محمود گلابدره اي - رمان نويس ، گفت : در صورتي كه پيوند مردم با كتاب و مطالعه قطع باشد ، اگر هر روز هم نمايشگاه كتاب برپا كنيم ، اتفاق خاصي در جهت تصحيح وضعيت موجود رخ نخواهد داد .

 


اين رمان نويس در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود : شمارگان بسيارپائين كتاب درسالهاي اخير ، خلاقيت نويسندگان ، متفكران و فعالان عرصه فرهنگ مكتوب را دچارايستايي جدي كرده است . وقتي تقاضايي براي محصول مكتوب نيست ، اهل قلم رغبت چنداني براي توليد اثر ندارند .

محمود گلابدره اي كه با زنده ياد " جلال آل احمد " سابقه دوستي داشته است ، تصريح كرد : ازمرحله اي كه نويسنده ، كتاب خود را براي انتشار، تسليم ناشر مي كند تا زماني كه كتاب از چاپخانه بيرون مي آيد ، ممكن است اتفاقات متعددي درروند انتشار اثر ، ايجاد وقفه كند ، تهيه و تدارك كاغذ مورد نياز ، عقد قرارداد ناشر و مولف ، دريافت شابك و مجوز نشر و ... مراحلي است كه قبل از انتشار بايد طي گردد ، تازه مشكلات اصلي نويسنده دراين مملكت ، بعد از چاپ كتاب خودش را نشان مي دهد ، نويسنده بايد غصه توزيع بد كتاب را هم بخورد و دائم در اين ترديد باشد كه آيا كتابش به چاپ هاي بعدي مي رسد يا نه !


محمود گلابدره اي :  يك روز مسئله بن كتاب مطرح مي شود و روز بعد ، تعداد زيادي از افراد بن به دست را مي بينيم كه براي فروش بن هاي خود به خيابان انقلاب آمده اند ، روز ديگر ، از تجهيز كتابخانه ها صحبت مي شود ، در حالي كه مردم در كتابخانه هاي عمومي به خواندن درس و كتابهاي كنكوري مشغولند !

اين نويسنده كه فرازهايي از زندگي آل احمد را دركتابي با عنوان " آقا جلال " به تصوير كشيده است ، ياد آور شد : نمي دانم در اين سالها چه اتفاقي افتاده است كه مردم ، به ويژه نسلهاي جديد ، به شدت از خواندن كتاب طفره مي روند و تعدادي هم خود را كاملا از فرهنگ مكتوب بي نياز مي دانند ، اين درحالي است كه جوامع پيشرفته جهان ، موفقيت خود را در همه بخش ها مديون " كتاب " مي دانند .




گلابدره اي در خصوص اين كه استقبال يا عدم استقبال از يك اثر مكتوب ، تا چه اندازه مي تواند دراهداف بلند مدت مولف و سرمايه گذار ( ناشر ) آن دخالت داده شود ، اظهارداشت : وقتي كتابي روي پيشخوان بلا استفاده مي ماند ، درحالي كه اثري نسبتا قوي است و اسم نويسنده يا شاعري شناخته شده و با سابقه هم روي جلد آن خودنمايي مي كند ، حق  نداريم آن كتاب را بد تلقي كنيم ، در شرايطي كه آثاري به مراتب ضعيف تر و فاقد محتوا به خوبي عرضه مي شوند و به چاپ هاي بعد هم مي رسند ، در اين موضوع خاص ، يا تبليغات مناسبي براي كتاب صورت نگرفته و يا مافياي توزيع كتاب ، خواسته يا ناخواسته ، كتاب را بايكوت كرده است ، ما در اين كشور " كتاب بد " نداريم ، يا اگر هم چنين آثاري باشند ، بسيار نادر است .

وي كه در حال حاضر مشغول نگارش يك رمان " اجتماعي - خانوادگي " است ، خاطرنشان ساخت : كتابخواني و مطالعه ، بيشتر عشق است تا دستورالعمل وقانون . يك روز مسئله بن كتاب مطرح مي شود و روز بعد ، تعداد زيادي از افراد بن به دست را مي بينيم كه براي فروش بن هاي خود به خيابان انقلاب آمده اند ، روز ديگر ، از تجهيز كتابخانه ها صحبت مي شود ، در حالي كه مردم در كتابخانه هاي عمومي به خواندن درس و كتابهاي كنكوري مشغولند ! بنابراين غربت كتاب را بايد با عشق كم رنگ كرد نه دستورالعمل و قانون .