مسعود ده‌نمکی با اشاره به فعالیت‌های مطبوعاتی خود و یوسفعلی میرشکاک در نشریه شملچه گفت: پیوند میرشکاک با حوزه‌های اجتماعی و نشریات حزب‌اللهی تمرین دموکراسی میان بچه‌های فعال در این نشریات بود.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت یوسفعلی میرشکاک شب گذشته دوشنبه 25 دی ماه از سوی سازمان رسانه‌ای ـ هنری اوج در محل این سازمان و با حضور جمع کثیری از شاعران انقلاب اسلامی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم مصطفی محدثی خراسانی در سخنانی با اشاره به حضور میرشکاک و قلم او در کار تبیین مواضع انقلاب اسلامی اظهار کرد: موضع‌گیری‌ها و روشنگری‌های او در کنار شاعرانی چون مرحوم امین پور و حسن حسینی بود که مسیر شعر انقلاب را مشخص کرد و ما نیز امروز باید دنباله روی آنها باشیم.

وی در ادامه شعری را که سال‌ها پیش از زبان میرشکاک سروده بود به وی تقدیم کرد.

میرشکاک هرچه دارد از فرهنگ عاشوراست

محمدعلی مجاهدی شاعر آیینی نیز دیگر سخنران این مراسم بود. مجاهدی در سخنان خود با اشاره به این که میرشکاک به معنای واقعی کلمه در روایت از اهل بیت (ع) مستغرق است، گفت: او به معنی واقعی کلمه حیدری است.

مجاهدی ادامه داد: شاید در عالم وجود هیچ شخصیتی را نتوانیم مثال بزنیم که دارای تمام صفات کمال باشد؛ جزو وجود نازنین حضرت علی (ع) که هم صفات جلالی حضرت حق را داشت، هم صفات جمالی او را و به شما می‌گویم که اگر کسی را یافتید که توانست در زندگی خود این دو را با هم داشته باشد باید در دامنش بیاویزید.

وی افزود: آقای میرشکاک از نظر جمالی و جلالی ریشه در فیضی دارند که خداوند برای بندگان مقرب خود مقدر کرده است. آنها گاهی واسطه و گاهی مظهر بسط جمال و جلال الهی می‌شوند و البته هرچه ایشان نسبت سهمش از این دو بیشتر باشد، معیار بصیرت و عیار معرفت او بالاتر می‌رود.

این شاعر آیینی ادامه داد: در آثار آقای میرشکاک به وضوح مرثیه دیده می‌شود و چه خوب است که ما بیش از این قدر این شخصیت عرفانی را بدانیم و برای تراوش فکری او ارزش قائل شویم. میرشکاک هرچه دارد از فرهنگ عاشورا دارد و جرعه جرعه بلای این راه را مزه کرده و قدر آن را می‌داند و همین است که او را و کارش را با ارزش کرده است.

میرشکاک آوینی ثانی است

مسعود ده نمکی کارگردان سینما سخنران بعدی این مراسم بود. وی در ابتدا با اشاره به مراسم بزرگداشت برای شاعران و هنرمندان گفت: در این جور مراسم آدم حس می‌کند که مثلاً به مجلس گرامیداشت کسی می‌آید که فوت کرده است و حالا عکسش رفته است توی قاب. اما می‌دانم که آقای میرشکاک گول این موضوع را نمی‌خورد و نمی‌گذارد که توی قابش ببرند و از او بخواهند که دیگر دعوا نکند و پرستیژش را حفظ کند.

ده نمکی ادامه داد: من مدیون میرشکاکم؛ به این خاطر که او دو ساحت شور و شعور انقلاب را به هم پیوند زد و به ما نشان داد و سال‌های بعد از جنگ حرف‌های زیادی برای گفتن بود که باید تبدیل به فریاد می‌شد. این حرف‌ها البته گاهی به نام مطالبات انقلابی خوانده شد و گاهی هم به نام اعتراضات مدنی که به طرفداران اولی می‌گفتند، فاشیست و به طرفداران دومی هم می‌گفتند آزادیخواه؛ اما هرچه که بود این مطالبات تئوریزه شدن می‌خواست و آقای میرشکاک این کار را کرد.

کارگردان فیلم «اخراجی‌ها» ادامه داد: بعد از جنگ برخی‌ها سوسول‌وار می‌گفتند باید آنچه از نظام می‌خواهیم را فریاد بزنیم، اما این موج اندیشه‌ورزی با اجتماعی‌سازی جور نمی‌شد. وقتی حرف‌های آقای میرشکاک را خواندم و به تبع در نشریه شلمچه دیدم متوجه شدم آن جماعتی که به ما نقد دارند از اندیشه ما می‌ترسند نه از شمشیر ما.

وی ادامه داد: پیوند میرشکاک با حوزه‌های اجتماعی و نشریاتی خاص مانند شلمچه تمرین دموکراسی میان بچه‌های حزب‌اللهی بود. او در واقع داشت به آنها یاد می‌داد که تحمل مخالفشان را داشته باشند. هربار که نشریه ما تعطیل می‌شد و نشریه دیگری می‌زدیم میرشکاک از آبروی خودش خرج می‌کرد و در آن نشریه می‌ماند. به او بارها گفتند که تو شاعری و متفکر و ماندن کنار این جوان‌ها آبرویت را می‌برد، اما او ماند حتی وقتی که سوپرانقلابی‌ها اتهام زدند.

ده نمکی ادامه داد: زمانی که نشریه شلمچه توقیف شد به روزنامه‌های اصولگرا گفتند چرا از ما دفاع نمی‌کنید و چرا دوست دارید ما مرغ عروسی و عزای شما باشیم؟ گفتند دلیلش این است که تابلوی شما میرشکاک است. حتی آن زمان خود مهاجرانی هم به من گفت که خیلی از انقلابیون به ما گفتند خوشحالیم که شما دیگر کار نمی‌کنید. بعد از این مساله موفق به دیدار رهبری شدم. در آن جلسه بغضم ترکید و گفتم: هم مداحان ما را می‌کوبند، هم چپی‌ها و هم راستی‌ها و می‌گویند خواندن نشریه ما حرام است. آقا گفتند: تاوان استقلال سنگین است و چون نمی‌خواهید وابسته به حزبی باشید، باید این تاوان سنگین را بدهید.

ده نمکی ادامه داد: با حضور میرشکاک در میان بچه‌های جنگ اجحافی که در حق آوینی شده بود، جبران شد و به نظر من او آوینی ثانی است که باید قدرش را دانست.