند.
حیات و کامیابی دو اصل ضروری برای شهید
آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیاتی که به بحث جهاد و شهادت اشاره دارد در تفسیر آیه 154 سوره بقره « وَلاَ تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِن لاَ تَشْعُرُونَ» تأکید می کند: مقدمه بحثِ جهاد را خدای سبحان مسئله استعانت به صبر و صلات معرفی کرد و آگاهی اینکه شهادت حیات است، نه ممات. و آنها که پنداشتند کسی که در جنگ رحلت میکند، از بین میرود، آنها کفّار و منافقین بودند و آنهایی که احیاناً میپنداشتند که مقتولین فی سبیل الله محروماند افراد «ضعیف الایمان» اند و این دو شبهه را خدای سبحان در طی این آیات حل کرد.
خداوند فرمود: نه شهادت زوال و نابودی است [و] نه ناکامی، اگر کسی شهید شد، زنده است اولاً، و کامیاب است ثانیاً، و اینها که از شهادت محروم میشوند یا برای آن است که شهادت فی سبیل الله را زوال و نابودی میپندارند یا ناکامی، این دو مطلب را در سوره بقره و در سوره آلعمران خدای سبحان حل کرد، فرمود: اصل حیات برای شهید ضروری است و کامیابی هم برای شهدا ضروری است، لذا فرمود: نه بگویید آنها نابود میشوند، نه بپندارید که آنها محروم میشوند: ﴿و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتٌ﴾
موت و قتل در قرآن به معنی نحوه انتقال است
شما نگویید اینها میمیرند، با اینکه خود خدای سبحان درباره عدّهای که در راه خدا حرکت کردند و هجرت کردند تعبیرِ به موت کرد فرمود به اینکه آنها که مهاجر فی سبیل الله اند و به قصد جهاد حرکت کردند، حالا یا مُردند یا کشته شدند در هر دو حال از رزق حسن برخوردارند. خود خدای سبحان تعبیر به موت کرده است. موت گاهی در برابر قتل است، گاهی در برابر حیات.
خدای سبحان که فرمود: اینها یا میمیرند یا کشته میشوند. موت به معنای زوال و نابودی نیست؛ موت در برابر قتل است نظیر آنچه که درباره رسول اکرم (ص) فرمود: ﴿أفإنْ مات أو قتل انْقلبتم﴾، ولی دیگران موت را در برابر حیات میدانند؛ «میّت» یعنی غیر زنده، ولی خدا که میفرماید: ﴿مات أو قتل﴾، موت را در مقابل قتل قرار داد یعنی اینها نحوه انتقالاند؛... نحوه انتقال یا مرگ است یا کشته شدن وگرنه کسی که در راه خدا قیام کرد بین موت او یا قتل او فرقی نیست. و امّا دیگران که بر شهدا أموات اطلاق میکردند، اموات را در برابر أحیاء میدانستند، لذا خدای سبحان فرمود: شما نگویید اینها مردهاند، بلکه زندهاند ولکن شما متوجه نمیشوید.
... قرآن کریم براساس این اصل فرمود به اینکه انسان وقتی میمیرد از یک نشئهای به نشئه دیگر منتقل میشود؛ مرگ انتقال از نشئه به نشئهٴ دیگر است نه زوال. آنگاه فرمود: اینها که از نشئه دنیا به نشئه دیگر منتقل میشوند دو قسماند: یا مؤمناند و انسان صالحاند، یا کافرند و انسان طالح. آنها که کافراند همین که مُردند به عذاب میرسند، آنها که مؤمناند (مخصوصاً آنها که شهید میشوند) همین که رخت برمیبندند به حیات برتر و روزی بهتر میرسند.
آیت الله جوادی آملی در بخشی دیگر از تفسیر آیه 154 سوره بقره، در مورد کسانی که با نیت یاری رسانی به دین خدا در هر شرایطی از دنیا می روند می گوید: ... اگر کسی هجرت کرد یا جهاد داشت شهید شد یا مُرد، در هر دو حال هم زنده است و هم از رزق حسن برخوردار است، لذا فرمود: ﴿و الذین هاجروا فی سبیل الله ثمَّ قتلوا او ماتوا﴾. خداوند در این آیه هم توهم زوال و نابودی را دفع میکند که مرگ نابودی نیست و هم توهم محرومیت را دفع میکند که شهدا و مهاجرین فی سبیلالله محروم نخواهند بود [و] رزق حسن دارند.
دنیا و برزخ زیر پوشش حیاتِ طوبای شهید
وی در بخشی دیگر از تفسیر آیه 154 سوره بقره تصریح می کند: ... و چون مرگ گاهی به معنای نسیاً منسیا بودن و از خاطرهها محو شدن است و گاهی هم به معنای انتقال، خدای سبحان میفرماید به اینکه درباره شهدا تعبیر به اموات نکنید. دیگران که میمیرند از خاطرهها محو میشوند اثر دنیایی اینها زائل میشود و در برزخ برای خود یک اثری دارند، ولی شهدا اینچنین نیستند. اگر حیات، حیات برتر هست، حیاتی است سایه افکن؛ هم دنیا را زیر پوشش میگیرد، هم برزخ را؛ هم به گذشتگان نور میدهد، هم به بازماندگان صفا میدهد. شهید هرجا قدم بنهد، نورانی است. همانطوری که شهید وقتی در یک جامعهای رخت بربندد، بازماندگان را نورانی میکند، وقتی وارد نشئه برزخ هم میشود، آنها را هم روشن میکند.
برای برزخیها هم یک فیض جدیدی است، یک انسان بزرگواری مهمان آنها شده است. اگر یک انسان وارستهای را به یک قبرستانی منتقل کنند، اهل آن قبرستان تا یک مدتی متنعماند. برکتی که نصیب آن انسان وارسته میشود شعاعش وسیع است. شهید هم وقتی وارد نشئه برزخ میشود برای برزخیان هم یک فیض جدید است. او مصداق ﴿جعلنی مبارکاً أین ما کنت﴾ است؛ در دنیا برکت دارد، در آخرت هم برکت دارد. این است که شهید برای همیشه زنده است، برخلاف غیر شهید [که] اثری ندارد.
آیت الله جوادی آملی در بخشی دیگر از تفسیر آیه 154 سوره بقره با استناد به آیه 170 سوره آل عمران «فرحین بما اتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون» یعنی: از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و به آن ها که در پی شان هستند وهنوز به آن ها نپیوسته اند بشارت می دهند که بیمی بر آن ها نیست و اندوهگین نشوند.» تأکید می کند: ....خدای سبحان برای تشویق به جهاد فی سبیل الله همه مقدمات لازم را بیان کرد. مهمترین عاملی که انسان را در جهاد پیروز میکند، استعانت به صبر و صلات است. همچنین عامل مهمی که انسان را در جهاد پیروز میکند، اعتقاد به موفقیت شهید است که شهید به هیچ وجه از بین نمیرود؛ نه از بین میرود، نه ناکام میشود. ناکامی برای شهید نیست و خدای سبحان هم جریان شهید را به بازماندهها اعلام کرده و هم جریان بازماندهها را به شهید اعلام میکند.
شهید با آن بازماندههایی که در راه نیستند کاری ندارد و مایل هم نیست که از حال آنها باخبر باشد. شهید فقط به فکر رفقای خودش است، آنهایی که همرزمان و همراهان او هستند به فکر آنهاست، لذا خدای سبحان جریان همرزمان و همراهان شهید را به شهید اعلام میکند؛ چه اینکه جریان خود شهید را به بازماندگانش هم اعلام میکند. به آنها که اعتراض میکنند وضع شهید را اعلام میکند که آنها اعتراض نکنند، به آنها که راهیان کوی شهیداند و شهادتاند جریان شهید را اعلام میکند تا تشویق بشوند و جریان راهیان کوی شهادت را به شهدا اعلام میکنند تا اینکه آنها خوشحال باشند...
....اینچنین نیست که بازماندگان از فراق این شخص رنج ببرند و آن شخصی که وارد نشئه برزخ میشود از فراق دوستانش رنج نبرد، اینچنین نیست. دیگران این زحمت را دارند؛ چون از حال دوستانشان باخبر نیستند در رنجاند. خدای سبحان میفرماید: این رنج برای شهدا نیست؛ زیرا ما همانطوری که جریان شهدا را به بازماندگانش اعلام کردیم و گفتیم به اینکه درباره شهدا نگویید که اینها مردند، بلکه زندهاند؛ درباره شهدا نگویید که اینها ناکاماند، بلکه کامیاباند، عند الله مرزوقند ﴿عند ربهم یرزقون﴾اند، ﴿فرحین بما آتاهم الله من فضله﴾ اند، به شهدا هم میگویند که برای بازماندگان و راهیان کوی جنگ و شهادت نگران نباشید، حالِ آنها خوب است.