خبرگزاری مهر-گره دین و اندیشه: ما باید در دوستیهایمان با مردم خود ساخته باشیم و آن قدر با قطع رابطه مبارزه کنیم تا سرانجام با آنها پیوند برقرار سازیم، زیرا ارزش افراد به خودسازی آنها در دوستی و التزام به اصل حفظ دوست است.

اگر لباس ما چرکین شود آیا آن را کنار می‏اندازیم؟ اگر دیوار خانه ما ترک بردارد از آن چشم می‎پوشیم؟ بدون تردید انسان از چیزی که برای آن به زحمت می‎افتد یا پولی می‎پردازد چشم‏پوشی نمی‎کند.

در مورد دوستان نیز همانند امور مادی رفتار می‎کنیم و هر چه دوستمان نسبت به ما خطا کند البته مشروط بر اینکه با شرع مقدس تعارض نیابد از او چشم نمی‎پوشیم ما باید در دوستیهایمان با مردم خود ساخته باشیم و آن قدر با قطع رابطه مبارزه کنیم تا سرانجام با آنها پیوند برقرار سازیم.

هنگامی که انسان از لغزش‏های دوستانش چشم نمی‏پوشد تنها خسارت آنها را برگزیده است و ایا آسان است که انسان از دوستانش چشم بپوشد؟ حضرت علی(ع) می‎فرماید: در شگفتم از کسی که بندگان را با پول خود می‎خرد اما آزادگان را با نیکی خود نمی‏خرد.

اگر دوست انسان از گروه‏هایی باشد که دوستی با آنها پسندیده نیست بهتر آن است که از همان آغاز با آنها دوستی نکنیم اما درباره دوست خوب باید قطع رابطه را با پیوند بیشتر و کم لطفی را با لطف بیشتر پاسخ داد. علی(ع) می‏فرماید: برادرت را با احسان و نیکی مؤخذه کن و شرش را با نیکی بدو بازگردان.

باید در برابر غرور درونی ایستاد زیرا نفس به عقب نشستن تمایل دارد ولی ما این غرور و تکبر را با ایجاد پیوند با ایشان درهم می‎شکنیم. امام علی(ع) می‏فرماید: وهنگام خودداری، به او ببخش و هنگام دوری او، تو به او نزدیک شو و هنگام سختگیری او تو به او نرمی نشان بده و گناه او را معذور دار، آن جا که گویی بنده او هستی.(نهج البلاغه نامه 31 ص 403). زیرا او معصوم نیست و گاهی تمایل می‏یابد از تو کناره بگیرد ولی تو به او نزدیکی بجوی ممکن است او در برابر تو سخت‏گیری کند ولی تو با او گرم باش و حتی اگر روزی نسبت به تو گناهی مرتکب شد عذری را پیدا کن تا بتوانی بدین وسیله گناه او را توجیه کنی.

این چیزی است که حضرت علی (ع) در رفتار ما نسبت به دوست مؤمن از ما طلب می‎کند تا آن جا که گویی بنده او هستی. در این جا این سؤال پیش می‏آید که اگر باید در برابر دوستان و کسانی که می‎خواهیم آنها را جذب کنیم ذلیل باشیم پس این حدیث چه سرنوشتی می‏یابد که می‎فرماید: خداوند همه چیز را به بنده مؤمن خود واگذاشته ولی به او اجازه نداده تا خود را ذلیل کند.(مشکاة الانوار ص 255).

حضرت علی(ع) پاسخ این سؤال را چنین می‎فرماید: ولی باید مراقب باشید که این کار را در غیر موضع آن به کار نبندید یا در برابر غیر احق آن انجام ندهید.(نهج البلاغه نامه 31 ص 403).

درباره فروتنی با دوستان ملاک‎ها و حدودی در کار است. اولاً باید کسی را که در برابر او تواضع می‎کند بشناسی، چنانکه قرآن می‎فرماید: دربرابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش.(سوره مائده آیه 54).

و سپس باید دانست چه زمان و با چه کسی باید تواضع نشان داد زیرا گروهی از مردم تواضع انسان را ارج نمی‎نهند و چنین می‎پندارند که تواضع دربرابر آنها بدین معنی است که آنها پیوسته بر حقند و برتر از مردمند، این جماعت شایستگی تواضع را ندارد.

دردعای مکارم الاخلاق قطعه کاملی است که انسان را به روش والای رفتار با مردم راهنمایی می‎کند. امام زین العابدین (ع) می‏فرماید: پروردگارا مرا راهنمایی کن تا با کسی که نسبت به من حیله و نیرنگ به کار برده با نصیحت و خیرخواهی معارضه کنم و کسی را که از من دوری گزیده با نیکی پاداش دهم و به کسی که مرا محروم ساخته ببخشم و در برابر کسی که با من قطع پیوند کرده پیوند برقرار کنم و با کسی که غیبت مرا کرده با یاد نیک مخالفت ورزم و کار نیک را سپاس گویم و از بدی چشم پوشم.

انسان باید بداند در برابر چه کسی و چگونه باید تواضع به خرج داد؟ گاهی در برابر کسی تواضع می‎کنیم که موجب فخرفروشی او به تو می‏شود و یا در برابر انسانی فروتنی می‏کنیم که موجب افزایش تکبر او می‎گردد. باید در برابر این گونه مردم تکبر به خرج داد نه تواضع و فروتنی. در حدیث آمده است که « تکبر ورزیدن در برابر انسان متکبر عبادت است».

معمولاً بدی‎های دوست را کسی تحمل نمی‎کند مگر کسی که روحی بزرگ و اندیشه‏ای راسخ داشته باشد و به همین سبب انسان بزرگی را نمی‏بینیم مگر آن که به سبب فروتنی و خشوع، پایگاهش درمیان مردم استوار می‎گردد. اما کسانی که بدی‏های دوستان خود را تحمل نمی‎کنند و پاسخ قطع رابطه را با قطع رابطه بیشتر می‏دهند ، انسانهای کوچکی هستند.

ببینید چگونه هنگامی که میوه‏های یک درختی زیاد می‎شود سرخم می‎کند و چگونه عظمت دریا در تواضع آن است و با همین تواضع توانسته گنج‏هایی را در فرد جای دهد و اگر چه انسان توانسته مقداری از آن را کشف کند ولی بسیاری همچنان ناشناخته باقی مانده است. بنابراین ارزش افراد به خودسازی آنها در دوستی و التزام به اصل حفظ دوست است.

هرگاه بخواهیم بنا به دلایلی با دست خود قطع رابطه کنیم نباید همه رشته‏های پیوند با او را بگسلیم بلکه باید دری را باز بگذاریم تا هنگامی که امور در مجرای خود قرار گرفت به سوی آنها باز گردیم.

نیکی در برابر بدی صفتی است برجسته که از بزرگترین موهبت‏های الهی و عالی‎ترین ملکات انسانی به شمار می‎رود و تنها طبقه عالی جامعه که نفسشان تزکیه شده و دل‏هایشان پاکیزه و وجدانشان پاک و درونشان به صلاح آراسته است از این صفت ارزشمند انسانی برخوردارند. و تأثیر آن در نفوس مردم بسیار زیاد و غیرقابل انکار است این صفت والا از مهمترین ارکان دوستی و برادری و مؤثرترین عامل انس و آشنایی و بزرگترین انگیزه محبت و نزدیکی مرم به یکدیگر است چه احسان در انسان مؤثر است و باعث تملک قلب اوست از این رو خداوند به این امر دستور داده و مردم را دعوت و تشویق کرده است.

پیامبر خدا(ع) فرمود: "دلها بر محبت کسانی که به آنها نیکی می‏کنند و بر دشمنی کسانی که به آنها بدی می‎کنند سرشته شده است." چون نیکی به کسی که به ما بدی کرده عالی‏ترین رتبه و بزرگترین منزلت است و بیشترین تأثیر را در اصلاح نفوس دارد.