مشهد - خبرگزاری مهر: چهل روز از اشک های خونین و ماتم های سرخ می گذرد، اشکهایی که جا ماندن چهارده قرن غفلت از قافله حسین، تشنگی دشت نینوا و گلوهای بریده شده را روایتگری می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، چهل روز گذشته و حال ما مانده ایم و کاروان خاطرات و مظلومیت هایی که تازیانه بر قلبمان فرو می کشد، هنوز هم بوی خون و خیمه های نیمه سوخته مشاممان را پر می کند و به یاد می آوریم اندوه و غربتی را که بر حسین مظلومان و یاران با وفایش گذشت.

قصیده بدن های زخم خورده، سرهای از بدن جدا شده و شهیدان بر خاک افتاده چشمه خون را از چشمان‌مان و دلهای همیشه عاشورای مان سرازیر می کند.

جگرهایی که عطش عشقی پرپر را به یاد می آورد

اربعین عاشورایی دیگر از گریه را به راه میاندازد، اربعینی که در آن هنگامه دوان دوان سکینه به سوی قتلگاه پدر تشنه لبش را در گوشها نجوا می کند و حال این ماییم که بعد از 14 قرن دلهایمان سوخته و جگرهایمان عطش عشقی پرپر را به یاد می آورد.

چهل روز از ظهر خونین عاشورا و عطش های پرپر می گذرد و بازماندگان حادثه دشت غربت تازیانه عشق بر قلب خویش می‌کوبند.

اربعین نقطه ای از آغاز است نقطه ای که در دل آن حنجره ها فریاد می زند و گلوها سر بریده می شود و بازهم کاروان دل شکستگی های خواهر است که بر قتلگاه برادر شعله می کشد.

زخم ها تاولی بر دردهای کاروان اربعین

نگاه ها در خون شناور و زخم ها تاولی بر دردهای کاروان اربعین و آتش یادها خنجری است که بر حنجره گرم نینوا کشیده می شود، چهل روز است که خطبه های درد غزلی ناتمام را بر قافله ای زخم خورده می سراید.

اربعین با ناله و اشک فرا می رسد و باران نگاه های خسته باری دیگر روایت می کند سیل عطش، تازیانه و گلوهای بریده شده را.........

چهلم امام مظلومان هنگامه میثاق و عشق است، هنگامه ای که هنوز هم پس از 14 قرن بر قلب شیعه جراحت افکنده و آسمان را گریان کرده است.

چهل روز است که هستی داغدار و آسمان گریان، خون می جوشد از خاشاک ستم و شراره می شود حادثه تیغ و تاول و تا به ابد خونین‌ترین حماسه تاریخ  ترنم و نجوای حسین بر نیزه را زمزمه می کند.

........................

یادداشت: مرضیه صاحبی