به گزارش خبرنگار مهر، نشست ادبیات داستانی دفاعت مقدس به نگاهی به مجموعه داستان 7 بند نوشته راضیه تجار عصر امروز یکشنبه 24 دی در تالار شماره 2 اندیشه هنری برگزار شد.
در ابتدای این نشست احمد شاکری مجری این سلسله نشست ها با اشاره به تاریخچه ظهور ادبیات زنانه در ایران گفت: ادبیات زنانه همزمان با ورود ادبیات داستانی به ایران با آثار نویسندگانی چون سیمین دانشور، حضور خود را در ایران اعلام کرد و در ادامه بیشتر در بستر روشنفکری و نگاه تساوی طلبانه غربی درباره زنان شکل گرفت که در ادامه آثار نویسندگانی چون زویا پیرزاد، شهرنوش پارسی پور، گلی ترقی، غزاله علیزاده، فرخنده آقایی، شیوا ارسطویی، منیرو روانی پور و ... ادامه پیدا کرد.
وی ادامه داد: پس از انقلاب اسلامی و وقوع دفاع مقدس به دلیل جوهره مردانه این اتفاق ورود زنان به ادبیات زنانه به آن قابل توجه بود و این سوال را پیش آورد که آیا اساساً می توان برای موضوعی چون ادبیات زنانه چنین ماهیتی را قائل بود یا خیر و مهمتر از آن اینکه آیا اساساً تعریفی به نام ادبیات زنانه می توان داشت یا خیر.
شاکری همچنین به راضیه تجار اشاره کرد و گفت: در میان نویسندگان زن پس از انقلاب گفته شده که ادبیات تجار با آنچه ادبیات زنانه نامیده شده نزدیکتر که البته ادبیاتی است که در آن خواستگاه و باور، ظلم به زنان نیست.
در ادامه این نشست راضیه تجار نویسنده این مجموعه در سخنانی با اشاره به اینکه نوشتن امری است درونی اظهار داشت: وقتی نویسنده اثری را خلق کرد کار خودش را کرده و دیگر نباید به دنبال بازخورد آن اثر و دفاع از آن باشد.
وی افزود: من کتاب هفت بند را در سال 63 نوشتم و با ارایه آن به نوعی با نوشتن دوباره آشتی کردم. در واقع این اولین اثر جدی بود که من پس از انقلاب می نوشتم یادم هستم که جنگ آن روزها در کشوری که عاشقانه دوستش داشته و دارم برانگیخته شده بود و کاری نمی توانستیم بکنیم جز اینکه کلمات را برای توصیف آن به بند بکشیم.
تجار ادامه داد: در مجموعه داستان هفت بند به مخاطبم دروغ نگفتم و سعی کردم این حس را تا به امروز هم ادامه دهم. به هر حال دام های زیادی پیش روی نوشتن وجود داشته و دارد اما من آنچه در پیش روی خودم دیدم خورشیدی بود که همیشه می درخشید و من را از افتادن در سیاه چالها نجات می داد. این حداقل کاری بود که من نویسنده در مقابل کسانی که جانشان را بر کف دست گذاشته بودند و برای کشورم می جنگیدند می توانستم انجام دهم در واقع من قلمم را بر خونم زدم و این داستان ها را نوشتم و به همین خاطر حسم این است که این مسیر امروز هم باید به همان شکل ادامه بیاید.
وی در پایان گفت: متاسفانه این روزها مدام درگیر کارهای داستانی بلند هستم که بخش قابل توجهی از آنها زندگی نامه داستانی است. اما واقعیت این است که ما تعدادمان اندک است و حرف ناگفته هم زیاد دایم و البته زمان هم برای گفتن کم؛ بنابراین باید سعی کنیم لااقل بخشی از آن حقایق را هرچه سریعتر بنویسیم حتی اگر لازم باشد زمان برای ما از 24 ساعت به 48 ساعت در شبانه روز تغییر پیدا کند.