به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از مستند "خاطراتی برای تمام فصول"، آغاز تولید برنامه "نورالدین پسر ایران" و تقدیر از عوامل درام مستند "آخرین روزهای زمستان" با حضور مهدی فرجی مدیر شبکه اول، محسن مؤمنی رئیس حوزه هنری، سردار انصاری قائم مقام بنیاد شهید و تنی چند از فیلمسازان، برنامه‌سازان و مدیران شبکه یک در موزه صلح برگزار شد.
در این مراسم پس از پخش گلچینی از مجموعه "کتاب دا" و روایت آن توسط بازیگران زن، آنونس مجموعه "نورالدین پسر ایران" که قرار است توسط بازیگران مرد روایت شود پخش شد.
پس از این نورالدین عافی جانباز 70 درصدی که کتاب "نورالدین پسر ایران" براساس زندگی و خاطرات وی نوشته شده است و مهمان ویژه این مراسم بود، در سخنانی گفت: من هشت بار مجروح شدم و 36 بار مورد عمل جراحی قرار گرفتم. هر شب نیز 40 بار از خواب بلند می‌شوم و دوباره می‌خوابم. اما وقتی مستند "خاطراتی برای تمام فصول" و "آخرین روزهای زمستان" را می‌بینم دردهایم از یادم می‌رود.
دشواری فارسی حرف زدن
وی در ادامه با بیان اینکه فارسی حرف زدن برایش سخت است، در تعریف خاطره طنزی اظهار کرد: دوستی داشتم که راننده بود. می‌گفت حاضر است از اردبیل تا مشهد عقب عقب رانندگی کند اما فارسی حرف نزند!
عافی با اشاره به آغاز کار کتاب در سال 73، ادامه داد: این کتاب سال 73 شروع شد و سال 90 به چاپ رسید. با این حال خوشحالم که نتیجه مثبتی داشت. دوستانم می‌گویند با خواندن کتاب احساس کرده‌اند انگار خودشان در جنگ بوده‌اند. انسان‌هایی هشت سال جنگیدند و تنها گوشه‌هایی از این جنگ نمایش داده شده است.
این جانباز به برشمردن خصوصیت‌های کتاب پرداخت و بیان کرد: هر کسی خواندن این کتاب را آغاز می‌کند از ابتدا تا انتهای جنگ در آن می‌ماند. هر کسی آن را می‌خواند از کردستان و غرب تا جنوب و مناطق جنگی را شناسایی می‌کند.
وی که زمان حضور در جبهه 15 سال سن داشته است، ادامه داد: سومین ویژگی این کتاب آن است که به نوجوانی می‌پردازد که بارها زخمی می‌شود، برای درمان می‌رود و دوباره به جبهه برمی‌گردد. زخم‌هایش دوباره جراحت پیدا می‌کنند و از نو همه چیز تکرار می‌شود.
کشتن 100 عراقی توسط یک بسیجی واقعیت ندارد
عافی با بیان اینکه قهرمان داستان جنگ را برای خود نعمت می‌داند، تصریح کرد: این کتاب واقعیت‌های جنگ را نشان می‌دهد. وقتی این فیلم‌ها را می‌بینم که در آن یک بسیجی اسلحه به دست گرفته و 100 عراقی را می‌کشد ناراحت می‌شوم. اصلا به این سادگی نبود و آنها اینقدر ضعیف نبودند.
راوی کتاب "نورالدین پسر ایران" ادامه داد: آنها بسیار قوی بودند و همه چیز داشتند. بچه‌های ما نیز دو چیز در اختیارشان بود؛ ایمان و آموزش نظامی.
وی با تقدیر و تشکر از تدوینگر کتاب، گفت: ایشان زحمت بسیاری کشید. خدا را شکر می‌کنم که رهبرمان به این کتاب توجه داشتند.