یونسکو در دهههای فرهنگی پیامها و ارتباط نزدیک آنها با کارکردهای توسعه سه اولویت مهم توجه فراوان پیدا کرده بود:
1. اهمیتدهی به محتوای فرهنگی پیامها و ارتباط نزدیک آنها با کارکردهای توسعه
2. تدارک تجهزات و امکانات فنی ارتباطی و انطباق آنها با ضرورتهای اقتصاد ملی
3. بومیسازی برنامههای ارتباطی و فرآوردههای فرهنگی و به جریان انداختن آنها در ساختارهای متمرکز سطح بینالمللی.
همچنین یونسکو، به سبب عدم شناخت کافی اکثر دولتهای جهان سوم راجع به چگونگی اثرگذاری رسانهها در جوامع ملی، بر نیاز مبرم آنها به مطالعات و تحقیقات ارتباطی تأکید گذاشته بود و از آنان خواسته بود تا در مورد بررسیها و پژوهشهای تخصصی ارتباطات کوششهای بیشتری به عمل آورند و فعالیتهای پراکنده مربوط به آنها را متمرکز سازند.
در سالهای اخیر، بخش «توسعه ارتباطات» را هم به عهده دارد، بر اساس «استراتژی نوین ارتباطی» این سازمان، برای کمک به پیشرفت و گسترش امکانات ارتباطی و اطلاعاتی کشورهای در حال توسعه، بر اصول حقوق بشر و آزادیهای بنیادی، به ویژه آزادیهای بیان و مطبوعات و اطلاعات تکیه میکند و «پیشبرد رسانههای آزاد، مستقل و کثرتگرا» را هدف برنامههای خود معرفی مینماید.
به همین لحاظ، برنامه مذکور، به موجب تجدیدنظرهایی که در اساسنامه آن صورت گرفتهاند، تنها به کشورهایی که اصول یاد شده را رعایت مینمایند، کمک میکند.
در چنین شرایطی، که تحت تأثیر تحولات جهانی پس از فروپاشی دیوار برلن و پایان جنگ سرد دو بلوک و به سبب گسترش سیاستهای محافظهکاری سیاسی و اقتصادی جدید آزادیگرای کشورهای بزرگ سرمایهداری، استناد به اصول حقوق بشر و آزادیهای بنیادی به صورت یکی از مبانی مهم روابط بینالمللی و از جمله در زمینه ارتباطات، درآمده است، بسیاری از صاحبنظران و محققان انتقادنگر ارتباطات هم با استناد به همین اصول، بر «حق توسعه» و از جمله «حق ارتباط» به عنوان یکی از مصادیق عینی حقوق بشر تکیه میکنند.
آنان با استناد به «اعلامیه مجمع عمومی ملل متحد درباره حق توسعه»، که در سال 1986 به تصویب رسیده است، تأمین و تضمین این حق را شالوده اصلی توسعه ارتباطات معرفی مینمایند و دولتها و سازمانهای بینالمللی را به تحقق آن، موظف میشناسند.